کسب درآمد خانگی با کارگاه سبزی پاک کنی
آموزش کسب و کار, کسب درآمد اینترنتی، استخدام، کنکور
آموزش کسب و کار, کسب درآمد,کسب درآمد اینترنتی , استخدام، کاریابی، کنکور و دانشگاه

کسب درآمد خانگی با کارگاه سبزی پاک کنی

کارآفرینی و کسب درآمد فقط در حیطه مشاغل صنعتی بزرگ و نیمه بزرگ و حتی اینترنت و فضای مجازی خلاصه نمی شود بلکه از هر شیوه ساده و تازه ای می توان ایجاد اشتغال و درآمد کرد به شرطی که ایده کاربردی آن را داشته باشید. مشاغل خانگی یکی از بهترین راه حل برای رفع بیکاری و ایجاد درآمد برای خانواده هاست در کشورهایی مثل ایتالیا، چین و تایوان کسب و کار خانگی از رونق زیادی برخوردار است و فعالان زیادی در این زمینه کار می کنند . یکی از مشاغل خانگی که می توان در خانه و یا با راه اندازی کارگاه کوچک کسب درآمد کرد سبزی پاک کنی است.
 

اشتغال زایی برای ۱۰ نفر با پاک کردن سبزی

سعدی قزروبی در استان البرز، با پاک کردن سبزی  توانسته برای ۱۰ خانم سرپرست خانواده اشتغال زایی کند.

دیگر کسی حوصله سبزی پاک کردن ندارد و همه به دنبال بسته های آماده خرید هستند. بسته بندی سبزی سرمایه زیادی نمی خواهد ولی سود سرشاری دارد. بسته بندی سبزی از ابتدا تا انتها دارای مراحل مختلفی است و تا هر مرحله ای که مشتری مایل باشد، این فرآیند طی می شود و حاصل آن به مشتری تحویل داده می شود.

تایوانی ها یک شعار اقتصادی جالب دارند: «هر خانه یک کارخانه و هر کارخانه یک خانه!» این شعار نخستین بار با هدف توسعه کسب وکارهای کوچک خانگی طراحی شد. آنها گام اول کسب وکارهای کوچک شان را با فرآوری ساده محصولات برداشتند. کارهایی مثل تولید مربا یا تهیه غذاهای خانگی . . . . این مدل ساده و کاربردی می تواند برای خیلی از ما به عنوان یک کسب وکار خانگی یا حتی شغل دوم درآمدزا باشد.

در سال های اخیر با افزایش مشغله و گرفتاری خانواده ها، بسیاری از آنها استفاده از محصولات فرآوری شده را ترجیح می دهند. به عنوان مثال در حال حاضر کمتر خانواده ای تمایل دارد، قند مصرفی خود را به صورت کله قند خریداری کرده و در خانه خرد کند یا خرید سبزیجات خرد یا خشک شده رواج زیادی پیدا کرده است.

همین موضوع فرصت های شغلی مناسبی ایجاد می کند. قبلا خانواده ها تنها سبزی را خریداری و سپس اقدام به تمیز کردن آن می کردند، اما خرد کردن آن را به این مراکز سبزی خردکنی می سپردند که به ازای هر کیلو مبلغ معینی را پرداخت می کردند، اما اکنون وضعیت فرق کرده و این مراکز به تنهایی و با شغل سبزی خردکنی نمی توانند امرار معاش کنند و باید خود را مطابق شرایط روز تغییر دهند. حال اگر شما نیز به عنوان یکی از مهره های عرضه این نوع محصولات محسوب می شوید، بد نیست نگاه کوتاهی به این گزارش بیندازید تا با ریزه کاری های آن بیشتر آشنا شوید.

با توجه به اینکه زندگی بدون یک فریزر با ذخایر استراتژیک اگر هم امکان پذیر باشد، راحت و لذت بخش نیست، خیلی ها حاضرند پول بیشتری بدهند و انواع سبزی غذا، بادمجان، کدو و پیاز خرد و سرخ شده و . . . تهیه کنند. این وسط چند آدم خوش فکر هم پیدا می شوند که پاسخ این نیاز مردم را بدهند. این می شود که می زنند توی کار سبزی  پاک کنی تا به مردم خدمات بدهند و در عوض درآمد خوبی هم کسب می کنند. شما هم می توانید آن آدم خوش فکر باشید که قرار است یک کسب و کار خانگی از منزل به فریزر مردم را راه بیندازد.

۲۰۰ تومان برای پاک کردن هر یک کیلو سبزی

کارآفرین کرجی می گوید: شغل قبلی من ساخت و ساز درب منازل بود، اما با رکود ساختمان کار ما هم خوابید و دیگر بازار خوبی نداشتیم. از آنجایی که به واسطه برادرم با مشاغل خانگی آشنایی داشتم، تصمیم گرفتم سبزی پاک کنی و سبزی خردکنی را راه اندازی کنم. با برادرم که درگذشته مغازه سبزی خرد کنی داشت با هم کارگاه را در سال ۹۳ راه اندازی کردیم. این کار به دقت زیادی نیاز دارد زیرا با سلامت جامعه در ارتباط است.

ما شست وشو را با دقت بسیار زیادی انجام می دهیم که سبزی ها سالم و بهداشتی باشند و لیچ نشوند. در حال حاضر همسر و برادر و همسر برادرم در کارم به من کمک می کنند و مجموعا در کارگاه ۱۵ نفر هستیم. مسئول خرید سبزی ها من و برادرم هستیم. ساعت دو صبح به بازار میوه و تره بار تهران می رویم و سبزی ها را خرید می کنیم و به کارگاه میآوریم. شروع می کنیم به شستن سبزی ها تا اینکه بقیه نیروها هم برسند.

خانم ها ۱۰ نفر هستند که سرپرست خانواده خود هستند و در کارگاه مشغول به کارند و خداراشکر درآمد خوبی دارند. برای هر کیلو سبزی پاک کردن به خانم ها ۲۰۰ تومان می دهم که معمولا در روز بین ۱۳۰ تا ۱۵۰ کیلو را خانم ها پاک می کنند و در ماه درآمد یک میلیون تومانی دارند. در نظر دارم که دستگاه شست وشو را خودم بسازم. نقشه آن را نیز طراحی کردم.

فروش برنامه ریزی می خواهد، با شناخت بازار شروع کنید

این فعال اقتصاد مقاومتی با اشاره به نقش برنامه ریزی در فروش گفت: ما قبل از اینکه کار فروش و راه اندازی کارگاه را انجام بدهیم ، مطالعاتی در زمینه نیاز مردم و بازار انجام دادیم و بازاریابی کردیم و توانستیم با ۱۰۰ فروشگاه قرارداد ببندیم و محصولات سبزی آنها را تامین کنیم. هر کس که قصد شروع این کار را دارد باید با شناخت بازار شروع کند و نیاز بازار را بشناسد.

بازار فروش مناسب است مخصوصا در اوایل خیلی بهتر بود، اما الان به دلیل اینکه دست زیاد شده درآمد کمتر شده که البته ما چاره ای برای زیادشدن کارگاه های سبزی پاک کنی و فروش کمتر اندیشیده ایم. باید مقدار تولیدات مان را بیشتر کنیم و با فروشگاه های بیشتری برای خرید محصولات مذاکره کنیم. من با ۱۰ میلیون شروع کردم و برای آغاز این عرصه حداقل باید ۱۰ میلیون سرمایه داشت.

کار سخت است اما هر کاری زحمت خاص خودش را دارد. برای این کار باید واقعا وقت گذاشت. وام بسیج سازندگی نیز می تواند راهگشای مناسبی برای آغاز فعالیت در عرصه های اقتصاد مقاومتی باشد. بنده از بسیج سازندگی ۱۰ میلیون وام گرفتم، ولی برای گسترش کارم و سودآوری بیشتر به سرمایه بیشتری نیاز دارم.

با ۷ میلیون تومان می توان ابزار را تهیه کرد

او در ادامه بیان داشت: سبزی پاک کنی سرمایه آنچنانی نمی خواهد. می توانید با ۵ تا ۷ میلیون تومان ابزار کار را تهیه و شروع کنید؛ اصلی ترین وسیله ای که نیاز دارید، یک سبزی خردکن ۱۰ کیلویی است که یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان و نمونه ۱۵ کیلویی اش یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان قیمت دارد. وقت خرید دستگاه تهیه تیزکن و تیغه اضافه را فراموش نکنید که وسط کار دچار مشکل نشوید.

در مورد خرید این دستگاه هم بدانید که در پی حوادث ناگواری که اخیرا در اثر استفاده از سبزی خردکن های خانگی غیراستاندارد و بدون کیفیت اتفاق افتاده است، باید مراقب خودتان باشد و با احتیاط کار کنید. سبزی خردکن خانگی که دارای نشان استاندارد ایمنی باشد، هنگام بردن دست به داخل دستگاه روشن نمی شود و همچنین احتمال باز شدن مجرای خروج سبزی در هنگام روشن بودن دستگاه وجود ندارد تا در هر صورت، خطری استفاده کننده را تهدید نکند.

در مرحله بعدی، اگر می خواهید محصولات غیرفصل هم داشته باشید فریزر هم لازم تان می شود. یک فریزر دو در، تقریبا یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان قیمت دارد که البته می توانید برای این کار به خرید فریزر دست دوم با قیمت مناسب فکر کنید. مدل صندوقی هم یک میلیون و ۳۰۰هزار تومان می شود که برای اول کار خوب است.

چه وسایل و امکاناتی نیاز داریم؟

حداقل فضای لازم برای راه اندازی این کسب و کار خانگی یک اتاق ۱۲ متری است. این کسب و کار به امکانات و تجهیزات سطح بالا و گران قیمت نیازی ندارد. مهم ترین امکانات و تجهیزات مورد نیاز برای راه اندازی این شغل عبارتند از میزی بزرگ و چند صندلی (برای پاک کردن سبزی روی آن)، تعدادی سبد و تشت بزرگ (برای شست وشوی سبزیجات)، یک یا تعدادی قابلمه یا ظرف بزرگ و اجاق گاز (برای تفت دادن یا پخت سبزیجات)، یک دستگاه پرس خانگی (برای بسته بندی سبزیجات)، یک وسیله نقلیه مانند موتور سیکلت یا خودرو (برای حمل و نقل سبزیجات، در صورت نیاز)، یک خط تلفن و گوشی تلفن (برای سفارش گرفتن) و ارتباط با مشتری و ملزوماتی مانند تعدادی پیش بند، چکمه و چاقو (برای پرسنل).

اگر مغازه ندارید، از پارکینگ یا حیاط خانه شروع کنید

غیر از کار خانگی، مغازه ای که اجاره یا خریداری می کنید باید جواز کسب مربوط به میوه و سبزی فروشی را داشته باشد که دیگر نخواهید خودتان بروید دنبال جواز. کارهای مربوط به خورد و خوراک نیاز به تایید وزارت بهداشت و درمان دارند تا قابل اعتماد شوند و به قول معروف مو لای درز کار نرود.

این وزارتخانه، آموزشگاه های معتبری را در نواحی مختلف هر شهر دارد که با توجه به محل کسب و زندگی، شما را به این آموزشگاه ها معرفی می کند تا یک دوره حدود ۴۰روزه را بگذرانید. اگر تمایل دارید شروع کنید و نگران نباشید، مقدمات لازم وجود دارد زیرساخت ها به اصطلاح آماده هست فقط همتی می خواهد و بس. در ضمن اگر مغازه ندارید از پارکینگ یا حیاط خانه استفاده کنید برای شروع بد نیست تا زمانی که بتوانید خودتان را جمع و جور و پولی پس انداز کنید.

چگونه بفروشیم؟

قبل از اینکه به فکر فروش بیفتید به یک نکته مهم توجه کنید: سعی کنید قبل از تولید، سفارش بگیرید. این نکته به ویژه برای تولیدکنندگان مواد فسادپذیرتر مثل سبزی خردشده یا چیپس میوه اهمیت بیشتری دارد و اما فروش؛ برای فروش چند راه حل دارید.

مهم ترین گزینه، مذاکره با سوپرمارکت های محله تان است. گزینه بعدی فروش اینترنتی است. با ایجاد صفحات شخصی می توانید برای فروش محصولات تان تبلیغ کنید یا می‌توانید با نصب چند آگهی در خیابان محل زندگی تان کالاهای تولیدی تان را به صورت مستقیم عرضه کنید. در آگهی تان قیمت عرضه به صورت مستقیم را محور تبلیغ تان قرار دهید تا هم محله ای‌هایتان ترغیب شوند به جای خرید از واسطه‌ها به صورت مستقیم از شما خرید کنند.

 خدمات ویژه ای برای مشتریان در نظر بگیرید

قزروبی در پایان می‌افزاید: بعد از اینکه مشتریان حسابی شما را شناختند، تبلیغات خود را گسترش دهید. حتی می توانید خدمات ویژه ای برای مشتریان خاص خود در نظر بگیرید. این خدمات می تواند شامل تحویل سبزی در منزل و ارسال آن باشد. برای شروع، این کار را در محدوده ای مشخص انجام دهید. حتی می توانید از یک دستگاه کوچک سبزی خرد کنی متحرک بهره  ببرید و دستگاه را به جلوی در منزل مشتری منتقل کنید و خدمات را در محل انجام دهید.

این کار هم ابتدا باید در محدوده ای مشخص انجام شود که هزینه ایاب و ذهاب آن برای شما صرفه  اقتصادی داشته باشد. بخش دیگری از خدمات شما می تواند ارسال سبزی های آماده باشد. شعار تبلیغاتی شما می تواند راحتی مشتریان باشد. آنها به کمک شما می توانند با خیال راحت در خانه بنشینند و سبزی مورد نیاز خود را در منزل دریافت کنند.

کسب و کار . کسب درآمد. جواز میوه و سبزی فروشی . سبزی خوردکنی . فروش اینترنتی . کارگاه سبزی پاکنی . کسب و کار خانگی . مشاغل خانگی

 

مطالب مشابه کسب درآمد در منزل:

ترفندهای موفقیت در کسب و کار خانگی

 

 

 

 

 معرفی مشاغل پر درآمد خانگی

 

ایده کسب درآمد اینترنتی و خانگی: راه اندازی آموزشگاه موسیقی

 

اصول رقابت و احترام در کسب درآمد اینترنتی و خانگی

 

کسب درآمد خانگی

 

راههای کسب درآمد در منزل

 

 




ارسال توسط پول دوست

 شیوه کسب درآمد اپلیکیشن ایرانی هدهد

 مدل های مختلفی از کسب درآمد در ایران وجود دارد که بیشتر آنها شبیه هم و یا کپی از اصل کسب درآمدهای بزرگ و برند شده است ولی در این میان برخی از اپلیکیشن ایرانی مدل نوینی از درآمد زایی و شیوه کسب و کار را راه اندازی کردند که علاوه بر خلاقیت و تنوع کمی، سبک نوینی از کسب و کار را در میان سایر اپلیکیشن های ایرانی ارائه کرده است. اپلیکیشن ایرانی هدهد با ارائه خدماتی رایگان و همچنین ضد تبلیغ ، تلاش کرده تا خدماتش ویژه و متمایز باشد.

مدل درآمدزایی اپلیکیشن ها از جمله مباحثیست که خلاقیت و تنوع کمی در آن مشاهده می‌کنیم. گرچه مدل درآمدزایی اپلیکیشن‌ها در در نوع خرید اپلیکیشن و پرداخت درون برنامه‌ای از همه رایج‌تر و گاهاً پرسودده‌تر است اما در این مقاله قصد دارم مدل‌های درآمدزایی بیشتری را معرفی کنم.

با بررسی اپلیکیشن موفق هدهد به عنوان پیام رسان و ضد تبلیغ، قصد دارم انواع مدلهای درآمدزایی را که برای این اپلیکیشن قابل استفاده است بیان کنم. البته در حال حاضر تمام خدمات این اپلیکیشن رایگان است و درآمدزایی ندارد. اما احتمال می دهم یکی از این موارد جز مدل درآمدزایی اپلیکیشن هدهد باشد.

پیش آنکه وارد این بحث شویم مروری می کنم بر ماهیت این اپلیکیشن که توانسته جوایز و افتخارات زیر را به دست بیاورد:

 نامزد جایزه برترین اپ ارتباطی در iwmf 94
  کاندیدای برترین اپ سال ۹۴ در کافه بازار
  اپ منتخب دبیران کافه بازار
  منتخب خلاقانه ترین اپ های سال ۹۴ در بازار
  اپ برتر ارتباطی در سایت AppReview
  برترین اپ سال ۹۴ در سایت CafeDevelopers
  ایده برتر استارتاپی در برنامه تلویزیونی ۶۲۶
  اپ منتخب در VCCUP شریف ۹۴
  اپ تحسین شده سایت های برتر فناوری

این اپلیکیشن در مقایسه با سایر اپلیکیشن های مشابه ایرانی و غیر ایرانی امکانات و قابلیتهای بسیار زیاد و پیشرفته ای داشته و استفاده از آن برای کاربر مطلوب و جذاب است.

مدل درآمدزایی اپلیکیشن هدهد - 1مدل درآمدزایی اپلیکیشن هدهد - 3

هدهد سعی کرده خود را در حد یک اپلیکیشن تمام عیار در حوزه پیام رسانی تبدیل کند تا بتواند جایگزین کاملی برای بخش ارسال و مدیریت پیامک ها را در تلفنهای همراه باشد.

طبق گفته «امیرحسین قاسمی » بنیانگذار هدهد، این اپلیکیشن تا کنون ۱۳۰ هزار نصف فعال و ۵۰ هزار کاربر فعال روزانه را به دست آورده است.

مدل درآمدزایی اپلیکیشن هدهد

۱-خدمات ویژه

گرچه در حال حاضر کلیه خدمات هدهد کامل و رایگان است اما می تواند خدماتی نوآورانه را ارائه دهد که استفاده از آنها به پرداخت درون برنامه ای نیاز داشته باشد؛ به عنوان یک مثال فی البداهه، امکان ارسال محدود پیامک با شماره ای ناشناس!

۲-پیامکهای تبلیغاتی

اپلیکیشن هدهد سیستم قوی ضد تبلیغ دارد اما می تواند هوشمندانه برای مخاطبان خود پیامک تبلیغاتی شرکتها ارسال کند. مثلاً کد تخفیف خرید از دیجی کالا برای کاربران هدهد. بدین ترتیب نه کاربران اذیت می شوند نه به برند هدهد لطمه ای وارد می‌گردد.

۳-همکاری با اپراتورهای تلفن همراه

هدهد می تواند خدماتی را به ایرانسل، همراه اول و رایتل ارائه دهد که به نوعی نام و خدمات این سه برند در اپ هدهد استفاده شود. مثلاً بخش اخبار جشنواره‌های ایرانسل به طور مجزا در بخشی از اپلیکیشن اطلاع رسانی گردد.

۴-فروش اپلیکیشن

بعید می رسد این مدل برای این اپلیکیشن انتخاب شده باشد اما قطعاً اپلیکیشنهایی در این حوزه مورد توجه اپراتورهای تلفن همراه قرار می گیرند و حاضرند برای خرید این اپلیکیشن رقم های قابل توجهی را پرداخت کنند.

.قطعاً می توان مدلهای دیگر و خلاقانه تری برای درآمدزایی اپلیکیشن هدهد در نظر گرفت اما به نظر من، این چهار مدل به خصوص سه مدل اول، شانس بیشتری برای این موضوع دارند.

البته ممکن است از مدل ترکیبی نیز استفاده کرده و چند مدل درآمدزایی را اجرا نماید.

کسب و کار . کسب درآمد . ابزار ساخت اپلیکیشن . اپلیکیشن ایرانی . اپلیکیشن هدهد . درآمد زایی از اپلیکیشن . مدل درآمدزایی . مدل کسب وکار




ارسال توسط پول دوست

شناخت بلوغ فرآیندهای کسب‌وکار

  هر کسب درآمد و یا کسب و کاری دارای سطوح و مراحل رشد متفاوتی می باشد و مانند انسان که مرحله نوزادی و کودکی و نوجوانی و... را طی می کند کسب و کارها نیز مراحل شکل گیری تا بلوغ و رشد را پشت سر می گذارند . شروع کسب و کار ممکن است که با کسب درآمد اندک همراه باشد و این کاملا طبیعی است ولی با رشد کسب و کار و رسیدن به بالندگی و بلوغ، افزایش کسب و کار را شاهد خواهیم بود. این رشد و بلوغ فرآیندهای کسب و کار باید از سطوح مختلفی بگذرد تا به درجه کمال و بالندگی برسد و در آن زمان است که کسب درآمد نهایت افزایش خود را خواهد داشت.

هر سازمان فعالیت‌های خود را در قالب فرآیندهایی به صورت مرحله به مرحله و با بروندادهای مشخص انجام می‌دهد که قابل دسته‌بندی هستند. یکی از معیارهای دسته‌بندی فرآیندهای کسب‌وکار بلوغ فرآیند (Process Maturity) است. بلوغ یک فرآیند کسب‌وکار شاخصی است برای تشخیص میزان تکامل یک فرآیند و توانایی آن برای بهبود مستمر از طریق سنجه‌های کیفی و بازخورد.

بنابراین، برای اینکه یک فرآیند بالغ باشد، باید از جهات زیر کامل باشد:

• میزان سودمندی
• خودکار بودن
• قابلیت اتکا از نظر اطلاعات
• بهبود مستمر

بلوغ یک فرآیند یا فعالیت را می‌توان در پنج سطح دسته‌بندی کرد که از سطح ۱ (نابالغ‌ترین) تا سطح ۵ (بالغ‌ترین) متغیر است. فرآیندها در سطوح بالاتر ویژگی‌های سطوح پایین‌تر را نیز دارند. پایین‌ترین سطح با عدد صفر تعریف می‌شود و بیانگر این است که هیچ فرآیندی به‌ازای آن فعالیت وجود ندارد.

سطوح بلوغ یک فرایند عبارتند از:

سطح صفر – فعالیت‌های وابسته به شخص:

در برخی موارد، فعالیت‌های درحال‌ انجام، مستند نشده‌اند. به دیگر سخن، فعالیت‌ها نه به صورت اجمالی و نه به صورت مفصل، ثبت نشده‌اند. این گونه فعالیت‌ها کاملا وابسته به شخص هستند و توالی، زمان‌بندی و نتیجه آنها ممکن است در تکرارهای مختلف یکسان نباشد. این فعالیت‌ها نیازمند نظارت جدی هستند و تضمینی وجود ندارد که به نتایج مطلوب برسند یا زمان‌بندی آنها رعایت شود. در این فرآیندها ارتباط میان کارکردها ضعیف و اثربخشی فرآیند به‌کلی وابسته به فرد است. اگر مالک این فعالیت تغییر کند، ممکن است دانش انجام آن به مالک بعدی منتقل نشود.

سطح یک – سطح آغارین (فرآیند مستندشده):

در این سطح از بلوغ، سندی وجود دارد که به‌وسیله سرپرست یا مسوول اصلی فرآیند استاندارد بازنگری شده و مورد موافقت قرار گرفته است، اما در اینکه فعالیت دقیقا مطابق با سند انجام شود تردید وجود دارد. این امر به علت ایجاد تغییر عمیق در فرآیند رخ می‌دهد.

سطح دو – سطح تکراری (اشاعه ناقص)

منظور از اشاعه، آگاه کردن افراد و ذی‌نفعان مختلف از شیوه انجام فرآیند است. در سطح دو، فعالیتی که مستند شده در حال اشاعه است. اما اشاعه آن منسجم نیست. یعنی در برخی جاها اشاعه یافته و در برخی دیگر از جاهایی که باید یا در میان همه افرادی که باید، اشاعه نیافته است یا اینکه همه فعالیت‌های تعریف‌شده در فرآیند به انجام نمی‌رسند. در این حالت، فرآیند طراحی‌شده نمی‌تواند همه متغیرهای مطلوب را در نظر بگیرد و نتایج فرآیند نیز با تغییر مالک فرآیند ممکن است متغیر باشند.

سطح سه – تعریف‌شده (اشاعه کامل):

در این سطح، عدم انسجام میان فرآیند مستندشده و فرآیند اشاعه‌ داده ‌شده وجود ندارد. فرآیند مستندشده و اشاعه‌ داده ‌شده با همه مکان‌ها، افراد، مالکان و همه فعالیت‌هایی که باید انجام گیرند تطابق دارد. این فرآیند همچنین پیوند ناگسستنی را میان کارکردها و سایر فرآیندها (در هرجا که نیاز است تراکنشی وجود داشته باشد) نشان می‌دهد. این به آن معنا است که فرآیند انسجام بیشتری از نظر اقدامات و ارتباطات قوی‌تر میان کارکردها دارد.

سطح چهار – مدیریت‌شده (اندازه‌گیری‌شده و خودکارشده):

فرآیند اهدافی همچون رعایت زمان‌بندی‌ها، رضایت مشتریان، هزینه و… را تحقق بخشیده است. همچنین، فرآیند با اهداف خود سنجیده می‌شود و از طریق سیستم‌هایی همچون برنامه‌ریزی منابع سازمانی (ERP) یا مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM) یا هر نرم‌افزار مشتری‌مدار دیگر قابل اجرا است.

سطح پنج – بهینه‌شده (در حال بهبود مستمر):

در این سطح، اقدامات بیان‌شده در سطوح پیشین انجام شده و اهداف فرآیند در حال تحلیل هستند تا موفقیت و بهبود آنها اندازه‌گیری شود. زمان‌بندی‌ها، اهداف هزینه‌ای و سطح رضایت به صورت منظم در حال تحقق هستند و اهداف با فنون مدیریت کیفیت فراگیر مانند شش سیگما، کایزن و… در حال دقیق شدن هستند. سیستم توانمندساز نیز در حال بهبود است و خطاها با سیاست‌های مقتضی در حال کاهش هستند. جدول یک نیازمندی‌های دستیابی به سطوح مختلف بلوغ را نشان می‌دهد.

بهبود بلوغ فرآیند‌های کسب‌وکار

از زمان آغاز شکل‌‌گیری یک سازمان تا رشد آن، بلوغ فرآیند‌های آن آغاز می‌شود. اما این اتفاق برای همه سازمان‌ها نمی‌افتد. برخی از سازمان‌ها ممکن است همچنان رشد چندانی از نظر بلوغ فرآیند‌ها نداشته باشند. در برخی موارد نیز بلوغ فرآیند‌ها به علت عدم پایش یا عدم بازنگری مستندات کاهش می‌یابد.

برای بهبود فرآیندهای کسب‌وکار می‌توان از روش‌شناسی DMAIC (مخفف Define، Measure، Analyze، Improve و Control) در ۶ سیگما (تعریف، اندازه‌گیری، تحلیل، بهبود و کنترل) استفاده کرد:

مهم است که کاربردپذیری سطوح بلوغ در سازمان را بسنجید. طراحی پرسشنامه‌ای برای نگاشت سطوح بلوغ هر فرآیند کسب‌وکار و کاربست این پرسشنامه برای هر فرآیند می‌تواند میزان بلوغ آن را معین کند. این پرسشنامه می‌تواند مشابه جدول دو باشد.
اندازه‌گیری: یک تیم میان‌بخشی باید برای بهره‌برداری از این پرسشنامه و ارزیابی فرآیند‌ها شکل گیرد. همه فعالیت‌ها و فرآیند‌های انجام شده به‌وسیله یک سازمان باید براساس این پرسشنامه به‌وسیله تیم میان‌بخشی ارزیابی شوند. دقت کنید که اگر یک فرآیند دارای ویژگی‌های بیان‌شده برای یکی از سطوح است، اما برخی از شرایط سطوح پایین‌تر را ندارد، باید در سطح پایین‌تر دسته‌بندی شود. (به‌عنوان نمونه، اگر فرآیندی خودکار شده (سطح ۴) ولی کاملا اشاعه داده نشده است، در سطح ۲ دسته‌ بندی می‌شود.)
تحلیل: اندازه گیری فرآیند‌ها سطح کنونی کلی فرآیند‌ها و شکاف‌ها را نشان می‌دهد. برای دریافتن چگونگی برطرف کردن شکاف‌ها و ارتقای سطح بلوغ فرآیند‌های خاص باید تحلیل‌هایی به عمل آید و اقداماتی صورت گیرد تا سطح کلی فرآیند‌ها ارتقا یابد.
بهبود: مرحله بهبود مهم‌ترین مرحله در این روش‌شناسی است. برنامه اقداماتی که طراحی شده است باید به مقام عمل درآید. این کار شامل تعریف یا بازطراحی فرآیندها، شناسایی مالکان فرآیند و… است.
کنترل: اگر فرآیند‌ها در مقاطع زمانی تعریف شده مورد پایش قرار نگیرند، سطح بلوغ فرآیند‌ها ممکن است تنزل یابد. بنابراین، یک برنامه کنترل باید طراحی شود و بر اساس آنها، بررسی‌های بعدی برای ارزیابی سطح بلوغ فرآیند‌ها به عمل آید و فرآیند‌ها بر اساس آنها بهبود یابند. با انجام این اقدامات می‌توان بلوغ فرآیندهای کسب‌ وکار را مورد پایش قرار داد و آنها را بهبود بخشید. در این راستا، بسیاری از فنون باید به‌ کار روند که در کتب مربوط به بازمهندسی فرآیندهای کسب‌ وکار، مدیریت کیفیت فراگیر و مدیریت فرآیندهای کسب‌ و کار شرح داده شده‌اند. فنونی که در سازمان‌های موفق تجربه شده و کارآمدی آنها در عمل اثبات شده است.

 

بلوغ فرآیندهای کسب‌وکار و سطوح آن

 

کسب درآمد. بلوغ کسب و کار.فرآیند کسب و کار.کسب و کار




ارسال توسط پول دوست

آموزش جذب کاربر برای کسب درآمد

هر کسب و کاری نیاز به مشتری و خریدار دارد درباره سایت و اپلیکیشن هم بازدید و جذب کاربر یا ممبر بسیار مهم و حیاتی است . جذب کاربر یعنی افزایش بازدید و اقبال زیاد کاربران مساوی با رونق کسب و کار و افزایش کسب درآمد می باشد مثل زنجیره ای جذب کاربر و کسب درآمد به هم متصل هستند. کاربر از هر جایی بازدید نمی کند و یا عضو و همکاری نمی کند مگر اینکه با شیوه های خاص آنها را جذب کنیم . در اینجا قدم های مختلف و متنوع جذب کاربر خواهد آمد.

ده قدم برای یافتن فرمول موفق کسب کاربر


اگر به‌تازگی اپلیکیشن جدیدی را به بازار معرفی کرده باشید، در بعضی مواقع ممکن است تجربه‌ی زیادی در توسعه‌ی یک استراتژی UA (کسب کاربر) نداشته باشید. این دقیقا همان مساله‌ای است که در Peak Labs اتفاق افتاد. این گروه، اپلیکیشن cognitive brain training (آموزش شناختی مغز (یک نوع بازی فکری) را در سال ۲۰۱۴ وارد بازار کرد و به همین دلیل آدام توروسکی (Adam Turowski) را استخدام کردند تا استراتژی شرکت را پایه‌گذاری کند. از زمانی که این اپلیکیشن وارد بازار شد، رشد قابل‌توجهی را تجربه کرد و دو بار هم به‌عنوان بهترین اپلیکیشن فروشگاه معرفی شد. در آخرین گردهمایی London Growth Summit, آدام در مورد ۱۰ مرحله صحبت کرد که هنگام توسعه‌ی فرمول موفق UA در شرکت Peak از آن‌ها استفاده کرده بود.

۱ـ تمامی کانال‌ها را امتحان کنید

در ابتدا هیچ‌کس نمی‌داند کدام کانال تبلیغاتی برای اپلیکیشن یا بازی موردنظر بهترین و مناسب‌ترین است. بعضی با کانال‌های اجتماعی و بعضی با بازاریابی به روش پرداخت در ازای جستجو، هماهنگی بیشتری دارند. آدام پیشنهاد می‌کند بیشترین کانال‌هایی را که می‌توانید امتحان و از بودجه‌ی کمی که دارید استفاده کنید، تا ببینید کدام کانال بیشترین دانلود را با کمترین هزینه برای شما امکان‌پذیر می‌سازد. فراموش نکنید که به‌طور منظم این کانال‌ها را مورد پایش و نظارت قرار دهید، تا بودجه‌ی زیادی را صرف روش‌های بی‌فایده نکنید. بعدازآنکه چند کانال را امتحان کردید، می‌توانید معیاری برای عملکرد آن‌ها تعیین کنید. با این کار متوجه می‌شوید که در مسیر خود در چه جایگاهی قرار دارید.

۲ـ LTV و CAC را فراموش نکنید

دومین مرحله، سازمان‌دهی داده‌هایی است که در مرحله‌ی اول به دست آورده‌اید تا بتوانید CAC (هزینه‌ی کسب مشتری) و LTV (یا ارزش طول عمر کاربر) را تحلیل کنید. بعد از ارزیابی تک‌تک کانال‌ها، بهتر می‌توانید تعیین کنید که کدام کانال‌ها در ازای بودجه‌ی بازاریابی شما، بازدهی بهتری دارند و کدام‌یک ارزشمندترین کاربران را جذب می‌کنند. اگر محاسبات شما نشان می‌دهند که نمی‌توانید کاربران را به شکل سودآوری جذب کنید، باید دست از هزینه کردن بردارید و در استراتژی کلی خود بازنگری کنید، بخش‌های گوناگون قیف بازاریابی اپلیکیشن خود را بررسی کنید و ببینید کدام‌یک نیاز به بهبود دارند. همواره باید مبتنی بر داده عمل کنید، و این کار را باید در تمام طول چرخه‌ی عمر اپلیکیشن‌تان مرتبا تکرار و بازنگری کنید.

۳ـ باید همه‌چیز را تست کنید

بعدازآنکه داده‌ها را به دست آورده و معین کردید که کدام کانال‌ها عملکرد بهتری برای شما دارند، لازم است ابزارهای گوناگون بازاریابی را در بهترین کانال‌هایی که انتخاب کرده‌اید آزمایش کنید تا متوجه شوید موثرترین نسخه‌های گرافیک، پیام‌رسانی و محصول برای هر یک از گروه‌های هدف و مخاطبان شما کدام اند. لازم است این فرآیند در برنامه‌ی هفتگی شما قرار بگیرد، چراکه بر اساس معیارهای هفته‌ی گذشته، گاهی باید تست خود را تغییر داده یا آزمایش‌های قبلی را بهینه سازید. متغیرهای دیگری که باید آن‌ها را تجزیه‌وتحلیل کنید عبارت‌اند از کشور، پلتفرم، جنسیت، سن، و خلاقیت. تمامی این متغیرها بر عملکرد بازاریابی برای اپلیکیشن شما تاثیر دارند.

۴ـ از شرکت‌های متخصص نترسید

آدام توصیه می‌کند که از کمک یک شرکت متخصص در کسب مشتری استفاده کنید. شرکت Peak می‌خواست موارد بسیار زیادی را در سریع‌ترین زمان ممکن آزمایش کند. به همین دلیل از یک تیم بزرگ‌تر کمک گرفت. بدین ترتیب ایده‌های بیشتری شکل گرفت و آن‌ها توانستند فرمول فوق‌العاده کسب‌وکار خود را به‌سرعت پیدا کنند.

۵ـ ببینید موفقیت شما درگرو چه تغییراتی است

زمانی که شرکت Peak فرآیند خلاقیت را با دفعات بیشتری تکرار کرد، ورق برگشت و همه‌چیز تغییر کرد. آدام از امکانات بازی‌های مختلف اپلیکیشن شرکت استفاده کرد تا متوجه شود مشتریان مختلف چه واکنشی به آن نشان می‌دهند. او می‌گوید: ممکن است شما یک بنر موفق داشته باشید، ولی بااین‌حال، باید همواره به دنبال بنرهای جدید هم باشید، چراکه باید بدانید بنر موفق بعدی شما چیست.

۶ـ به کانال‌هایی که کنار گذاشته بودید برگردید

بعدازآنکه بهترین فرمول را برای خلاقیت و پیام‌رسانی پیدا کردید، باید به مرحله‌ی اول برگردید و در میان کانال‌های تبلیغاتی، بهترین را از نظر خلاقیت پیدا کنید. بعدازآنکه مشخص کردید در بهترین کانال منتخب شما، کدام روش کارآیی بیشتری دارد، می‌توانید کانال‌هایی را که قبلا کنار گذاشته بودید با استفاده از فرمول موفقیت‌آمیز جدید خود بررسی کنید تا به مخاطبان دیگری دست پیدا کنید. در حال حاضر Peak روی این مرحله تمرکز دارد.

۷ـ محصول را فراموش نکنید

همچنان روی توسعه‌ی محصول خود کار کنید تا بیشترین فرصت ممکن را برای دستیابی به مخاطبان و بازارهای مختلف فراهم کنید. چند ماه پیش، شرکت Peak با افزودن زبان‌های جدید به اپلیکیشن خود، توانست بازار مخاطبان خود را متنوع‌تر کند. اگرچه عملکرد این اپلیکیشن‌ها در فصل تابستان در برخی بازارها چشمگیر نبود، اما معرفی آن در کشور کره در ماه جولای، امکان دسترسی شرکت به بازار جدید و بزرگی را فراهم کرد که نرخ رشد بسیار خوبی هم داشت. همیشه باید به فکر فرصت بعدی رشد خود باشید.

۸ـ نبرد بی‌پایان برای افزایش نرخ تبدیل را آغاز کنید

همواره باید روش‌های مختلف را برای افزایش نرخ تبدیل و LTV آزمایش کنید. آدام در این گفتگو توضیح داد که شرکت Peak در حال حاضر تست‌های A/B متعددی را روی ابزارهای گوناگون بازاریابی انجام می‌دهد و توانسته است به تفاوت‌های قابل‌توجهی بین محصول رایگان و محصول غیررایگان دست پیدا کند و این آگاهی باعث شده نرخ تبدیل این شرکت تا ۵۰ درصد افزایش پیدا کند. او از بازاریاب‌ها می‌خواهد تا آنجا که می‌توانند در آزمایش‌هایی که در مورد نرخ تبدیل و LTV انجام می‌دهند خلاقیت داشته باشند چراکه این دو، مهم‌ترین عواملی هستند که موفقیت و رشد اپلیکیشن‌ها را رقم می‌زنند.

۹ـ تمرکز داشته باشید

به‌عنوان بازاریاب، هرروز با ایمیل‌های متعددی از طرف آژانس‌های تخصصی و شبکه‌های مختلف مواجه می‌شوید که می‌خواهند با شما همکاری کنند. امکان ندارد بتوانید با همه همکاری کنید و عملکرد متمرکزی داشته باشید. بنابراین آدام پیشنهاد می‌کند تعداد شرکایتان را به حداقل برسانید، مخصوصا اگر تیم کوچکی دارید. در غیر این صورت نمی‌توانید هیچ کاری را درست انجام دهید.

۱۰ـ شبکه‌سازی کنید

در نهایت، رویدادهای بسیاری وجود دارند که افراد شرکت‌کننده در آن‌ها این فرآیند را قبلا طی کرده‌اند. از این فرصت‌ها استفاده کنید. باید با این افراد گفتگو کنید تا ببینید چه ابزارهایی را می‌پسندند و چه تجربه‌ای از موفقیت‌شان دارند، ضمن این‌که باید از اشتباهات آن‌ها هم درس بگیرید. این بهترین راه برای آموزش روش‌های موفق در صنعت موردنظر شما است.

 جذب ممبر. کسب درآمد. بازاریابی. جذب کاربر. شبکه سازی. کانال. کانال تبلیغی.کانال تلگرام. کسب کاربر.کسب و کار

مطالب مشابه جذب کاربر و ممبر :

بررسی رفتار کاربر برای کسب درآمد

راههای تبدیل کاربر به مشتری جهت کسب درآمد

راههای افزایش ممبر در کانال تلگرام




ارسال توسط پول دوست

موفقیت بیشتر آمازون در نوآوری و کسب درآمد نسبت به گوگل و اپل

  سه غول بزرگ دنیای فناوری و ارتباطات نوین یعنی گوگل صاحب برترین و بزرگترین موتور جستجوی جهان ، اپل  صاحب برندهای معروف اپل و آیفون و شرکتی است که به طراحی نرم افزار و رابط های کاربری دل فریب و ظریف شهرت دارد و مازون بزرگترین فروشگاه و پردرآمدترین آنها در دنیای مجازی است چه برنامه ای برای کسب و کار و افزایش درآمد خود دارند . در اینجا این سه کمپانی بزرگ جهان از نظر کسب درآمد و شیوه مدیریت با هم مقایسه شده اند و اینکه مشخص ضده آمازون علیرغم برخی مشکلات از اپل و گوگل در کارش و کسب درآمد بیشتر موفق تر بوده است  و دلایل موفقیت آمازون در مقایسه با دو کمپانی بزرگ بررسی خواهد شد.

 

اسپیکر اکوی آمازون یکی از پرفروش‌ترین گجت ها در تعطیلات سال نوی میلادی بود. اگرچه آمازون رقم دقیق تعداد واحدهای فروخته‌شده را اعلام نمی‌کند اما خبر می‌دهد که تعداد دستگاه‌های فروش رفته ۹ برابر بیشتر از تعطیلات سال نوی قبلی بوده‌است.

اکو، آخرین مثال از شکل دادن یک دسته‌بندی جدید محصولات از سوی آمازون در برابر کاربران است. این شرکت پیشتر با ارائه کتاب خوان «کیندل» رهبر این دسته‌بندی شده‌بود و از طرفی «سرویس‌های تحت وب» و ابری را ارائه می‌دهد که در سال ۲۰۱۶ درآمدی ۱۲ میلیارد دلاری برایش به ارمغان آورده‌اند.

در سال آینده نخستین فروشگاه فیزیکی نوآورانه این کمپانی ملقب به «Amazon Go» راه اندازی می‌شود؛ جایی که کسی قرار نیست مراقب شما باشد – به راحتی می‌توانید وارد شده، کالایی را بردارید و سپس از فروشگاه خارج شوید.

به کلامی ساده، آمازون توفیق آن را داشته تا تقریباً در هر دسته بندی که بخواهد، جز برترین‌ها باشد. این در حالیست که بیشتر شرکت‌های تکنولوژیکی که آنها را به خوبی می‌شناسیم، تلاش می‌کنند تا کارهای بسیاری انجام دهند اما معمولاً در چند حوزه محدود موفق هستند -گوگل به شدت به سرویس‌های آنلاین خود وابسته است و اپل تکیه گاهی جز سخت افزار ندارد- اما زمانی که می‌خواهند کنج راحتی خود را ترک کرده و به سوی نوآوری‌های جدید گام بردارند، به تکاپو و چالش می افتند.

آمازون یکی از تنها شرکت‌های بزرگ حوزه تکنولوژی است که به شکل واقعی موفق به نوآوری شده‌است. این کمپانی توانسته فرهنگ استارتاپی را با منابع مالی بزرگ خود به خوبی ترکیب کند و همین مسئله سبب شده تا بتواند به سوی حل مشکلاتی گام بردارد که سایرین از آن ناتوان هستند.

بیشتر شرکت‌های تکنولوژیک از کنج راحتی شان خارج نمی‌شوند

brin-sergey_topic

گوگل در نخستین دهه هزاره سوم عملکردی عالی داشت. سرویس‌هایی بی نظیر را توسعه داد و یا شرکت‌های کوچکی را خرید و از آنها غول ساخت. جی میل، مپس، داکس، یوتوب، اندروید و کروم در این دسته جای می گیرند. خوب که نگاه کنید می بینید این محصولات تفاهم‌های بسیاری با هم دارند. همه شان سرویس‌های آنلاینی هستند که شباهت های زیادی به هسته اصلی گوگل، یعنی جستجوی آنلاین دارند. در میان آنها نیز دو استثنای نرم افزاری وجود دارد که اندروید و کروم هستند. این دو نرم افزار هم در واقع به پویایی بیشتر سرویس جستجو یاری می رسانند.

از سال ۲۰۱۰ تا کنون، گوگل بلندپروازتر شده است و به دنبال رویاپردازی هاش با پروژه های بزرگ‌تر رفته است؛ پروژه‌هایی که دیگر آنچنان مستقیم به توانمندسازی جستجوی گوگل ارتباط پیدا نمی کردند. باز-ساختار گوگل و شکل‌گیری آلفابت نیز از اعتماد به نفس «لری پیج» و «سرگئی برین» سرچشمه می‌گرفت. موسسان گوگل با این تصور آلفابت را به راه انداختند که هر یک از پروژه های بزرگ می تواند دستاوردی چشمگیر باشد.

هنوز نمی‌توان قضاوتی در مورد این پروژه ها و مجموعه‌های زیر چتر آلفابت داشت ولی تلاش‌های بزرگ خود گوگل چندان موثر نبوده اند. «گلس» یکی از بزرگترین شکست‌های گوگل است در حالی که اهالی مانتین ویو بیش از ۶ سال گذشته را صرف توسعه یک خودرو یا پلتفرم هوشمند رانندگی خودکار کرده‌اند که هنوز چشم‌انداز قابل توجهی برایش دیده نمی‌شود.

گوگل شرکت Nest را در سال ۲۰۱۴ خرید اما این شرکت هم هنوز تقلا می کند که چیزی بیشتر از یک توسعه دهنده ی دستگاه تنظیم هوای هوشمند باشد. تلاش‌های رباتیک گوگل را هم نباید فراموش کرد. در سال ۲۰۱۴ گوگل چند شرکت و استارتاپ رباتیک خرید تا بعداً ببیند چه باید با آنها بکند اما پس از به نتیجه نرسیدن، آنها را برای فروش گذاشته‌است.

1358-h_2016

به نظر می رسد مشکل، ارتباط مستقیمی به شخص «پیج» داشته باشد. او و شرکتش بیش از حد بر حل مشکلاتی متمرکز شده اند که از نظر تکنیکی امری بس دشوار است. برای مثال توسعه و ساخت یک پلتفرم نرم افزاری کامل برای یک عینک کاری بسیار دشوار و البته برای گیک‌ها لذت بخش است، ولی هیچ تضمینی وجود نداشت که محصول نهایی، چیزی باشد که کاربر عملاً بخواهد آن را بخرد و احساس کند به آن نیاز دارد.

یکی از بزرگترین پروژه های گوگل، توسعه خودروی هوشمند بود. این در حالیست که گوگل برای اولین بار چنین ایده ای را در این سطح مطرح کرد و در سال ۲۰۰۹ عنوان نمود که می خواهد چنین اتومبیل هایی توسعه دهد. در حال حاضر ولی چند سالی است که سایر شرکت ها وارد رقابتی مشابه شده‌اند اما گوگل هنوز هم پس از ۶ سال، با سرعتی لاکپشتی به فرایند پیشرفت این پروژه توجه می‌کند.

اول استعدادها را بخر، بعداً به کاربردشان فکر کن

سرعت اندک، صبر چند تن از مهم ترین مدیران پروژه مورد بحث را سر برد و در سال ۲۰۱۶ خبر خداحافظی شان را با گوگل اعلام کردند. یکی از آنها به سراغ «Otto» رفت؛ شرکتی که مشغول توسعه کامیون های هوشمند و خودران است و در سال گذشته میلادی توسط «اوبر» خریداری شد.

مدیر اصلی پروژه، آقای «کریس اورمسِن» (همان شخصی که در یکی از سخنرانی های معروف TED می گوید که من متعهد می شود فرزندانم نیازی به دریافت گواهینامه نداشته باشند) سال پیش استعفا داد تا خودش یک استارتاپ فعال در زمینه خودروهای بی نیاز از راننده تاسیس کند.

همین مشکلات برای بخش رباتیک گوگل هم پیش آمد و از همان ابتدا مشخص نبود که گوگل چرا باید ربات توسعه دهد. در این میان برخی باور دارند که گوگل ساز و کارش چنین است که ابتدا بهترین استعدادها را می خرد، و سپس فکر می‌کند که با آنها چه کند. این در مورد، گوگل بهترین‌ها را خرید اما به نتیجه‌ای هم نرسید.

تمرکز آمازون بر نیازهای کنونی کاربران

jeff-bezos-spent-his-summers-castrating-bulls-in-texas

رویکرد گوگل -ابتدا حل مشکلات تکنیکی، و سپس ایجاد مدل تجاری- از ریشه های مهندس گرایانه لری پیج و سرگئی برین سرچشمه می گیرد. در عوض مدیر عامل آمازون، آقای جف بزوس، پیش از تاسیس شرکت خود سال ها در وال استریت برای شرکت های مالی مختلف کار کرده است — پس زمینه ای که یک چشم انداز واقع بینانه در اختیار او قرار می دهد و به همین شکل می‌تواند محصولاتی توسعه دهد که کاربران واقعاً آنها را می‌خواهند و حاضر به پرداخت هزینه در ازای دریافت کردنشان هستند.

بزوس در آمازون فرهنگی را ترویج داده که پذیرای آزمایش موارد تازه است. «اریک رایس» (Eric Ries) نویسنده کتاب هایی در خصوص استارتاپ ها می گوید: «خبر دارم گاهی پیش آمده که یکی از مهندسان مشغول در آمازون گفته«من در یک وبلاگ در مورد آن ایده شنیده ام». پس از مدت کوتاهی از او درخواست می شود تا ایده را به شکلی واضح تر به گوش مدیران ارشد و کمیته اجرایی برساند. خود جف بزوس همان جا نظرش را در مورد ایده می دهد.»

پیج و برین مهندس هستند، بزوس یک تاجر قهار است که سال ها در وال استریت مشغول بوده

رایس می گوید که اگر ایده ها مقبول واقع شوند، آزمایش های کوچکی صورت می گیرد و سپس در گذر زمان رشد می کنند. این در حالیست که در سایر شرکت های بزرگ، وقتی یک مدیر عامل ایده ای را ستایش کند، تمام کمپانی برای به حقیقت تبدیل شدن همان ایده بسیج می شود. این یک دستورالعمل عالیست برای هدر دادن وقت و هزینه شرکت.

آمازون تیم های کوچکی برای آزمایش ایده ایجاد می کند تا مشخص شود که آیا ایده اصلاً دوامی دارد یا خیر. بزوس یک قانون معروف به اسم «تیم های دو پیتزایی» دارد. به این معنا که تیم های آزمایش کننده باید به حدی کوچک باشند که دو پیتزا بتواند وعده غذایی آنها را تشکیل دهد.

قانون بزوس: دو پیتزا باید برای سیر کردن تیم ها کافی باشد!

رایس خبر می دهد که تیم ها مبلغی به عنوان بودجه اولیه در کنار اهداف مشخصی را دریافت می‌کنند. در صورتی که پروسه به شکل مناسب جلو رود، بودجه و اهداف بزرگ تر می‌شوند. البته چنین مسائلی به معنای آن نیست که آمازون زمان زیادی را برای آزمایش های داخل شرکت هدر می‌دهد. در سال ۲۰۱۱ یکی از مهندسین همین شرکت نوشت که آمازون عرضه زودهنگام یک محصول را بر هر چیز دیگری مقدم می‌داند.

آزمایشات داخلی آمازون صرفاً این حالت را مشخص می کنند که آیا یک ایده فقط روی کاغذ جالب به نظر می‌رسد یا در جهان واقعی هم مورد استقبال قرار می‌گیرد. البته این ساز و کار هم چندان بدون مشکل و خطا نیست. آمازون هم شکست‌هایی داشته که بعضی از آنها بسیار بزرگ بوده‌اند. بزرگ ترین آنها، ورود و خروج سریعش به بازار موبایل با سخت افزار و نرم افزاری نه چندان قابل توجه بود.

آمازون عرضه زودهنگام یک محصول را بر هر چیز دیگری مقدم می‌داند

اما به طور کلی آمازون تلاش می‌کند تا یک محصول را به سریع ترین شکل ممکن به دست کاربر رسانده و به سریع‌ترین شکل ممکن هم به بازخوردهای کاربر توجه کرده و ایرادات را رفع نماید. بر همین اساس این شرکت به هیچ عنوان سال‌های سال را صرف محصولی نمی‌کند که در نهایت هم مشخص نیست کاربری به آن اهمیت خواهد داد یا خیر.

عرضه سریع و رفع خطاها به شکلی سریع‌تر، همان مفهومی است که در پشت فروشگاه فیزیکی این شرکت، «Amazon Go» نهفته شده: آمازون می‌خواهد فروشگاهی کوچک را گشوده و سپس بازخورد و خطاهای ایده‌اش را ببیند. در واقع چنین نیست که شرکت مذکور از همان ابتدا اقدام به گشودن ۲۰۰۰ فروشگاه Amazon Go کند. بلکه تنها یک فروشگاه تاسیس خواهد کرد و در صورت موفق بودن آن، در نهایت تعداد فروشگاه‌هایش را به ۲۰۰۰ عدد می‌رساند. این همان موردی است که بسیاری به آن توجه ندارند.

چرا منابع مالی بزرگ ارتباطی به نوآوری ندارد؟

به شکل خلاصه، رویکرد کاهش کاغذبازی، آزمایش‌های کوچک و توسعه آنها در صورت موفق بودن، اگرچه عالی و حتی پیش پا افتاده به نظر می رسد اما مسئله اینجاست که در بسیاری از شرکت‌های بزرگ، به سرانجام رساندن چنین رویکردی بسیار دشوار است، مخصوصاً اگر در حال روی آوردن به بازارهای جدیدی باشند.

در گذر زمان، شرکت های بزرگ فرهنگ‌هایی به دست آورده اند و می خواهند در بخش هایی فعالیت داشته باشند که پیشتر در آنها موفق بوده اند. کمپانی‌ها گرایشی طبیعی به ایجاد استانداردهایی یکپارچه در سراسر و تمام بخش های شرکت خود دارند.

کمپانی‌ها گرایشی طبیعی و البته دست و پا گیر به ایجاد استانداردهایی یکپارچه در سراسر شرکت خود دارند

یکی از افرادی که در تابستان ۲۰۱۰ به کارآموزی در گوگل پرداخته، می گوید که بیشتر وقتش را ملزم به یادگیری مجموعه های نرم افزاری خود گوگل برای امور اداری شده است. کارمندان گوگل ملزم به استفاده از نرم افزارهای توسعه یافته توسط خود گوگل در پروژه های مختلف هستند. چنین رویکردی برای توسعه یک سرویس آنلاین دیگر که قرار است کارکردی مشابه با جستجو یا جی میل داشته باشد، عالیست ولی همین ابزارها در صورت توسعه یک محصول کاملاً‌ جدید که هیچ ربطی به موتور جستجو ندارد، می توانند تبدیل به یک مانع بزرگ شوند.

این شرایط صرفاً مختص گوگل نیست و در اپل هم دقیقاً چنین اتفاقاتی رخ می دهد. اپل شرکتی است که به طراحی نرم افزار و رابط های کاربری دل فریب و ظریف شهرت دارد. در نتیجه در این کمپانی به جای مهندسان و یا مدیران پروژه، این طراحان هستند که در فرایند توسعه یک محصول حکم‌رانی می کنند.

در اپل طراحان به مهندسان و مدیران پروژه حکم رانی می کنند

چنین رویکردی برای توسعه یک محصول کاربر پسند مانند آیفون یا اپل واچ جواب می دهد اما الزاماً قرار نیست همه چیز چنین حالتی داشته باشد. برای مثال اپل سال ها تلاش کرد تا بالاخره بتواند سر و سامانی به سرویس iCloud بدهد.

در عوض، مدیر عامل آمازون به شدت معتقد است که تیم ها باید به شکلی کاملاً جدا از هم فعالیت کرده و در کار هم دخالتی نداشته باشند. مهندسان آمازون پیشتر گزارش داده اند که کسی در این شرکت اهمیت نمی دهد که شما به عنوان کارمند آمازون، شخصاً از فناوری های چه شرکتی استفاده می کنید. خود بزوس هم صریحاً رویکرد اپل و گوگل را مورد انتقاد قرار داده و عنوان نموده تیم ها باید مستقل از هم و با هر نوع تکنولوژی که راحت هستند، کار خود را به پیش ببرند.

بزوس به سختی تلاش کرده تا آمازون را به شرکتی منعطف با کمترین قوانین تبدیل کند. همین مسئله البته موجب بی نظمی هایی هم در ساختار آمازون شده است. در این شرکت زمانی که یک مهندس بر روی پروژه ای کار می کند، به راحتی نمی تواند آن را ترک گفته و وارد پروژه دیگری بشود، در حالی که این اتفاق به شکلی ساده در اپل یا گوگل می افتد. این در حالیست که اصطکاک میان تیم ها نیز باعث می شود تا فرهنگ های کاری مختلفی شکل گیرد و همین موضوع سبب گردد تا عده ای آمازون را مکانی پر از استرس برای کار کردن بدانند.

اما این فرهنگ پرهرج و مرج است که می تواند میزبانی برای نوآوری باشد. یک تیم می تواند به راحتی از هر ابزار و تکنولوژی توسعه یافته توسط شرکت های رقیب استفاده کرده و پروژه را به پیش براند، در حالی که سایر شرکت ها به دنبال استاندارد سازی برخی امور پیش پا افتاده در فرهنگ سازمانی خود هستند.

آمازون و آمادگی اش برای دهه بعدی و نوآوری های پیش رو

اما چرا انتخاب های سازمانی آمازون چنین تاثیر گذار هستند؟ این شرکت به خوبی می داند که چه موقع و در چه زمانی باید عملکردی مانند یک استارتاپ پیدا کند. «Amazon Go» مثال خوبی است. تصورش چندان ساده نیست که یک شرکت کوچک بتواند چنین ایده ای را عملی کند.

تکنولوژی پشت پرده برای راه اندازی چنین فروشگاهی -سنسورها، دوربین های متصل که هر قدم افراد را در فروشگاه پایش می کنند- از پیچیده ترین علوم کامپیوتری است که بی شک توسعه اش میلیون ها دلار هزینه در بر داشته. برای جبران این سرمایه گذاری های بزرگ، آمازون باید سال ها صبر کند و میلیون ها دلار دیگر نیز خرج کند تا در نهایت یک روز بتواند به سود دهی برسد. استارتاپ ها معمولاً کمتر پیش می آید که چنین جیب های عمیقی داشته باشند.

در گذشته می شد با مدیریت صحیح یک ایده مجازی، به ارزشی چند صد میلیارد دلاری رسید. حال آن دوران پایان یافته

در ابتدای دهه ۹۰ میلادی و ابتدای هزاره سوم، مزر تکنولوژی های پیچیده در وب خلاصه می شد. وب سایت هایی که از چند هزار کاربر به چند میلیون کاربر دست پیدا کرده بودند. پشتیبانی از این وب سایت ها اگرچه در نوع خود پیچیده بود اما نیازی به ایجاد زیرساخت های کاملاً نوین و البته فیزیکی نداشت. به همین دلیل کمپانی هایی نظیر گوگل و فیسبوک صرفاً با ایده هایشان، از هیچ به ارزش های چند صد میلیارد دلاری رسیده اند.

حال ولی زمانه باز هم تغییر کرده و اگر توجه کنید، می بینید که بیشتر نوآوری ها با جهان حقیقی و فیزیکی ما گره خورده اند. از سرویس به اشتراک گذاری واحدهای آپارتمانی (Airbnb) گرفته تا خودروهای هوشمند و بی نیاز از راننده و فروشگاه های فیزیکی خرده فروشی.

گوگل، تسلا، اوبر و سایر خودروسازان شناخته شده سخت در پی ارائه خودروهای بدون راننده هستند. برای موفقیت، ترکیبی از نرم افزار، سخت افزار، نقشه های پیچیده و ابداع استراتژی و دریافت مجوزهای قانونی مورد نیاز است — این ترکیبی بیش از حد پیچیده است که استارتاپ و شرکت های کوچک را ناتوان از رقابت می سازد. مسئله اینجاست که وضعیت مالی، فنی و زیرساخت هایی که این شرکت ها دارند، می تواند آنها را جلوتر از سایر شرکت ها یا استارتاپ ها قرار دهد.

برای مقابله با استارتاپ ها هم، شرکت ها معمولاً راه های مختلفی را در پیش می گیرند. یکی از این راه ها، خرید رقیب است، آن هم تا وقتی که هنوز رشد زیادی نکرده. این مسئله به استارتاپ ها اجازه می‌دهد تا خلاقیت خود را با منابع یک شرکت بزرگ ترکیب کنند. برای مثال اوبر یک شرکت فعال در زمینه توسعه سیستم ناوبری خودکار برای کامیون ها را خرید در حالی که جنرال موتورز هم با پرداخت چند میلیارد دلار Cruise را تصاحب کرد.

سیستم استارتاپ پرور آمازون، آن را بی نیاز از خرید استارتاپ‌های گران قیمت کرده است

با این حال ابتیاع استارتاپ هایی با رشد عالی برای شرکت هایی مانند گوگل و اوبر امری بسیار هزینه بر است و گاهی هم اصلاً نتیجه، آن چیزی نمی‌شود که باید. برای مثال، گوگل حدود ۳ میلیارد دلار صرف خرید شرکت Nest کرد اما این استارتاپ زیر چتر آلفابت با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کند و البته موسس آن نیز ترجیح به ترک آلفابت داده است.

اینجاست که موفقیت آمازون بیش از پیش مشهود می‌شود. این شرکت یک سیستم استارتاپ پرور درون خود تاسیس کرده که می تواند تمام ایده‌های کارمندانش را -در صورتی که مفید باشند- به محصولاتی نهایی بدل کند.

به همین ترتیب آمازون دلیلی ندارد تا وارد پروسه خرید استارتاپ ها با قیمت ها و ریسک بالا شود و از طرفی با هجوم تکنولوژی های نوین به جهان واقعی، فرصت های بیشتری پیش روی پروژه های مستقل آمازون که حالتی استارتاپ گونه دارند قرار می گیرد.

amazon go . آمازون. اپل . کسب درآمد .توسعه محصول . سیستم استارتاپ‌پرور .کسب و کار. گوگل, نوآوری.




ارسال توسط پول دوست

شیوه های عملی‌کردن تفکر استراتژیک در کسب درآمد

  در کسب و کار و افزایش درآمد، داشتن برنامه درازمدت بسیار مهم است. برنامه درازمدت شاهراه کسب درآمد برای آینده می باشد . داشتن تفکر و اندیشه بلندمدت که برخی به آن تفکر استراتژیک هم می گویند (که البته شاید درست هم نباشد) برای عملی شدن و اجرا ابزار و وسایلی لازم دارد . قبلا از پرداختن به شیوه های کاربردی جهت عملی شدن تفکر استراتژیک باید به این نکته مهم توجه کنیم که دلیلی وجود ندارد یک مدیر اجرایی ارشد از تمام جزئیات کسب و کار و مسائل ریز کسب درآمد اطلاع دقیق داشته باشد البته نیاز استراتژیک و تفکر سیستمی در کسب و کار ایجاب می کند که از برخی از کلیات مسائل کسب درآمد اطلاع داشته باشدو.
در اینجا مسائلی و موضوعاتی مانند: کسب و کار . کسب درآمد. تفکر. تفکر استراتژیک. تفکر استراتژیک مدیران. تفکر سیستمی.کسب و کار. نیاز استراتژیک را شرح خواهیم داد.

 

مدیران ارشد اجرایی غالبا گلایه می‌کنند که «من تمام وقت خودم را صرف مدیریت مسائل جزئی و تاکتیکی می‌کنم و به همین علت وقت نمی‌کنم به مسائل بلندمدت بپردازم.» با وجود این وقتی از مدیرانی که به من مراجعه می‌کنند، می‌پرسم: «اگر در تقویم شما یک روز اضافه‌تر وجود داشت تا بتوانید کمی استراتژیک باشید، آن روز را صرف انجام چه کاری می‌کردید»، اغلب شانه‌هایشان را بالا می‌اندازند و به من خیره می‌شوند.

بعضی از مردم تصور می‌کنند که فکر کردن به شکل استراتژیک یعنی پروراندن «فکرهای بزرگ» یا مطالعه تحقیقات علمی و پژوهشی درباره گرایش‌های کسب‌وکار. سایر مردم نیز فکر می‌کنند که تماشای سخنرانی‌های TED درباره آینده می‌تواند به آنها کمک کند تا آینده‌نگر شوند.چگونه می‌توانیم تفکر استراتژیک را به‌کار بگیریم وقتی حتی نمی‌دانیم آینده چه شکلی است؟

ما طی تحقیقات ۱۰ ساله خود که روی بیش از ۲۷۰۰ مدیر ارشد اجرایی تازه‌کار صورت گرفته، به نتایج جالبی دست‌یافته‌ایم. بیش از نیمی از (۵۸ درصد) مدیران مورد مطالعه ما می‌گفتند: «کارکنان از ما انتظار دارند از جزئیات پروژه‌هایی مطلع باشیم که به نظر ما، در حد و اندازه یک مدیر ارشد اجرایی نیست و دلیلی ندارد که یک مدیر تا این حد وارد جزئیات شود.»

بیش از نیمی از مدیران احساس می‌کردند که زحمت تمام تصمیم‌گیری‌ها بر دوش آنها است؛ حتی تصمیم‌‌هایی که جزو وظایف کارکنان سطوح پایین‌تر است.

از این پاسخ‌ها می‌توان این‌گونه نتیجه‌گیری کرد که مشکل رهبران سازمان‌ها، تنها محدود به تفکر استراتژیک نیست. رهبری استراتژیک علاوه‌بر تفکر، نیازمند عملکرد استراتژیک نیز هست.

ریچ هورواث، مدیر ارشد اجرایی موسسه تفکر استراتژیک در تحقیقات خود دریافت که ۴۴ درصد مدیران، بخش اعظمی از زمان خود را صرف حل مشکلات می‌کنند.

فرهنگ غالب در این سازمان‌ها واکنشی (Reactive) است، یعنی مدیران به جای آنکه چالش‌های احتمالی را پیش‌بینی و خود را برای مواجهه با آنها آماده کنند، زمانی به فکر چاره می‌افتند که در دل بحران فرو رفته‌اند. در این سازمان‌ها کسی به فکر پیشگیری نیست، بلکه همه به فکر درمانند.

تقریبا تمام رهبران (۹۶ درصد) ادعا کرده‌اند که برای تفکر استراتژیک، فرصت کافی ندارند چون تمام وقت آنها صرف حل مشکلات و مسائل جزئی می‌شود. به نظر می‌رسد که هر دو مساله (فرهنگ غلط و نبود زمان کافی) نشانه‌های یک مشکل اساسی‌ترند. تجربه سال‌ها همکاری و مشاوره به مدیران ارشد، به من نشان داده که تفکر استراتژیک از دل شغل شما بیرون می‌آید.

من طی این سال‌ها به صدها مدیر ارشد اجرایی کمک کرده‌ام با به‌کارگیری سه روش کاربردی، تفکر استراتژیک را در وظایف شغلی خود بگنجانند. این سه روش از این قرارند:

۱) نیازهای استراتژیک شغل خود را شناسایی کنید.

یک روز با مایک، مدیر ارشد عملیاتی یک شرکت ملاقات کردم که به تازگی این سِمت را پذیرفته بود تا مدیریت امور مربوط به ادغام دو شرکت زنجیره تامین را بر عهده بگیرد.

او بخش زیادی از زمان خود را صرف حل مشکلات پیش‌بینی‌نشده و رسیدگی به شکایات مشتریان می‌کرد. او به قدری در حل مشکلات مهارت داشت که تمام کارکنان عادت کرده بودند به محض مواجهه با کوچک‌ترین مشکلی به او رجوع کنند.

از او پرسیدم: «مهم‌ترین انتظار مدیران ارشد و هیات‌مدیره از تو چیست؟ چه دستاوردی مد نظر آنها است؟» او به سرعت پاسخ داد: «حذف هزینه‌های اضافی از فعالیت‌های تکراری و به‌کارگیری یک سکوی تکنولوژی برای مدیریت زنجیره تامین.» این پاسخ مختصر و شفاف حتی خود او را نیز شگفت‌زده کرد، چون ناگهان فهمید که چقدر از این اهداف فاصله دارد و کارهایی که به‌طور روزمره انجام می‌دهد، به هیچ وجه او را به این دو هدف نزدیک نمی‌کنند.

ما آن دو هدف را به چهار «حوزه تمرکز» تقسیم کردیم و ترتیبی دادیم تا تمامی جلسات و تصمیماتی که او در آنها دخیل بود، به‌طور مستقیم به آن دو هدف مرتبط باشند.

متاسفانه، بسیاری از مدیران اجرایی نمی‌توانند ارتباط میان نقش خود به‌عنوان مدیر و مشارکت استراتژیک را پیدا کنند. هورواث در کتاب خود از دیوید کالیس استاد مدرسه کسب‌وکار هاروارد نقل می‌کند: «اجازه دهید یک راز را فاش کنم. اغلب مدیران اجرایی نمی‌توانند هدف، حیطه وظایف و مزیت‌های کسب‌وکار خود را در چند جمله ساده شرح دهند.

اگر آنها نتوانند، باقی کارکنان نیز نخواهند توانست.» او همچنین به تحقیقات راجر مارتین، رئیس مدرسه مدیریت راتمن اشاره می‌کند. بر اساس این تحقیقات، ۴۳درصد مدیران قادر نیستند استراتژی خود را توضیح دهند. مدیرانی که فاقد شفافیت‌اند، به سختی می‌توانند توضیح دهند که کارهایی که امروز انجام می‌دهند چگونه بر آینده سازمان تاثیر خواهد گذاشت.

 

۲) پیش از تخصیص منابع، الگوها را کشف کنید.

زمانی که رهبر یک سازمان توانست ارتباط میان مشارکت خود و اهداف آینده را پیدا کند، باید از منابع موجود استفاده کند تا این مشارکت به بهترین نحو صورت پذیرد. هرچه تعداد منابع بیشتر باشد، تخصیص بودجه برای نیل به هدف دشوارتر است، به‌خصوص در سازمانی که تمام تصمیم‌گیری‌هایش به‌صورت واکنشی و در دل بحران انجام می‌گیرد.

اغلب مدیران هنگام وقوع بحران‌های ناگهانی، هم منابع مالی را هدر می‌دهند و هم کارکنانشان را از دست می‌دهند. این یکی از رایج‌ترین نشانه‌های نداشتن بینش است. بینش و درک مساله به شما کمک می‌کند منابع را اولویت‌بندی کنید، وگرنه تمام منابع شرکت شما صرف بحران فعلی خواهند شد.

مدیرانی که دارای تفکر استراتژیک‌اند، می‌دانند چگونه با استفاده از داده‌ها، راه‌های کسب درآمد در صنعت خود را کشف کنند. مطالعه الگوهای عملکرد در طول زمان و به‌کارگیری داده‌های رقابتی، مالی، عملیاتی و داده‌های مربوط به مشتریان به شما کمک می‌کند تا دوراندیش شوید و فرصت‌ها و خطرهای احتمالی آینده را پیش‌بینی کنید.

از نظر بسیاری از مردم، واژه بینش به معنای ایده‌های بزرگ است؛ همان جرقه‌هایی که در لحظات بحرانی به ذهن ما می‌رسند. اما دقیق‌ترین روش برای تشخیص اینکه چه چیزی شرکت شما را از سایر شرکت‌ها متمایز می‌کند، مطالعه الگوها و داده‌ها است.

مایک این روش را به‌کار برد و اتفاقا نتیجه مثبت گرفت. او با مطالعه داده‌هایی که در دست داشت، توانست از یک الگوی ساده پرده بردارد: تحویل به موقع و دقیق محصولات به مشتریان و کاهش هزینه‌ها. او فعالیت‌های اضافی یا فرآیندهایی را که به دو هدف مربوطه ربطی نداشتند، حذف کرد.

به این ترتیب هم هزینه‌ها کمتر شدند و هم تجربه بهتری برای مشتریان فراهم شد. مطالعه الگوها و تمرکز بر یک یا چند هدف مشخص به رهبران کمک می‌کند منابع مالی و انسانی را با اطمینان خاطر به حوزه‌هایی اختصاص دهند که نیازمند تغییر است. به این ترتیب آنها وقت خود را صرف حواشی و مسائل کم اهمیت نمی‌کنند.

 

۳) برای ایجاد تعهد در کارکنان، به آنها اجازه اظهار نظر بدهید.

بینش استراتژیک همان‌قدر که یک قابلیت ذهنی است، یک مهارت اجتماعی نیز هست. هیچ مدیری نمی‌تواند به تنهایی تفکر استراتژیک خود را عملی کند. او به افرادی که تحت رهبری او هستند نیاز دارد تا بینش و دیدگاه‌های استراتژیک او را برای کارکنان تفسیر کنند. استراتژی باید برای کارکنان ملموس باشد.

برای آنکه کارکنان نسبت به اجرای استراتژی سازمان متعهد باشند، باید هم این استراتژی را درک کنند و هم آن را باور داشته باشند.البته این موضوع در کلام آسان به نظر می‌رسد.

نتایج مطالعات نشان می‌دهد که تنها ۱۴ درصد کارکنان استراتژی شرکت خود را درک می‌کنند و فقط ۲۴ درصد افراد، احساس می‌کنند که میان استراتژی سازمان و پاسخگویی آنها به‌عنوان یک کارمند ارتباط وجود دارد (پاسخگویی یعنی هر فرد مسوولیت تمامی اقدامات مثبت و منفی‌اش را بپذیرد).

بعضی از مدیران اجرایی به اشتباه تصور می‌کنند که ارائه مداوم برخی نکات در قالب پاورپوینت به کارکنان کمک می‌کند تا هم از وجود استراتژی آگاه شوند و هم آن را بهتر درک کنند.بر عکس، تعهد کارکنان زمانی افزایش می‌یابد که حق اظهار نظر داشته باشند.

مدیری را می‌شناختم که درباره دیدگاه‌های استراتژیک خود با کارکنانش صحبت می‌کرد و از آنها می‌خواست که درباره این دیدگاه‌ها نظر بدهند و بگویند با او موافقند یا مخالف. پس از اتمام هر جلسه، مفروضات جای خود را به ایده‌هایی می‌دادند که محصول همفکری همه اعضای تیم بود.

 

آیا تفکر استراتژیک تنها مختص مدیران است؟

لیزا معاون بخش منابع انسانی یک شرکت است. یک روز یکی از همکارانش رو به او کرد و گفت: «شما باید کمی استراتژیک فکر کنید.» وقتی او این جمله را شنید، سخت به فکر فرو رفت. ذهن او مدتی درگیر بود تا اینکه تصمیم گرفت برای دریافت مشاوره نزد من بیاید. او به من گفت: «نمی‌دانم منظور آنها چیست. دقیقا چه کارهایی باید انجام دهم تا در شغل فعلی‌ام استراتژیک باشم؟»راه‌حل ساده است.

ابتدا باید طرز فکر خود را تغییر دهید. باید بدانید که تفکر استراتژیک تنها مختص رهبران و مدیران ارشد نیست. تفکر استراتژیک باید در تمامی سطوح سازمان در جریان باشد.

این بخشی از شرح وظایف نانوشته است. هر کارمندی در هر سطحی باید در استراتژی سازمان مشارکت داشته باشد. پس از اینکه تفکر استراتژیک را به عنوان بخشی از وظایف شغلی خود پذیرفتید، این سه قابلیت را در خود تقویت کنید.

 

۱- مشاهده کنید و گرایش‌ها را زیر نظر داشته باشید

لیزا نمی‌توانست به آینده دور نگاه کند چون حجم کارهای روزمره‌اش بسیار بالا بود. او هیچ‌گاه فرصت نداشت به پیرامون خود نگاه کند و ببیند در سازمان و خارج از آن چه می‌گذرد. او اطلاعاتی را که برای تمرکز، اولویت‌بندی و پیش‌بینی لازم است، در دست نداشت. نگاه او به شغلش و بالطبع رویکردش در استخدام و حفظ نیروی کار، استراتژیک نبود.برای آنکه استراتژیک فکر کنید، صنعت، گرایش‌ها و محرک‌های کسب‌وکارتان را بشناسید.

جمع‌آوری داده‌ها و زیر نظر داشتن گرایش‌ها کافی نیست. باید بتوانید: گرایش‌های داخلی سازمان را کشف کنید. این کار را به یک فعالیت روزمره تبدیل کنید.

مثلا ببینید که کدام مشکلات بارها و بارها مطرح می‌شوند و چه موانعی بر سر راه کارکنان قرار دارد.با همتایان خود، چه در داخل سازمان و چه در سازمان‌های دیگر ارتباط برقرار کنید تا ببینید مشاهدات آنها از بازار چیست. این اقدام به شما کمک می‌کند اتفاقات آینده را پیش‌بینی کنید.

 

۲- سوالات سخت بپرسید

پس از آنکه به درک درستی از گرایش‌ها و مشکلات سازمان رسیدید، می‌توانید تفکر استراتژیک را با پرسیدن این سوال در خود تقویت کنید: «چگونه دید خود را وسعت ببخشم؟» فراموش نکنید که هر استراتژی با یک سوال آغاز می‌شود. سوالات، الفبای استراتژی هستند. لیزا تلاش کرد حس کنجکاوی خود را افزایش دهد، به مسائل، از زوایای مختلف نگاه کند و تمامی احتمالات، رویکردها و نتایج احتمالی را در نظر بگیرد.

مثلا وقتی روی پروژه حفظ یکی از کارکنان کار می‌کرد، از خود سوالاتی از این دست پرسید: موفقیت در سال اول به چه شکلی است؟ در سال سوم چطور؟ چه چیزی می‌تواند روی نتایج تاثیر منفی بگذارد؟ نشانه‌های اولیه موفقیت چیستند؟ آیا این نتایج با اهداف بلندمدت سازمان هم‌جهت هستند؟ با پرسیدن این سوالات، او به این نتیجه رسید که باید با همکاران و مدیران ارشد مشارکت بیشتری داشته باشد تا پروژه را به بهترین نحو به انجام برساند.

 

۳- حتی صحبت کردن شما باید استراتژیک باشد

کسانی که دارای تفکر استراتژیک هستند می‌دانند چگونه صحبت کنند. آنها افکار خود را اولویت‌بندی و مرتب می‌کنند. ارتباطات کتبی و شفاهی آنها ساختارمند است تا مخاطب بتواند روی پیام اصلی آنها تمرکز کند. آنها وضعیت موجود را به چالش می‌کشند و فرضیه‌سازی می‌کنند. آنها شما را به سفری در آینده می‌برند.

هنگامی که قصد دارید پیامی را به فرد یا افرادی منتقل کنید، اهداف و نکات کلیدی را طبقه‌بندی و به ترتیب اهمیت مطرح کنید. ابتدا به‌طور خلاصه بگویید که قرار است درباره چه نکاتی صحبت کنید تا مخاطبان با اشتیاق بیشتری به صحبت‌هایتان گوش کرده و حتی در گفت‌وگوها مشارکت کنند.تفکر استراتژیک یک مفهوم انتزاعی نیست.

اغلب مدیران از نبود زمان کافی گلایه می‌کنند. حال آنکه مشکل از جای دیگر است. آنها باید خودشان را از قید و بند مشکلات روزمره بیرون بکشند و کاری را انجام دهند که با اهداف استراتژیک سازمان همسو باشد.

کارکنان نیز باید بپذیرند که تفکر استراتژیک، جزئی از شغل آنها است. اگر هر دو طرف به درک درستی از تفکر استراتژیک برسند، مشارکت آنها در امور سازمان به بالاترین سطح خود خواهد رسید.

 

مطالب مشابه استراتژیک:

مدیریت استراتژیک وب‌سایت جهت کسب درآمد




ارسال توسط پول دوست

آموزش صحبت با اولین مشتریان در کسب و کار

کسب درآمد زمانی میسر است که کالا و خدمات شما دارای خریدار یا مشتری باشد لذا تولید کننده کالا و خدمات همیشه باید به دنبال بازخورد محصول خود و شناخت بازار هدف بوده تا با توسعه محصول ، توسعه مشتری را هم در زمینه های مختلف تجربه کند. کسب درآمد و افزایش ثروت و پول بازخورد شناخت نیازهای مشتری است . مشتری شناسی موجب هدایت و جذب بیشتر مشتری می شود به شرطی که ما شیوه ارتباط با خریدار را داشته باشیم . بازاریابی و صحبت با مشتری یک راهکار ارزشمند و کلیدی در کسب و کار و افزایش کسب درآمد و تولید سرمایه بیشتر می باشد.

کسب و کار. کسب درآمد .اولین مشتری. بازار هدف. بازاریابی. بازخورد. توسعه محصول. توسعه مشتری. صحبت کردن با مشتری, کسب و کار. مشتری

پولدارشو:

تولید محصولات ارزشمند، نیازمند دریافت بازخوردهای ارزشمند است. اولین کسی که با او در این رابطه صحبت می‌کنید، تاثیر بسیار بسیار مهمی دارد. چند هفته قبل، من و شریکم بدون این‌که بقیه بدانند تست بتا را برای دومین محصول شرکت آغاز کردیم. اولین محصول ما یعنی Exist حدود یک سال بود که در مرحله‌ی بتای عمومی قرار داشت. ما اشتباهات زیادی مرتکب شده بودیم که خوشبختانه از آن‌ها درس گرفتیم. اما حالا می‌دانیم باید چه کار کنیم. البته شکی نیست که این بار هم ممکن است اشتباهات دیگری مرتکب شویم.

در اینجا چند مورد از درس‌هایی که آموخته‌ام را در اختیار شما قرار می‌دهم.

کاربران را با دقت انتخاب کنید
بزرگترین اشتباه ما در تست بتا این بود که کاربران درستی را انتخاب نکرده بودیم. ما تلاش می‌کردیم غرور شکننده خود را حفظ کنیم و برای همین فقط از افرادی دعوت کردیم که آن‌ها را می‌شناختیم و امیدوار بودیم بازخورد صادقانه (اما مودبانه ای) از آن‌ها دریافت کنیم و به کمک آن محصول خود را ارتقا دهیم. ما نمی‌خواستیم آن‌ها قبل از بهره برداری از محصول، ناامیدمان کنند.
ولی واقعیتی که اتفاق افتاد، از این هم بدتر بود: ما جز سکوت، چیزی نشنیدیم. در نتیجه، بازخوردی را که نیاز داشتیم دریافت نکردیم، چراکه کاربران ما، افرادی نبودند که اهمیتی به این بازخوردها بدهند، بلکه افرادی بودند که فقط پنج دقیقه وقت آزاد داشتند و بنابراین تمایلی نداشتند برای ما توضیح دهند که انتظارشان از محصول ما چه بوده است.
آن‌ها نیازی به محصول ما نداشتند و ما هیچ یک از مشکلات و دردهای آن‌ها را برطرف نکرده بودیم. محصول ما ارزشی برای آن‌ها نداشت و بنابراین استفاده زیادی از آن نکرده بودند. بیشتر آن‌ها بعد از اولین بار، رفتند و در بهترین حالت، ماهی یک‌بار سری به ما می‌زدند.
بنابراین وقت خود را با کاربرانی که مخاطب خدمات شما نیستند تلف نکنید. چراکه هرگز نمی‌توانید بازخورد مورد نیاز خود را از افرادی دریافت کنید که نیازی به شما ندارند.
راه درست این است:

کاربران را از بازار هدف خود انتخاب کنید. برای محصولات جدید، باید به دنبال کاربرانی باشید که مشکل موردنظر را احساس می‌کنند، نیاز را درک می‌کنند و تمایل دارند روی آن سرمایه‌گذاری کنند تا به ارزش موردنظر دست پیدا کنند.
همچنان که با گذشت زمان، پایه‌های کسب‌وکارتان را محکم‌تر می‌کنید، این کار ساده‌تر می‌شود.

حالا که روی محصول دوم کار می‌کنیم، روی همان نوع مشتریانی تمرکز کرده‌ایم که در مورد Exist انتخاب کرده بودیم، بنابراین گروهی هدفمند از مردم را از قبل در اختیار داریم که می‌توانیم از بین آن‌ها افرادی را برای تست بتا انتخاب کنیم. وقتی با افرادی که از محصول‌تان استفاده می‌کنند ارتباط برقرار می‌کنید، احتمال این‌که آن‌ها به دیگر پروژه‌های شما هم علاقه‌مند شوند بسیار زیاد است.
اگر محصولی که در نظر دارید اولین محصول شماست، مسلما کاربرانی ندارید و از این مزیت محروم هستید، اما می‌توانید با استفاده از روش‌های دیگر، مخاطبانی را جذب کنید.

ما بیش از شش ماه قبل، Exist را به بهره برداری عمومی رساندیم، و من مجموعه مطالبی را به‌طور منظم روی وبلاگ قرار دادم که موضوع آن‌ها اخبار و محصولات جدید در مورد تلفیق فناوری و ابعاد زندگی شخصی افراد بود. همچنانکه این مجموعه را هر هفته ادامه می‌دادم، آرشیوی از محتوای مربوط به بازار هدف ما تهیه شد و گروهی از مخاطبان جمع شدند که به این موضوعات علاقه داشتند.
یک فهرست انتظار از طریق ایمیل برای Exist تهیه کردیم تا اطلاعات به روز را در مورد روند پیشرفت خود برای مشتریان بالقوه ارسال کنیم. از طریق ارسال محتوای به روز و موضوعات جالبی که به آن علاقه‌مند بودند توانستیم با بیشتر مشتریان، حتی قبل از آنکه محصول ما را امتحان کنند، ارتباط برقرار کنیم.

در مراحل بعدی تست بتا، با نظرسنجی از افرادی که در لیست انتظار بودند، افرادی را که به محصول ما علاقه داشتند و ارزش آن را می‌دانستند مشخص کردیم. حال که به گذشته نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که بهتر بود خیلی زودتر از این‌ها این روش را در پیش می‌گرفتیم.

درخواست برای بازخورد
هر چه سریع‌تر بازخورد دریافت کنید بهتر است. با این روش، ایده‌های خوب ادامه پیدا می‌کنند و ایده‌های بد متوقف می‌شوند. سوء تفاهم و عدم درک صحیح کاربران به ضرر شماست. چراکه متوجه نمی‌شوید کدام مسیر و جهت گیری برای محصول شما بهتر است، و چرا مشتریان می‌روند یا می‌مانند.

چاره‌ی این مساله، بازخورد است. خیلی اوقات مردم، مخصوصا در اوایل کار، احساس می‌کنند که شما مزاحم آن‌ها هستید. اما این مشکل هم، مثل همه مشکلات دیگر زندگی است و تا زمانی که سوال نکنید، متوجه آن نمی‌شوید. گذشته از این، مردم بیشتر از آن‌چه تصورش را بکنید در این نوع مواقع به کمک شما می‌آیند. اگر از مشتریان انتظار دارید که بدون این‌که بخواهید به شما بازخورد دهند، انتظارتان بی‌مورد است. این خود شما هستید که باید سر صحبت را با آن‌ها باز کنید.

راه درست این است: به‌طور مکرر و به روش‌های مختلف، سوال کنید
یکی از بهترین راه‌هایی که برای استخراج بازخوردهای مفید از مشتریان پیدا کرده‌ام، صحبت کردن با مشتریان به شکل مستقیم (رو در رو یا از طریق اسکایپ) است.

زمانی که به‌طور مستقیم با کاربری صحبت می‌کنید، می‌توانید در جزئیات صحبت ‌هایشان دقیق شوید و آن‌ها را عمیق‌تر بررسی کنید، ضمن آن‌که آن‌ها گرم صحبت می‌شوند و ناگهان موضوعات جدیدی را پیش می‌کشند. این بهترین راه برای ایجاد تصویری همه جانبه در مورد ویژگی‌های کاربر و تناسب محصول شما با زندگی اوست.
اما گاهی بازخوردی که مورد نیازتان است دریافت نمی‌کنید. برای مثال، زمانی که ما می‌خواستیم بدانیم کدام بخش‌های محصولمان طرفداران بیشتری دارند، فرم نظرسنجی را از طریق ایمیل برای تمام کاربران خود ارسال کردیم. البته ایمیل‌ها به اندازه‌ی تماس‌های تلفنی، شخصی نبودند، اما موفق شدیم اطلاعاتی را از اکثر کاربرانمان طی یک دوره‌ی زمانی کوتاه به دست بیاوریم و دقیقا همان سوالاتی را مطرح کنیم که می‌خواستیم جوابشان را بدانیم.
گاهی شما فقط به یک رتبه بندی شفاف و کلی برای محصول یا خدمت خود نیاز دارید. در چنین مواردی، می‌توانید یک پرسش ساده مطرح کنید، مثل: «آیا محصول ما را به دوستان‌تان توصیه می‌کنید؟» یا آن‌که می‌توانید از مشتریان خود بخواهید بعدازآنکه از محصول شما استفاده کردند و مشکلشان حل شد، به خدمات شما امتیاز بدهند.
روش درخواست بازخورد، بستگی به نوع بازخوردی دارد که به دنبالش هستید. در اوایل کارتان، هر بار فقط از یک روش برای دریافت بازخورد استفاده کنید. اگر مردم احساس کنند که دارند با سوال‌های شما بمباران می‌شوند، باعث ناراحتی آن‌ها و کاهش پاسخ‌ها خواهد شد. بنابراین، اگر در یک ماه مصاحبه‌هایی را برگزار کردید، در همان ماه فرم نظرسنجی را با اطلاعات مشابه ارسال نکنید. بازخورد متمرکز و مستمر، مفیدترین اطلاعات را به دنبال خواهد داشت.

شنیدن صحبت‌های چند نفر از مخاطبان که اظهار نظر می‌کنند
امان از همان چند نفری که اظهار نظر می‌کنند! وقتی برای گرفتن بازخورد تلاش می‌کنید، تعداد کمی بارخورد هم حکم طلای خالص را دارد. به همین دلیل ممکن است به راحتی در دام صحبت‌های چند نفری که اظهار نظر می‌کنند گرفتار شوید. به این صورت که تعداد کمی از کاربران، از شما درخواست کنند که ویژگی خاصی را به محصول خود اضافه کنید، و ناگهان شما تصور کنید که همه‌ی کاربران خواستار آن هستند، اما به شما نگفته‌اند. برای همین تصمیم می‌گیرید آن را تولید و عرضه کنید.
حالت بدتر این است که ویژگی خاصی را در نظر نگرفته باشید اما شش یا هفت کاربر در یک روز خواستار آن باشند. آن موقع است که به این نتیجه می‌رسید که باید آن را تولید کنید، درحالی‌که مخاطب کافی برای آن وجود ندارد. گاهی انسان به راحتی از روی احساس اضطرار یا بر اساس تقاضایی که واقعیت ندارد، به اصطلاح تیرش را پیش از زمان مناسب شلیک می‌کند. این مساله ممکن است برای همه پیش بیاید.
برای آن‌که محصولاتی را تولید کنید که خواهان داشته باشد، اول باید ثابت کنید که کاربران واقعا خواستار آن هستند.

راه درست این است:

فرضیه را اثبات کنید
بهترین راه استفاده از بازخورد، ایجاد فرضیه درباره محصولی است که ممکن است اکثر کاربران خواستار آن باشند. به گفته‌ی Des Traynor: «بازخوردهایی را که دریافت می‌کنید به‌مثابه فرضیه تلقی کنید و به‌جای تکیه بر آن، درستی‌اش را بسنجید.»
سپس می‌توانید برای توسعه مشتری تلاش بیشتری کنید و ببینید که فرضیه مصداق دارد یا نه. اگر متوجه شدید که اکثر کاربران نظر مشابهی دارند، می‌توانید عمیق‌تر بررسی کنید و متوجه شوید که چرا آن‌ها خواستار این ویژگی هستند و چگونه می‌توانید مشکل آن‌ها را حل کنید.

مطالب مشابه جذب مشتری :

بازاریابی تلویحی، نفوذ غیرمستقیم در اعماق ذهن مشتری جهت کسب درآمد

اهمیت جذب مشتری جدید در کسب درآمد

ستون های اصلی یک برنامه‌ موفق تجربه‌ مشتری (CX)

سه استارت آپ موفق در کسب درآمد و جذب مشتری

جذب مشتری و کسب درآمد ساده از شبکه های اجتماعی

راههای تبدیل کاربر به مشتری جهت کسب درآمد




ارسال توسط پول دوست

انتخاب یک شریک B2B خوب جهت کسب و کار

هر فردی در کسب و کار و تجارت و برای افزایش کسب درآمد نیاز به شراکت و جذب همکارانی است تا توسعه کارش سریع تر و افزایش درآمدش بیشتر باشد. در اینجا اصطلاح  B2B کاربرد عینی پیدا می کند. B2B عبارت اختصاری BUSINEES TO BUSINESS است و به معنی همکاری و همراهی چند نفر در کار شراکتی جهت کسب درآمد بیشتر است . این کار علاوه بر همفکری بیشتر در کسب و کار ، موجب افزایش کسب درآمد و توسعه فعالیت در زمینه مالی می شود . سوال این است که چگونه برای کسب و کار و درآمد بیشتر، یک شریک B2B مناسب و خوب انتخاب کنیم.

همیشه در ابتدای کار شرایط طوری ست که هر کس (یا هر تیم) فکر میکند که خودش از عهده ی همه ی کارهای خود برمی آید و نیازی به یک شخص یا سازمانی خارج از سازمان خود ندارد. اما عمیق تر اگر نگاه کنیم، (تقریبا) همه ی ما به یک یا چند شریک B2B برای راه اندازی یا توسعه ی کسب و کارمان (حالا یا در بخش تبلیغات یا در بخش تولید محتوا، سئو و…) نیاز داریم و این جاست که اهمیت یک شریک B2B خوب نمایان می شود. ایده آل B2B را از کجا گیر بیاوریم؟ چگونه؟ با چه اصولی؟ دراین مقاله ۱۱ فاکتوری را که در هنگام تصمیم گیری برای همکاری با شرکت ها به صورت B2B نیاز است، بررسی کنیم:

۱) میزان تجربه شما یا شرکتتان در خدمات/کالایی که ارائه میدهید چقدر است؟

شما قبل از شروع همکاری باید از تجربه شرکت رو به رو اطلاعات کسب کنید تا ببینید در حوزه ای که به فعالیت آنها نیاز دارید،تجربه و خبرگی مورد نیازتان را دارند یا نه.شاید یک شرکت قدیمی و باتجربه،از حوزه ای که نیازمند خدمات هستید اطلاعات و تجربه ای نداشته باشد.شما باید مناسب ترین و کارآمدترین شرکت را برای خود انتخاب کنید.این سخنان “گریگ لندر” بنیان گذار شرکت مشاوره ای توسعه کسب و کار CBIZ بود.

۲) آیا قرارداد همکاری بلند مدتی در پرونده خودتان دارید؟اگر جواب بله است،چه شرکت هایی مشتریان بلند مدت شما بودند؟

وجود قرارداد ها و همکاری های بلند مدت نشان دهنده تعهد آن شرکت درقبال مسئولیت هایش است.اگر کسب و کارهای دیگر توانسته اند در بلند مدت با این شرکت کناربیایند،پس احتمال اینکه کسب و کار شما نیز بتواند همکاری موفقی را صورت بدهد نیز زیاد است….شما هم اکنون نظر دارون کوهن مدیر ارشد شرکت B2B matching platform Powerlinx را مطالعه فرمودید.

۳) هم اکنون با چه شرکت هایی همکاری میکنید؟

اشتباه نکنید،بحث تجربه و شلوغ بودن سر یک شرکت متفاوت هستند.شما برای بهتر اجرایی شدن کارتان نیازمند این هستید که شرکت برای شما تمرکز کافی داشته باشد.نه اینکه کارها و خدمات درخواستی شما زیر انبوهی از مشتریان دفن و فراموش شود.

به قول لندرز: «اصلا بعید نیست که شکتی صرفا عطش جذب مشتری داشته باشد و هنگام ارائه خدمات به آنها وابماند و از زیر بار مسئولیتش شانه خالی کند.»

۴) شما چطور و چه کمکی به رشد و توسعه کسب و کار مشریان سابقتان کردید؟

درصورت امکان،بنا به توصیه کوهن،از شرکت مقابل درباره فرآیند خدماتی که ارائه داده و کمکی که به مشتریان سابق مرده و راه حل و نوآوری ویژه اش بپرسید،تا بدانید که این گزینه دربرابر دیگر گزینه های پیشروی شما چه ویژگی متمایزی دارد.

۵) میتوانید ما را با مشتریان کنونی یا سابق خود مرتبط کنید تا باآنها صحبت کنیم؟

اریک کاسابوری «خواندن آمارها و نظرسنجی ها میتواند کمک کند به شما هرگز نمیتوانند جای یک ارتباط مستقیم با مشتریان سابق شرکت را بگیرد.ازآنها نظرشان و دیدگاهشان درباره خدماتی که ه آنها ارائه شده را بپرسید تا بیش از پیش بدانید که قرار است با چه نوع شرکت ارائه دهنده خدمات،همکاری کنید.»

برقرای یک ارتباط B2B عالی:

احساس میکنید برای شروع یک همکاری با شرکت خارجی آماده اید؟ این نکات را نیز مطالعه بفرمایید تا کمک حالتان باشد:

۶) به طور واضح درخواست و خدماتی که نیاز دارید را بیان و شفاف سازی کنید:

اولین گام توجیه دو طرفه است.چه خدماتی نیاز است و این خدمات چگونه ارائه میشود.مزیت هایی که این همکاری برای دو طرف معامله دارد چه چیزی است؟

کوهن بیان میکند که: «اکثر همکاری هایی که به شکست منجر میشوند به این خاطر هستند که دوطرف معامله،در ابتدا انتظارات و خواسته هایشان را برای یک دیگر شفاف سازی نکرده اند.اگر شما نتوانید هدفتان را بطور واضح بیان کنید،چطور انتظار دارید که دیگران بتوانند آن را برایتان ایجاد کنند؟»

همچنین لندرز اضافه کرد:«شما باید قبل از عقد قرارداد با شرکت،از هدف و نیاز خودتان به خوبی و بطور کامل آگاهی داشته باشید.و بدانید که اولویت بندی آن شرکت برای رساندن و انجام خدمات به مشتریانش،چه چیزی است.»

۷) طرف دیگر ماجرا را نیز درنظر بگیرید:

برای شروع یک همکاری دوطرفه B2B شما تنها کسی نخواهید بود که حق حرف زدن و بیان نیازها و انتظاراتش را دارد.شما باید انتظارات طرف مقابل را نیز درنظر بگیرید.کوهن پیشنهاد میکند که کسب و کارهای کوچک بطور کامل و واضح از انتظارات شرکت مقابل اطلاعات کسب کنند و بدانند که چطور میتوانند در رهیابی به این اهداف،خدماتشان را ارائه دند.

کوهن می گوید: «روش دست‌یابی به یک مذاکره برد-برد همین است،شما باید نیازها و انتظارات طرف مقابلتان را نیز درنظر بگیرید. شما موظف هستید که کسب و کار و جتارت خود را برای طرف مقابل توضیح دهید،همانگونه که انتظار دارید او پاسخگوی شما باشد.»

۸) با دیگر کسب و کارهای تازه راه اندازی شده مشورت کنید:

مشورت با شرکت هایی که از لحاظ گستردگی و مدت فعالیت در رده شرکت شما هستند،کمک بسیار مناسبی میتواند باشد.از آنها در مورد نقاط ضعف و قوتی که در تجربه شخصی شرکتشان داشتند بپرسید تا بتوانید بهترین انتخاب و راه حل را برای شرکت خود برگزینید.

کاسابوری: «در اینکه اینترنت منبع عظیمی از اطلاعات را دراختیار شما میگذارید،شکی نیست؛اما بهترین روش تحقیق و دریافت اطلاعات قابل اعتماد پرسش مستقیم از دیگر شرکت هاست.شرکتهایی که کاری که شما میخواهید انجام دهید را انجام داده اند.اگر بطور مستقیم درحال رقابت نباشید،معمولا پاسخ های دریافتی شما،بدون قصد و غرضورزی خاص،و برای کمک به شما خواهد بود.»

۹) تعادل مناسب میان بودجه و خدماتی که قرار است دریافت کنید:

اکثر شرکت های نوپا،با بودجه محدود شکل میگیرند و شاید صحبت هایی که تاکنون داشته ایم،برای بودجه آنان مانند یک رویا بنظر برسد.اما نظر لندرز در این باره را بشنوید:

«شاید انتخاب یک شرکت خارجی و هزینه هایی که ممکن متحمل شیدفبرای شما و شرکتتان حیاتی و بحرانی بنظر برسد.شما باید از بلندپروازی ها دوری کنید.با توجه به بودجه ای که دارید بهترین انتخاب را کنید.حد و اندازه خود و شرکتان را بدانید.با خرج های زیاد شرکت را به خطر نیاندازید.»

۱۰) به زنجیره فعالیت های جانبی خود بطور مداول نظارت داشته باشید:

فرآیندهای یک شرکت،باید با رهنمودهای مدیرش،در یک راستا و هدف باشد واین مهم مختص فعالیت های داخلی شرکت نمیشود.شما باید تمامی فعالیت های مرتبط با کسب و کارتان را تحت نظر داشته باشید تا در راستای هدفی که مدنظر شماست حرکت کنند.بطور مثال طراحی سایت،طراحی برند،و حتی طراحی دکوراسیون داخلی شرکتتان باید در یک سمت و سو باشد.

جوی هووم،مدیر عامل شرکت نرم افزاری Sparta Systems میگوید :«شرکت ها نیازمند یک دید و نمای از بالا دارند تا فعالیت ها و روند تکمیلی شرکتشان را تحت نظر بگیرد.باید نظاره گر فعالیت های مرتبط با خودشان باشند تا مبادا با عملکرد ضعیف یکی از بخش ها،کل فعالیت شرکت کند و نزولی شود.شرکت ها باید با مکالمات شفاف و واضح سطح کیفی مدنظرشان را به تک تک شرکت های خارجی که با آنها همکاری دارند،گوش زد و بیان بدارند.»

۱۱) یک رابطه اعتماد محور بسازید:

در هر کسب و کار و مشارکت،نکته بسیار مهم و عمده،اعتماد دو طرفه است.هر دو طرف قرارداد باید با یک اعتماد(البته اعتماد را با بیخیالی اشتباه نگیرید) دو طرفه وارد همکاری شوند و این اعتماد را حین همکاری حفظ کنند.ممکن است اخلاق یک شرکت در پرداخت هزینه خدماتی که شما به او ارائه میدهید با آنچه که شما تصور میکنید متفاوت باشد،و اندکی عجله کردن و قضاوت سریع به قطع ارتباط کاری بین شما یا خدشه دار شدن آن،منجر شود.




تاریخ: یک شنبه 7 آبان 1396برچسب:انتخاب, شریک, B2B ,خوب ,کسب و کار,کسب درآمد,,
ارسال توسط پول دوست

دوام کسب و کار و کسب درآمد

دوام و پایداری یک کسب و کار و درآمد به داشتن یک برنامه است اگر دارای برنامه نباشیم کسب درآمد ما بی دوام بوده و مانند تخته پاره ای بر روی موج به هر طرف می رود. خلاقیت و داشتن استراتژی موجب موفقیت یک کسب و کار می شود . مطالعه و شناخت خود و توانمندی های خودمان کمک می کند که ما در کسب و کار موفق باشیم . البته باید به این نکته توجه کنیم که در کسب درآمد و یا کسب و کار تا در عمل کاری انجام ندهیم در واقع هیچ کار نکردیم رایند توسعه کسب و کار در افرادی که مشغول به انجام آن هستند تغییراتی ایجاد می‌کند و این راز موفقیت است.
 

ایجاد یک کسب و کار جدید، آرزوی هر کارآفرینی است. اما در حالی که میلیون‌ها نفر کسب و کارهای کوچک برای خودشان راه اندازی می‌کنند معنای «انقلاب کارآفرینی» که رسانه‌ها همه جا درباره آن صحبت می‌کنند چیست؟ انقلاب کارآفرینی چیزی نیست جز گریز از دنیای بی‌نظم بیرون به سوی دنیای منظم و کنترل شده درون. دنیایی که خصوصی‌تر است و با آنکه نسبت به دنیای بیرون مبهم‌تر است بسیار بیشتر با انسان‌ها در ارتباط است. دنیایی که رابطه انسان با خودش را نمایان‌تر ساخته و محال است بتوان چنین دنیایی را در یک شغل تجربه کرد. متأسفانه بیشتر صاحبان کسب و کارهای کوچک موفق نمی‌شوند رؤیای خود را به حقیقت تبدیل کنند و دلیل آن هم روشن است زیرا آنها بی‌نظمی دنیای بیرون کسب و کار را وارد کارشان می‌کنند.
چرا رؤیاهای ما در کسب و کار جدید خراب می‌شود؟
ما سعی می‌کنیم با شروع یک کسب و کار جدید، دنیا را عوض کنیم اما خودمان هیچ گاه عوض نمی‌شویم. در نتیجه کسب و کاری که قرار بود دنیای جدید ما را بسازد بدترین شغل دنیا می‌شود. درسی که می‌توان از این اتفاقات گرفت این است که ما نمی‌توانیم با شروع از دنیای بیرون، زندگی خود را بسازیم و اگر این کار را انجام دهیم زندگی‌مان بی‌نظم‌تر می‌شود. اگر ما از قوانین هستی و اینکه چطور این دنیا ساخته شده و کار می‌کند شناخت کافی داشته باشیم سعی می‌کنیم با ساختن زندگی‌مان دنیای خودمان را بسازیم و لازمه این شناخت آن است که در مورد جهان و نحوه قرار گرفتن‌مان در این هستی مطالعه کنیم. برای اینکه در این راه موفق شویم باید جهانی با مقیاس کوچک‌تر و پیچیدگی کم‌تر برای خودمان بسازیم و به بررسی آن بپردازیم. جهان کوچک ما همان کسب و کار ماست و برنامه توسعه کسب و کار کمک می‌کند تا آن را به طرز مؤثرتری مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم.
حقیقت کارآفرینی در یک ضرب المثل چینی
یک ضرب المثل چینی می‌گوید: «زمانی که چیزی را می‌شنوید آن را فراموش می‌کنید. وقتی آن را می‌بینید به خاطر می‌سپارید اما فقط زمانی آن را می‌فهمید که انجامش بدهید.» فرایند توسعه کسب و کار در افرادی که مشغول به انجام آن هستند تغییراتی ایجاد می‌کند و این راز موفقیت است. پس به جای فکر کردن عمل کنید زیرا تا انجام ندهید، نخواهید فهمید و زمانی که انجام می‌دهید دیگر چیزی نمی‌ماند تا بخواهید در مورد آن فکر کنید. پس مطمئن باشید در مسیر درست قرار گرفته اید و وقتی در مسیر درست قرار می‌گیرید ایده‌های بهتر و اندیشه‌های خلاقانه‌تر ظهور می‌یابد در این لحظه باید آنها را تبدیل به نوآوری کنید و رؤیای از بین رفته را دوباره به کسب و کارهای کوچک برگردانید.




تاریخ: چهار شنبه 3 آبان 1396برچسب:دوام ,کسب و کار , کسب درآمد,
ارسال توسط پول دوست

تنوع استراتژی‌ کسب و کار

در مقالات قبلی درباره استراتژی و تعریف آن در کسب و کار مطلبی نوشتیم :

واقعیت استراتژی کسب و کار

و یا در اینجا استراتژی کسب درآمد:

استراتژی بازاریابی برای کسب درآمد

هر کارآفرین و یا شروع کننده کسب و کار می تواند با توجه به شرایط و ایده خود استراتژی خاص و متمایز از بقیه را برای خود در کسب درآمد لجاظ کند. این استراتژی ممکن است برای رشد باشد و یا قیمت گزاف و یا هر چیز دیگر باشد در هر حال استراتژی آن شرکت تعیین کننده سیاست کاری برای کسب و کار و افزایش درآمد است قبل از پرداختن به انواع استراتژی در کسب و کار و یا کسب درآمد ، یک کارآفرین باید آگاهی کامل نسبت به استراتژی و انواع آن داشته باشد تا در کسب و کار خود موفق باشد.

یک شرکت کوچک می‌تواند بسته به موقعیتی که دارد، از چندین مورد از انواع استراتژی های کسب و کار استفاده کند. به عنوان مثال، شرکت‌های استارت آپ ممکن است در مقایسه با شرکت‌هایی که به ثبات رسیده‌اند، با چالش‌های مختلفی روبه‌رو شوند. بنابراین، استراتژی‌های کسب و کاری که آنها به کار می‌برند ممکن است با استراتژی مورد استفاده‌ی رقبای کلید‌ی‌شان فرق داشته باشد. چهار نوع استراتژی کسب و کار وجود دارند که عبارتند از: رشد، تمایز محصول، قیمت‌گذاری گزاف ، و استراتژی تحصیل.

۱. استراتژی رشد

استراتژی رشد مستلزم معرفی محصولات جدید یا اضافه کردن مشخصه‌های جدید به محصولات موجود است. گاهی اوقات، یک شرکت کوچک ممکن است مجبور شود خط تولید خود را تغییر یا افزایش دهد تا بتواند پا به پای رقبای‌شان جلو برود. در غیر این صورت، مشتریان ممکن است استفاده از فناوری جدید یک شرکت رقیب را شروع کنند. به عنوان مثال، شرکت‌های تلفن همراه دائما ویژگی‌های جدید اضافه می‌کنند یا فناوری‌های جدید را کشف می‌کنند. شرکت‌های تلفن همراه که پا به پای تقاضای مشتریان پیش نمی‌روند، در میدان کسب و کار دوام زیادی نمی‌آورند. شرکت‌های کوچک نیز ممکن است با پیدا کردن یک بازار جدید برای محصولات‌شان، یک استراتژی رشد اتخاذ کنند. گاهی اوقات، شرکت‌ها به طور تصادفی بازارهای جدیدی برای محصولات خود پیدا کنند. به عنوان مثال، یک تولیدکننده‌ی کوچک صابون ممکن است از طریق تحقیقات بازاریابی کشف کند که کارگران صنعتی محصولات این شرکت را دوست دارند. از این رو، این شرکت می‌تواند علاوه بر فروش صابون در فروشگاه‌های خرده‌فروشی، صابون‌ها را در ظروف بزرگ‌تر برای کارخانه و کارگران کارخانه بسته‌بندی کند.

۲. استراتژی تمایز محصول

شرکت‌های کوچک اغلب زمانی از استراتژی تمایز محصول استفاده می‌کنند که یک مزیت رقابتی دارند، از جمله کیفیت یا خدمات برتر. به عنوان مثال، یک تولیدکننده‌‌ی کوچک دستگاه تصفیه‌ی هوا ممکن است خود را از رقبای‌اش با طراحی مهندسی برتری که دارد متمایز کند. بدیهی است که شرکت‌ها از استراتژی تمایز محصول برای جدا کردن خودشان از رقبای اصلی استفاده می‌کنند. با این حال، با توجه به مقاله‌ی « استراتژی عمومی پورتر» در وب‌گاه کوئیک ام‌بی‌اِی (QuickMBA.com) استراتژی تمایز محصول همچنین می‌تواند به شرکت کمک کند که وفاداری به برند (نام تجاری) ایجاد کند.

 

۳٫ استراتژی قیمت‌گذاری گزاف

شامل تعیین قیمت‌ بالا برای یک محصول، به ویژه در مرحله‌ی مقدماتی چرخه‌ی زندگی آن محصول است. یک شرکت کوچک استراتژی قیمت‌گذاری گزاف را استفاده می‌کند تا به سرعت هزینه‌های تولید و تبلیغات آن محصول را جبران کند. با این حال، کالای مورد نظر باید ویژگی خاصی برای مصرف‌کنندگان داشته باشد تا بابت آن پول گزافی پرداخت کنند. معرفی یک فناوری جدید می‌تواند مثالی برای این استراتژی باشد. ممکن است یک شرکت کوچک نخستین شرکتی باشد که نوع جدیدی از پانل‌های خورشیدی را ارائه می‌دهد. از آن‌جا که این شرکت تنها مرجع فروش محصول ذکر شده است، مشتریانی که واقعا پانل‌های خورشیدی را می‌خواهند، ممکن است هر قیمتی را برای خریداری آن بپردازند. با توجه به گزارش« آژانس مدیریت مشاغل کوچک» یکی از مضرات قیمت‌گذاری گزاف این است که تقریبا به سرعت، منجر به جذب رقابت می‌شود. شرکت‌های مختلف ممکن است متوجه سودی که این شرکت به جیب می‌زند بشوند و همان محصول را تولید کنند؛ البته به این شرط که فوت و فن فناوری آن را بدانند.

۴. استراتژی تحصیل

یک شرکت کوچک با سرمایه‌ی اضافی ممکن است استراتژی تحصیل را برای به‌دست آوردن مزیتی رقابتی استفاده کند. استراتژی تحصیل مستلزم خرید یک شرکت دیگر یا یک یا چند خط محصول از آن شرکت است. به عنوان مثال، یک خرده فروش مواد غذایی در سواحل شرقی ممکن است یک فروشگاه‌ زنجیره‌ای مواد غذایی هم‌تراز را در ایالت‌های غرب بخرد تا عملکردش را توسعه بدهد.




تاریخ: چهار شنبه 3 آبان 1396برچسب:تنوع ,استراتژی‌,کسب و کار,
ارسال توسط پول دوست

واقعیت استراتژی کسب و کار

در مقالات متعدد کسب درآمد و راه اندازی کسب و کار اینترنتی یکی از جنبه های تاکیدی ما داشتن استراتژی بود. استراتژی را به عنوان چراغ راه آینده و برنامه کاری رو به جلو تصور می کردیم و می گفتیم که موفقیت کسب درآمد به داشتن استراتژی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت است . حال سوال این است که استراتژی در کسب و کار چیست؟ واقعیت داشتن استراتژی کسب درآمد اینترنتی چیست و چه تاثیری در رشد و افزایش درآمد کسب و کار دارد . در اینجا قصد دارم تا واقعیت استراتژیک در کسب و کار را بررسی کنیم.

استراتژی و مباحث مربوط به آن یکی از حوزه‌های سهل اما ممتنعی است که در آن‌ تورم واژگان موجود باعث شده تا شناخت مفاهیم عمیق و اصلی به‌سختی به‌دست آید. در این میان یکی از سؤالات اصلی این است که تفاوت میان استراتژی، پیاده‌سازی و اجرا چیست؟ آیا استراتژی خود یک طرح اجرایی نیست و حتما نیاز به پیاده‌سازی و اجرا دارد؟ اصلا پیاده سازی چه فرقی با اجرا دارد؟ آیا استراتژی به‌معنی تعیین مقصد و مقصود کسب‌وکار و راه رسیدن به آن برای خلق ارزش افزوده‌ی اقتصادی است؟ آیا استراتژی با کشف راه‌حل‌های مسائل ناشناخته یا بهره‌گیری از فرصت‌های غیرقابل انتظار رابطه‌ای دارد؟ سؤالاتی از این دست در دنیای پرهیاهوی استراتژی فراوان‌اند. اما آن‌چه نباید فراموش شود این است که جذابیت چالش‌برانگیز این سؤالات بیش‌تر در قالب مباحثات علمی مطرح است و تنها نیاز مدیری که به‌دنبال استفاده از استراتژی و ابزارهای‌اش برای موفقیت کسب‌وکار و سازمان خویش است، در ذهن داشتن یک تعریف ساده و کاربردی از مفاهیم کلیدی استراتژی است.

اولین گام در آشنایی با مفهوم استراتژی این است که بدانیم که استراتژی به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود: استراتژی شرکتی (Corporate Strategy) و استراتژی واحد کسب‌وکار (Business Unit Strategy.) استراتژی شرکتی شامل سه انتخاب کلیدی است که باید توسط مدیرعامل و اعضای هیأت‌مدیره (مدیریت ارشد سازمان در یک کلام) انجام شود:

۱- چه شایستگی‌های کلیدی باید باعث تمایز شرکت ما بشوند؟

۲- مزیت نسبی (Comparative Advantage) شرکت ما، در خلق ارزش افزوده در حوزه‌‌ی کسب‌وکار منحصر به‌فردش باید چه چیزی باشد؟ توضیح این‌که مزیت نسبی به‌معنی توان‌مندی کسب‌وکار در فروش محصولات/خدمات با پایین‌ترین قیمت بازار نسبت به رقبا است که موجب ایجاد حاشیه‌ی سودی باثبات‌تر می‌شود. به‌عبارت به‌تر هر چقدر تولید برای ما از رقبای‌‌‌مان ارزان‌تر تمام شود، مزیتی در حاشیه‌ی سود نسبت به آن‌ها خواهیم داشت و می‌توانیم با فروش به قیمت‌های بازار، سود بیش‌تری به‌دست بیاوریم یا این‌که از فروش ارزان‌تر به‌عنوان استراتژی رقابتی استفاده کنیم. مزیت مقایسه‌ای باعث تعیین حوزه‌های تمرکز کسب‌وکار شرکت می‌شود: به‌تر است شرکت در کسب‌وکارهایی فعالیت کند که در آن‌ها پایین‌ترین حاشیه‌ی میان هزینه‌ی تولید و قیمت فروش را داشته باشد. بنابراین منظور از این سؤال می‌تواند این باشد: چه مزیت نسبی در حوزه‌های کسب‌وکاری‌مان داریم یا می‌توانیم ایجاد کنیم؟

۳- در چه کسب‌وکارهایی باید فعالیت کنیم؟ طبیعتا در کسب‌وکارهایی که در آن‌ها مزیت نسبی داریم!

کمی پیچیده به‌نظر می‌رسد؛ اما اصل داستان خیلی ساده است. به این جمله توجه کنید: شایستگی‌های کلیدی باعث ایجاد مزیت نسبی می‌شوند و شرکت باید در کسب‌وکارهایی فعالیت کند که مزیت نسبی دارد! دو مسیر در این‌جا داریم:

۱- شرکت شایستگی‌های کلیدی موجود را تعیین و براساس آن مزیت نسبی خود و در نهایت کسب‌وکارهای محل فعالیت خود را شناسایی می‌کند؛

۲- شرکت ابتدا کسب‌وکارهای محل فعالیت خود را تعیین می‌کند، سپس با تعیین مزیت‌های نسبی مورد نیاز برای آن کسب‌وکارها، در نهایت به شایستگی‌های کلیدی مورد نیاز برای فعالیت در آن کسب‌وکارها می‌رسد و آن‌ها را در سازمان خود ایجاد می‌کند.

نکته‌ی مهم این است که تصمیماتی که در سطح استراتژی شرکتی گرفته می‌شود هم‌چون چتری بر تمامی تصمیمات و اقدامات بلندمدت، میان‌مدت و روزمره‌ی مدیران و نیروی انسانی سازمان سایه می‌اندازد.

به‌همین شکل در سطح استراتژی واحد کسب‌وکار نیز سه سؤال کلیدی وجود دارد:

۱- کدام مشتری باید تعیین‌کننده‌ی بازار هدف ما باشد؟ کسب‌وکارها اگر بتوانند محصولات یا خدماتی را به مشتریان عرضه کنند که خود مشتریان خواستار آن‌ها هستند، می‌توانند رضایت مشتریان خود را جلب کنند. احتمال خرید یک مشتری از کسب‌وکاری که از آن راضی بوده‌ است بالاتر است و این موضوع خود به افزایش فروش و سودآوری خواهد انجامید. بنابراین لازم است طی فرایند بخش‌بندی بازار و مشتریان، یک یا چند گروه تقریبا همگن از مشتریان بالقوه‌ی ارزش افزوده‌ی کسب‌وکار با توجه به نیازها و ویژگی‌های آن‌ها شناسایی شوند.

۲- چه پیشنهاد ارزشی (Value Proposition) محصول/خدمت ما را در دیدگاه آن مشتری متمایز می‌سازد؟ ارزش پیشنهادی دلیل ترجیح محصولات و خدمات یک کسب‌وکار نسبت به دیگری توسط مشتریان آن است. هر ارزش پیشنهادی متشکل از بسته‌ای منتخب از محصولات و خدمات مرتبط با نیازهای یک بخش خاص از مشتریان است. بنابراین منظور از ارزش پیشنهادی، مجموعه‌ای منافع است که شرکت به مشتریان خود پیشنهاد می‌دهد. ارزش پیشنهادی هم می‌تواند نوآورانه و جدید باشد و هم می‌تواند مشابه ارزش‌های موجود بازار اما دارای ویژگی‌های متمایز و برتر باشد.

۳- چه چیزهایی می‌تواند باعث شود کسب‌وکار ما در ارائه‌ی پیشنهاد ارزش تعیین شده از تمامی رقبای خود به‌تر و برتر باشد؟پاسخ مزیت‌های رقابتی است. وقتی از ارزش محصول یا خدمت سخن به میان می‌آید، معمولا همه به یاد قیمت و ارزش پولی محصول می‌افتند. این درست است که در نهایت همه چیز با “پول” سنجیده می‌شود؛ اما تمامی ارزش محصول یا خدمت با این نوع نگاه نمایان نمی‌شود. چه بسیارند محصولاتی که حتی با قیمت بسیار پایین خریداری نمی‌یابند و چه اندک‌اند محصولاتی که هر قیمتی داشته باشند، صفی طولانی برای خرید آن‌ها ایجاد می‌شود. به‌نظر می‌رسد در این میان حلقه‌ی مفقوده‌ای وجود دارد: چرا این اتفاق رخ می‌دهد؟ مشتری برای خرید کردن، تنها براساس قیمت یا ارزش پولی تصمیم نمی‌گیرد؛ اگر چه این عامل، در تصمیم نهایی مشتری بسیار کلیدی است. اما چه عوامل دیگری در تصمیم نهایی مشتری برای قضاوت در مورد ارزش‌مندی محصول یا خدمت مؤثرند؟ پاسخ به این سؤالات، مشخص‌کننده‌ی مزیت‌های رقابتی کسب‌وکار هستند.

تدوین استراتژی به‌زبان ساده چیزی ز پاسخ‌گویی به سؤالات فوق نیست! اما این‌که چرا ماجرا در دنیای واقعی چنان پیچیده می‌شود که کسی از آن سر در نمی‌آورد (!) داستان دیگری است که شاید در آینده به آن‌ پرداختم.

مطلب مشابه استراتژی کسب درآمد:

استراتژی بازاریابی برای کسب درآمد




تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1396برچسب:واقعیت, استراتژی ,کسب و کار,کسب درآمد,,
ارسال توسط پول دوست

اهمیت جذب مشتری جدید در کسب درآمد

کسب و کار بدون مشتری معنا ندارد وجود مشتری است که به کسب درآمد و ادامه کسب و کار منجر می شود. لذا جذب مشتری از اصول اصلی کسب درآمد و بازاریابی می باشد . بدون توجه به جذب مشتریان و اهمیت وجدی آنها، هیچ کسب و کاری موفق نخواهد بود. در اینجا دو حالت باقی می ماند یکی اینکه ما مشتری های قدیمی و ثابت خود را حذف کنیم و اعتماد و وفاداری آنها را به کسب و کار خود حفظ کنیم و حالت دوم اینکه علاوه بر اینها ، باید مشتری جدید جذب کنیم جذب مشتری جدید در رشد کسب و کار و توسعه درآمدمان تاثیر دارد لذا در این مقاله قصد دارم تا ارزش واقعی جذب مشتری جدید در کسب درآمد را بدانیم.

 

بسیاری از صاحبان کسب و کارهای کوچک به اهمیت « برخورداری از مشتری دائمی خوب برای رونق کسب و کارشان»  واقف نیستند. شاید عجیب به نظر آید، اما بسیاری از صاحبان کسب و کارهای کوچک به اهمیت « برخورداری از مشتری دائمی خوب برای رونق کسب و کارشان» واقف نیستند.

با بررسی این موضوع، شما به یک دیدگاه روشن برای جذب یک مشتری دائمی از طریق سرمایه‌گذاری یا خطرپذیری خواهید رسید. این بررسی، اهمیت حفظ مشتریان موجود و جلب رضایت آنها برای کسب و کارتان را مشخص خواهد کرد. هزینه‌ی حفظ مشتری و حتی گسترش ارزش مشتری، بسیار کم‌تر از جذب یک مشتری جدید است.

برای سرمایه‌گذاری در بازاریابی، در ابتدا باید به برآورد ارزش میانگین جذب یک مشتری جدید برای کسب و کارتان اقدام کنید.

برای تعیین ارزش واقعی جذب مشتری جدید ، برای سوالات زیر پاسخ مشخصی داشته باشید:

۱. متوسط فروش شما (مبلغ معامله) چقدر است؟

۲. میانگین تکرار خرید مشتریان شما چقدر است؟

این محاسبات را می‌توان در معاملات یا بازدیدکنندگان به‌صورت هفته‌ای، ماهانه یا سالانه بیان کرد، البته به نوع فعالیت شما نیز بستگی دارد.

۳. چند درصد از مشتریان جدید جزء مشتریان منظم هستند؟

ما این درصد را « ضریب تبدیل» می‌نامیم. این ضریب تبدیل، بدون شک بسته به این‌که چگونه این مشتریان جدید جذب شده‌اند، متفاوت است. به عنوان مثال، کسی که برای نخستین بار با استفاده از کوپن تخفیف قیمت خرید می‌کند، در مقایسه با شخصی که به توصیه‌های شخصی یک دوست خرید کرده است، احتمال کم‌تری دارد مشتری دائمی شما شود. برای این‌که محاسبات دقیق‌تر باشد، برای محاسبه این اطلاعات می‌توانید از معیارهای مختلف و سپس محاسبه‌ی میانگین استفاده کنید.

۴. متوسط چرخه‌ی زندگی یک مشتری جدید چقدر است؟

پس از جذب مشتری جدید، آن مشتری قبل از ترک شما یا تغییر نظر یا صرف‌نظرکردن از خدمات و محصولات شما، چه مدت به خرید از شما ادامه خواهد داد؟ این مدت زمانی را می‌توان به طور کلی در بازه‌ی ماه یا سال تشریح کرد. این دوره‌ی زمانی سخت محاسبه می‌شود، اما تمام تلاش خود را بکنید.

۵. چه تعدادی از مشتریان جدید توسط مشتریان فعلی به شما مراجعه کرده‌اند؟

هنگامی که شما در مورد یک مشتری جدید اطلاعات جمع‌آوری می‌کنید، از آنها بپرسید که در مورد شما چگونه اطلاع یافته‌اند؟ یک پاسخ ممکن می‌تواند این باشد: “توصیه شده توسط یک دوست”.

چگونگی تعیین ارزش یک مشتری جدید دائمی

به منظور فهم میزان تاثیر مشتری جدید دائمی در فروش ناخالص شما در یک سال، شما به ارائه‌ی تشریح روشن از «مشتری جدید دائمی» نیاز دارید. از طریق یک ممیزی دقیق می‌توانید این اطلاعات را تعیین کنید. بدیهی است، «خرید منظم یا دائمی»می‌تواند از چند بار در هفته یا چند بار در سال متغیر باشد. بنابراین، این معیارها را تعیین کنید. به عنوان مثال، کسب و کار مربوط به غذا می‌تواند حدود ۳ تا ۴ بار در ماه باشد در حالی‌که در مورد یککسب و کار مهم‌تر ۳ تا ۴ مرتبه در سال منطقی است.

سپس می‌توانید متوسط تعداد دفعات را با متوسط میزان مصرف مشتری خودتان ضرب کنید. ما از آمار متوسط مصرف یک مشتری، نه میانگین مشتری، استفاده می‌کنیم چرا که برای بازاریابی فروشگاه‌های محلی (LSM) این ارقام دقیق‌تر هستند.

برای روشن‌تر شدن موضوع به مثالی در این‌باره توجه کنید: فرض کنید متوسط تکرار منظم خرید مشتری یک‌بار در هر هفته و میزان خرید متوسط ۱۰ دلار است. به سادگی با ضرب ۵۲ (هفته‌های سال) به ۱۰ دلار، ارزش یک مشتری جدید دائمی ۵۲۰ دلار در سال برآورد می‌شود. آن‌چه مشهود است این است که، برخی کارفرمایان به ارزش این موضوع واقف نیستند و به راحتی از آن می‌گذرند.

میزان افزایش مورد نظر شما چقدر است؟

سوال ساده‌ای است، اما اجازه دهید آن را به صورت جزییات توضیح دهیم. فرض کنید شرکتی ۱ میلیون دلار در سال فروش دارد. هدف سال بعدی افزایش ۵ درصدی در فروش ناخالص، یعنی ۵۰، ۰۰۰ دلار فروش اضافی در مقایسه با سال گذشته‌ی آن است!.

برای رسیدن به این هدف، به چه تعداد مشتری جدید منظم نیاز دارید؟

هدف فروش ۵۰.۰۰۰ دلاری را بر ارزش یک مشتری دائمی (۵۲۰ دلار در سال) تقسیم‌کنید. پاسخ ۹۶.۱ است. شما به ۹۶.۱ مشتری جدید برای تحقق افزایش ۰۰۰، ۵۰ دلار فروش اضافی نیاز دارید.

ضریب تبدیل شما چه مقدار است؟

یک نکته‌ی مهم دیگر در بررسی ارزش واقعی جذب مشتری جدید این است که چند درصد مشتریان (خریداران) که برای نخستین بار خرید می‌کنند، مشتریان دائمی جدید می‌شوند؟ براساس تجربه‌ی ما، دست‌کم ۱۲ درصد تا حدود ۲۵ درصد، هر چند تا ۵۰ درصد برای مکان‌های جدیدالتاسیس با کارکردهای عالی متغییر خواهدبود. نکته‌ی مهم این است که شما نباید بر حدس اصرار داشته باشید. پژوهش و تحقیقات به شما برای رسیدن به آمار دقیق برای تحقق اهداف فروش و مشخص‌کردن مسائل دیگر کمک خواهندکرد. حال با فرض این‌که تلاش شما نرخ تبدیل را ۲۵ درصد مشخص کرده باشد!. درنتیجه شما می‌دانید که به ۱۹۳ مشتری جدید دائمی برای رسیدن به اهداف خود نیاز دارید. بنابراین شما به چهار برابرکردن «خریداران جدید که برای بار اول از شما خریدکرده‌اند» برای رسیدن به ۱۹۳ مشتری دائمی نیاز دارید.

به عبارت ساده، با آوردن ۷۷۲ خریدار که برای بار اول خرید می‌کنند (در شرایط مناسب)، به احتمال بسیار زیاد به ۱۹۳ مشتری دائمی جدید خواهید رسید. آن ۱۹۳ نفر مبلغ ۰۰۰، ۵۰ دلار فروش در امسال و ۰۰۰، ۵۰ دلار در سال بعدی را محقق خواهند‌کرد. بنابراین هدف شما به‌طور متوسط از بین ۶۴ و ۶۵ مشتری که برای بار اول در هر ماه از شما خرید می‌کنند تحقق خواهد‌یافت.




تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1396برچسب:اهمیت, جذب, مشتری جدید ,کسب درآمد,کسب و کار , ,
ارسال توسط پول دوست

درس کسب درآمد و کسب و کار از فوتبال فانتزی

هر چیزی می تواند در کسب و کار و افزایش درآمد ما تاثیر داشته باشد به شرطی که از آن درس یاد بگیریم و ملاک برای زندگی و یا کسب درآمد خودمان قرار دهیم این بستگی به نوع نگاه ما به آن مقوله دارد. حتما چیزهایی درباره فوتبال فانتزی و شیوه بازی و یارگیری آن شنیده اید این نوع بازی حدود 56 میلیون شرکت کننده و عضو دارد و اگر شما هم داخل این بازی هستید و احتمالا دارید برای شروع یارگیری فانتزی‌تان آماده می‌شوید. ولی هم‌چنان که برای برنامه‌ی یارگیری آماده می‌شوید، باید چیزهایی را از فوتبال فانتزی یاد بگیرید و از آنها در کسب و کارتان استفاده کنید.در این‌جا ۱۲ درس کسب و کار فوق‌العاده گران‌بها هست که می‌توانید از تیم فانتزی تان یاد بگیرید:

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۱ : تحقیق‌ کنید.

علاقمندان قبل از یارگیری فانتزی رتبه‌بندی‌های ارائه شده توسط متخصصان را بررسی می‌کنند، اطلاعات خود را درمورد مصدومیت و پیشرفت بازی‌کن‌ها به‌روز می‌کنند، و حتی در یک یارگیری شبیه‌سازی شده شرکت می‌کنند تا بتوانند بهترین بازیکن‌های ممکن را یارگیری کنند. حتی وقتی فصل آغاز می‌شود، عجیب نیست که برای بهبود تیم‌تان، به‌دنبال راهنمایی گرفتن از انجمن‌های برخط یا فانتزی ‌بازهای دیگر باشید.

در کسب‌وکار هم باید درمورد شناسایی مخاطبان‌، شناختن رقبا، و چگونگی عرضه‌ی کالا و خدمات‌ تحقیق کنید. وقتی هیچ‌چیز دیگری نتیجه نداد، در راهنمایی خواستن از یک پیش‌کسوت تردید نکنید.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۲ : اجازه ندهید ستاره‌های‌تان روی نیمکت بنشینند.

فرض کنیم شما آرون راجرز و نیک فولز را در تیم‌تان دارید. ممکن است راجرز یک یا دو بازی داشته باشد که بهترین بازی او نباشد، ولی حتی اگر فولز چند بازی بسیار عالی داشته باشد باز هم شما راجرز را به خاطر فولز نیمکت‌نشین نمی‌کنید. وقتی تحت‌فشار قرار می‌گیرید، مجبور هستید بازیکن‌های تازه‌کار را وارد میدان کنید و بگذارید بار تیم را به دوش بکشند.

در دنیای کسب‌وکار هم می‌توان این را گفت. شما نه تنها باید برترین استعداد را شناسایی کنید، بلکه باید به آنها آزادی‌عمل بدهید و تشویق‌شان کنید تا با انگیزه و مشتاق بمانند. یک فرد مستعد مشتاق و باانگیزه شرکت‌تان را به مرحله‌ی بعد می‌برد.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۳ : حواس‌تان به ستاره‌های درحال ظهور باشد.

در طول فصل بازیکنانی هستند که فصلی بسیار عالی خواهند داشت. برای همین مهم است که حواس‌تان به ویوروایر باشد تا سوپراستارهای آینده را پیدا کنید. حتی اگر یک ستاره دارید، می‌توانید مهاجم‌ یا دریافت‌کننده‌های پاس دور بالقوه را پیدا کنید که با کمک آنها می‌توانید تیم‌تان را به بازی‌های سرنوشت‌ساز حذفی برسانید.

همیشه چشمان‌تان را برای یافتن استعداد برتر در شرکت‌ یا حتی صنعت‌تان باز کنید. نیازمندی‌های شغلی یا شبکه‌های اجتماعی حرفه‌ای را بررسی کنید. اگر بتوانید این ستاره‌ی در حال ظهور را به‌دست بیاورید، می‌توانید افزایش بهره‌وری و سودتان را ببینید.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۴ : بدانید چه‌وقت “نگه‌دارید”، بدانید چه وقت “کنار بگذارید”.

در فاصله‌ی یارگیری و آغاز فصل فوتبال، ممکن است خیلی چیز‌ها اتفاق بیفتد. مثلا، ممکن است بهترین دریافت‌کننده‌ی پاس‌دورتان در هفته‌ی سوم فصل مصدوم شود. بسته به شدت مصدومیت، ممکن است مجبور شوید او را کنار بگذارید، چون تا آخر فصل خارج از زمین است. ممکن است یکی از مهاجم‌هایی که یارگیری کرده‌اید چند شروع بد داشته‌باشد، ولی شاید بخواهید او را نگه‌دارید، چون او دوباره خوب می‌شود و یکی از بهترین مهاجم‌های بازی است.

هرچند، وقتی صحبت از کسب‌و‌کارتان می‌شود، ریسک‌های بیش‌تری وجود دارد، ولی دانستن این‌که چه وقت بازیکنی را کنار بگذارید و چه‌وقت بازیکنی را نگه‌دارید، تقریبا همان کارآیی را دارد. آیا شما عضوی از تیم را که ضعیف عمل می‌کند نگه‌می‌دارید؟ یا چون‌ قابلیت پیشرفت دارند با آنها ادامه می‌دهید؟ لازم است فرآیندی به‌جا و مناسبی داشته‌باشید تا در این تصمیم‌گیری‌های سخت به شما کمک کند.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۵ : به داده‌ها نگاه کنید.

اگر به فوتبال فانتزی علاقه دارید، احتمالا متوجه شده‌اید که هر سال بازیکن‌های ثابتی در بین ۱۰ یا ۲۰ رتبه‌ی اول هستند. چرا؟ چون آنها در طول فصل‌های قبل ثابت کرده‌اند بازیکن‌های برتر میدان بازی هستند. هرچند اگر آن بازیکن درگیر مصدومیت بوده‌باشد یا به تیم جدیدی پیوسته‌باشد، ممکن است مثل همیشه بهره‌ور نباشد. هم‌چنین باید بفهمید کدام بازیکن‌ها همان ظرفیت فصل‌های درخشان را دارند.

به عنوان صاحبان کسب‌وکار، برای این‌که جلوتر از رقبای‌تان باشید، باید بیش‌ترین داده‌های ممکن را تجزیه‌وتحلیل کنید. این یعنی نگاه‌کردن به داده‌های قبلی برای بررسی ثبات، در نظر‌گرفتن همه‌ی تغییرات، و استفاده از داده‌ها برای پیش‌بینی آینده است.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۶: از نظر اخلاقی منصف باشید، و هنگام نقل و انتقال محکم باشید.

اگر می‌خواهید تیم‌تان را بهبود ببخشید، نقل و انتقال یکی از بهترین راه‌های دست‌یابی به آن است. پیشنهاد‌کردن نقل و انتقال یک هنر است. باید منصف باشید و در ازای بازیکن‌هایی که می‌خواهید، باز‌کن‌هایی را از دست بدهید. مثلا، شما مهاجم یک سوم و دفاع یک چهارم پشتیبان در تیم جگوار را برای پیتون منینگ پیشنهاد نخواهید کرد. هم‌چنین باید بااخلاق باشید. مثلا، فرض کنید ۲ بازیکن با نام آدرین پترسون در لیگ حضور دارند. اگر شما هنگام معامله با کسی نمی‌داند ۲ آدرین پترسون در لیگ حضور دارند، آگاهانه آدرین پترسون را که در بیرز است نقل و انتقال کنید، این کاملا غیر اخلاقی است. با این حال درمورد نقل و انتقال باید محکم باشید. اگر پیشنهاد یک مهاجم یک سوم و دفاع یک چهرم پشتیبان را درمورد منینگ دریافت کردید باید فورا آن را رد کنید.

هنگام مذاکره‌ی معاملات کاری باید منصف و بااخلاق باشید و هم‌چنین باید بدانید ممکن است مجبور باشید کمی بیش از آن‌چه پیش‌بینی کرده‌بودید بپردازید تا هر دو طرف راضی باشند.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۷ : تعصب‌های شخصی را کنار بگذارید.

شاید کنار‌گذاشتن تعصب‌های شخصی در دنیای فانتزی دشوار باشد. مثلا یک هوادار بازیکن شماره‌ی ۴۹ شاید مجبور باشد در هنگام یارگیری تعصب شخصی را کنار بگذارد چون جیمی گراهام در دسترس است. تقریبا احمقانه است که بهترین بازیکن موجود را به این خاطر که در تیم حریف است، انتخاب شود. هم‌چنین، فقط به این دلیل که هوادار پروپا قرص تیم فالکنز هستید کلوین جانسون و مت فورت را به خاطر رادی وایت از دست نمی‌دهید.

در کسب‌و‌کار هم وقتی صحبت از بهترین مصلحت است، باید احساسات شخصی را کنار بگذارید. شاید شخصا به یک عامل‌فروش یا یک مشتری اهمیتی ندهید، ولی اگر آنها در کارشان عالی هستند و همیشه سفارش‌ها را به موقع تحویل می‌دهند، به خاطر منافع کاری، باید نگاه دقیقی داشته ‌باشید. به‌هم‌زدن این رابطه فقط به دلیل این‌که احساسات شخصی‌تان جای منطق را گرفته‌اند، هیچ توجیهی ندارد. همین‌طور، نباید یک دوست را فقط به ‌خاطر این‌که دوست‌تان است استخدام کنید. شاید استعداد و مهارت لازم برای کمک به پیش‌رفت کسب‌وکارتان را نداشته باشد.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۸ : ذخیره داشته‌باشید.

طبیعی است که بازیکن‌ها در طول فصل آسیب ببینند یا خوب عمل نکنند. برای همین مهم است که تیم فانتزی‌تان ذخیره داشته باشد. مثلا می‌توانید بازیکن‌ها را، مثل یک جفت مهاجم در یک تیم، به هم “دست‌بند” بزنید. این‌گونه، اگر یک بازیکن بازی نکند، از قبل برای او جایگزینی در تیم دارید.

در محل کار، با موقعیت‌هایی رو به رو خواهید شد که کارمندان بیمار می‌شوند یا درگیر یک وضعیت اضطراری می‌شوند. هرچند این موضوع بهره‌وری‌تان را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد، اگر یک تیم مستعد داشته باشید که هنگام غیبت یک روزه‌ی فردی، بتوانند این خلاء را پر کنند، بهره‌وری‌تان خیلی صدمه نمی‌بیند.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۹: مسائل را قبل از این‌که اتفاق بیفتند شناسایی کنید.

فرقی نمی‌کند موضوع ذخیره‌داشتن باشد یا به روز‌بودن درباره‌ی بازیکن‌ها، در فوتبال فانتزی همیشه باید به چند قدم جلوتر فکر کنید. مثلا، اگر جایی خواندید که پنجه‌ی پای دریافت‌کننده‌ی اول پاس‌دورتان دچار آسیب شده‌است. باید برای پیدا‌کردن یک دریافت‌کننده‌ی اول پاس‌دور ویور وایر را به دقت زیر نظر بگیرید یا سریع به سراغ نیمکت بروید.

در محل کار باید قبل از این‌که مشکلات به وجود بیایند درموردشان فکر کنید. فرقی نمی‌کند مسئله یک‌دست‌بودن بازیکن‌ها باشد، یا یک پشتوانه‌ برای مواقع ضروری، یا زیر نظر‌داشتن همه، شما نمی‌خواهید وقتی بدترین سناریو رخ می‌دهد غافلگیر شوید.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۱۰ : موازنه‌هایی صورت خواهدگرفت.

در خلال فصل، ممکن است ببنید مهاجم‌های تیم‌تان رو در روی‌تان دفاع می‌کنند. و برای حریف‌تان عادی است که آرون راجرز را داشته باشد و شما هم رندال کاب را دارید. بنابراین از کاب انتظار دارید با چند عبور از خط دروازه و انجام تاچ‌دوان امتیاز بگیرد. در عین حال نمی‌خواهید آرون راجرز تاچ‌دان کند. ولی اگر این کار را می‌کند. آنها باید به سراغ کاب بروند.

در کسب‌و‌کار، باید هزینه‌ی فرصت را در نظر بگیرید. اگر تصمیم می‌گیرید کسب‌وکارتان را در توییتر بازاریابیکنید، مخاطب‌های فیس‌بوک را نادیده گرفته‌اید. با این حال دنبال‌کنندگان توییتر شما بیش‌تر احتمال دارد تبدیل به مشتری شوند، بنابراین تمایل دارید به این قهاتر ادامه بدهید.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۱۱ : به دنبال زو‌ج‌های کاری باشید.

اگر نمی‌دانید در ویور وایر چه کسی را یارگیری یا انتخاب کنید، علاوه‌بر بازیکن‌هایی که در تیم‌های بزرگ بازی کرده‌اند، دنبال بازیکن‌هایی هم باشید که از آرون راجرز، پیتون منینگ، و تام بردی پاس دریافت می‌کنند. حتی اگر آنها بازیکن‌های پروبول نباشند، در کنار بازیکن‌های برتر کار کرده‌اند. ولی کدام‌یک از این بازیکن‌ها سعی می‌کنند مشارکت استراتژیک داشته‌باشند؟ راجرز دریافت‌کننده‌های بی‌شماری را امتحان می‌کند تا کسی را پیدا کند که می‌تواند برای پاس مشارکتی روی او حساب کند.

می‌خواهید در کسب‌وکار موفق شوید؟ باید زوج‌های کاری استراتژیک تشکیل بدهید تا با کمک آن مشتری‌های جدید یا تجربه‌های جدید به‌دست بیاورید، اعتبارتان را افزایش بدهید، و نمای کلی کسب‌وکارتان را بسازید. فقط باید زوج‌های کاری مناسب را پیدا کنید، زوج کاری اوبر و اسپاتیفای را در نظر بگیرید، این می‌تواند کسب‌وکارتان را گسترش بدهد.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۱۲ : رقابت سالم خوب است.

فوتبال فانتزی، رقابت با دیگران با چینش خودتان است، و حتی کمی کری‌خواندن هم دور از انتظار نیست. در حقیقت خیلی عادی است که اف‌ایکس(یک شبکه‌ی تلویزیون کابلی) در طول فصل فوتبال، برنامه‌ی تلویزیونی به نام “لیگ” بسازد که در آن یک گروه از دوستان با یک‌دیگر رقابت سنگینی دارند.

رقابت در محیط کار هیچ اشکالی ندارد. می‌تواند بهترین توانایی کارمندان را به نمایش بگذارد و حتی آنها را به سوی بهره‌مندی از تمام ظرفیت‌شان هدایت کند. فقط کری‌خواندن را از حد نگذرانید، شما نمی‌خواهید از خطوط قرمز عبور کنید.




تاریخ: دو شنبه 1 آبان 1396برچسب:درس ,کسب درآمد ,کسب و کار , فوتبال فانتزی,
ارسال توسط پول دوست

امتحان ایده پیش از شروع کسب درآمد

 هر نوع کسب و کاری در حین اجرا و رسیدن به موفقیت و کسب درآمد دارای موانع و مشکلات زیادی است و چه بسا به موفقیت دست نیافته کاملا با شکست مواجه شود.لذا هر ایده ای هر چند خوب و ایده آل در کسب و کار ضرورتا به موفقیت کسب درآمد نائل نمی شود و این قاعده کلی درباره هر کسب و کاری آنلاین یا سنتی و فیزیکی صدق می کند. لذا به نظر عده ای از کارشناسان باید قبل از شروع هر کسب و کاری، با اتخاذ برنامه و استراتژی درست آن را امتحان کرد تا از نتیجه آن اطمینان حاصل کرد. اتبار سنجی کسب درآمد بسیار مهم است.

تقریباً ۹۰ درصد کسب و کارها با ناکامی مواجه می‌شوند.

اگرچه در مکالمات کسب و کار، این آمار شوم در حال رواج است اما آیا هرگز در مورد منطق ورای چنین ارقام ناامیدکننده‌ای تفکر کرده‌اید؟ اغلب، استارت‌آپ‌ها از مرحله مهمی در این فرآیند سهل‌انگارانه عبور می‌کنند: اعتبارسنجی ایده.

به عبارت دیگر، اکثر استارت‌آپ‌ها شکست می‌خورند چون بنیانگذاران ایده خود را ایده‌ای طلایی قلمداد می‌کنند. آنها مفهوم تحولی (به زعم آنها) را گسترش داده و همانند یک نادان برای راه‌اندازی آن دست به کار می‌شوند. با وجود این، آنها زمانی را به مشاوره با مشتریان واقعی اختصاص نمی‌دهند تا خود ایده را اعتبارسنجی کنند.

استارت‌آپ شکست خورده Monitor 110 نمونه کلاسیکی از ایده اعتبارسنجی نشده را فراهم نموده است. در یک پست وبلاگی در مورد سقوط Monitor110، راجر ارنبرگ سرمایه‌گذار این استارت‌آپ نوشته بود که این شرکت «به اندازه کافی به مشتری نزدیک نبود» و «به کندی خود را با واقعیت بازار تطبیق داده بود.» به جای توجه به تمام جنبه‌ها و گرفتن بازخوردهای مشتری، رهبران استارت‌آپ فقط تصمیم به صرف زمان و هزینه در ایجاد آن چیزی هستند که به اعتقاد آنها احتمالاً قانع‌کننده‌ترین محصول است. آنها هرگز ایده‌های جسورانه خود را اعتبارسنجی نکردند و این اشتباهی است که آنها را به ورطه نابودی می‌کشاند.

Monitor110 و بسیاری دیگر از استارت‌آپ‌های ناکام در تحقق اهمیت کسب بازخوردهای کاربران موفق نبودند. اکثر شرکت‌‌ها هرگز این سوال مهم را از خود نپرسیدند، «آیا مردم واقعاً به محصول ما علاقمند هستند؟» این تغییر برای رسیدن به موفقیت تقریباً حیاتی است.

این کار را درست انجام دهید، اعتبارسنجی ایده می‌تواند به استارت‌آپ امکان دهد که آیا این ایده پتانسیل واقعی بازار را دارد یا خیر. اگرچه بازخورد مشتری در طول حیات استارت‌آپ ارزشمند است اما در اوایل آن اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. در این مرحله، می‌توانید از بازخورد برای شکل‌دهی به محصول در قالب راه حلی برای نیازهای مشتریان خود استفاده کنید.

می‌توانیم بگوییم که شما صرفاً نمی‌توانید بر نظرسنجی انجام شده طی چند روز اکتفا کنید. اعتبارسنجی به ایده در طیف گسترده‌ای از بازخورد مشتری جان می‌گیرد. از مشتری در مورد نیاز آنها به محصول بپرسید. سپس روندهای مشترک را تحلیل کنید و محصول خود را متناسب با آن نیازها اصلاح کنید.

در ادامه روش‌هایی برای اعتبارسنجی ایده به شیوه‌ای صحیح آمده است:

 

۱- تست بتا انجام دهید

محصول خود را به جهان عرضه کنید و به دست مخاطبین هدف برسانید. شما بازخوردهای ارزشمندی خواهید یافت اگر همان‌هایی که باید محصولات شما را دریافت کنند. این برداشت‌ها و درون‌دادها شما را قادر به شکل‌دهی به محصولاتتان مطابق نیازهای کاربران می‌نماید.

 

۲- فلسفه پشت‌گرمی را بپذیرید

کتاب اریک ریس یعنی «نوپای ناب» تحقق محصول حداقل قابل حیات (MVP) را اثبات کرده و یک حلقه بازخورد حیاتی ایجاد کرده است. آنچنان بر توسعه محصول تمرکز نکنید که از مشتری غافل شوید. نمونه اولیه کاری درست کنید و آن را اجرا کنید حتی اگر بر یک گروه کوچک باشد.

 

۳- همه چیز حتی برندتان را اعتبارسنجی کنید

فکر نکنید که فقط محصولتان باید اعتبارسنجی شود. هرچیزی از برند گرفته تا کپی وب‌سایتتان باید اعتبارسنجی شود. نحوه واکنش کاربران را از هر جنبه بسنجید. تغییراتتان بر مبنای این پیشنهادات اعمال کنید تا به شما نه تنها در بهبود برند بلکه کل برند کمک کند.

بهترین استارت‌آپ‌‌ها همین طوری ساخته نمی‌شوند. باید بازخوردها را از عمق وجود مشتریانی که هدف قرار داده‌اید دریافت کنید. اگر ایده شما خوب نیست باید بتوانید خیلی زود بی‌خیال آن شوید تا زیان کمتری ببینید. اعتباریافتن به معنای یافتن بهترین تناسب محصول / بازار و شکل دادن به استارت‌آپ حول نیازهای مشتری است. نتیجه نهایی بهترین برند برای شما و محصولتان است.




ارسال توسط پول دوست

استارت‌آپ‌ها محل مناسب کسب درآمد زنان

 
دنیای کسب و کار و درآمد آنلاین فقط محدود به مردان و دنیای مردانه نمی شود و زنان زیادی هستند که به عنوان کارآفرین و یا مدیر مشغول کسب درآمد هستند. نکته جالب اینکه زنانی که به عنوان مدیر و یا بازاریاب در کسب درآمد آنلاین مشغول به کار هستند بیشتر از مردان همردیف خود در کسب و کارشان موفقیت کسب کردند.  به اعتقاد عده ای از کارشناسان استارت آپ ها بهترین و مناسب ترین مکان و ابزار برای کسب درآمد زنان در تجارت آنلاین می باشد. در اینجا قصد دارم تا دلایل موفقیت و برتر بودن استارت آپ در کسب درآمد زنان را بررسی کنم.

سایت Entrepreneur.com در آخرین شماره خود به نقش بانوان برای جضور در تجارت پرداخته‎است . وقتی که رسانه‌ها در مورد حضور زنان در عرصه تکنولوژی و دنیای استارت آپ صحبت می‌کنند، بیشترین تمرکز روی جنبه منفی آن است. ما مطالبی در مورد میزان پیشرفت مورد نیاز برای ایجاد برابری جنسیتی در رهبری و تبعیض گسترده علیه توسعه دهندگان زن خوانده‌ایم. در فرهنگ ناخوشایندی که بیشتر شبیه بازگشت به دهه ۵۰ میلادی است تا رفتن به سمت صنعتی که قرار است ما را به سمت آینده هدایت کند، پرونده حقوقی برجسته زنی مثل الن پی نقطه عطفی محسوب می‌شود.

و این درست است که پیشرفت خیلی زیادی باید ایجاد شود. اما این تمرکز منحصر به فرد در این موقعیت می‌خواهد از این حقیقت که بسیاری از زنان در دنیای استارت آپ در حال پیشرفت هستند و در این زمینه شرکت‌هایی را راه اندازی کرده‌اند، چشم‌پوشی کند. مطالعات متعدد نشان داده‌اند که تجارت‌هایی که تعداد مدیران زن آن بیشترند موفق‌تر و سودآورتر از تجارت هایی هستند که تعداد مدیران مرد آن بیشتر است؛ در نهایت، دنیای سرمایه‌گذاری شروع به توجه‌کردن به این مسئله کرده است. اطلاعات شرکت سرمایه‌گذاری ریسک پذیر  First Round نشان دهنده این است که سرمایه‌گذاری های این شرکت در شرکت‌هایی که بنیان‌گذاران آن خانم هستند، ۶۳ درصد بهتر از سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی که کل تیم آن‌ها مردهستند، عمل کرده‌است.

همان طور که دنیا از خواب بیدار می‌شود و این واقعیت را می‌پذیرد که استارت آپ‌ها و در واقع همه تجارت‌ها زمانی که زنان شانس مدیریت و رهبری آن‌ها را پیدا می‌کنند عملکرد بهتری دارند، خود زنان هم متوجه می‌شوند که استارت آپ‌ها برخی از بهترین مکان‌ها برای کار حرفه‌ای آن ها می‌باشند. در واقع نسبت به قبل، در حال حاضر بنیان‌گذاران استارت آپ‌ها بیشتر زنان هستند و درصد تعداد استارت آپ‌های بنیان گذاری‌شده با حداقل یک زن بنیان‌گذار از ۹ درصد در سال ۲۰۰۹ به ۱۸ درصد در سال ۲۰۱۴ رسیده‌است.

سقف شیشه‌ای در سراسر دنیای تجارت دست نخورده باقی‌مانده، اما ممکن است بیشتر ترک‌ها برای زنانی که در هر جایی در استارت آپ حضور دارند دیده‌شود. سبک‌های مدیریتی بسیار سازمان یافته و ذهنیت انجمن دانش آموزان پیشین هنوز هم در بسیاری از بخش‌ها بسیار حقیقت دارد، اما استارت آپ‌ها ذاتاً توانایی نوشتن قوانین خود، خود فرهنگ‌سازی و ساختن ساختارهای مدیریتی که راه را برای مدیران و رهبران زن باز می‌کند را دارند.

در نتیجه، به نظر می‌رسد پلکان شرکت در اغلب استارت آپ ها بسیار متفاوت تر از پلکان تجارت‌های قدیمی‌تر باشد. اغلب پلکان کمتری به عنوان مقیاس‌گذاری یک تجارت برای بالا رفتن وجود دارد. این بدان معناست که بسیاری از زنانی که با محاصره روبرو می‌شوند، همان طور که به سمت بالا صعود می‌کنند حذف می‌شوند ولی قبل از آن، این شانس را دارند که کیفیت رهبری و مدیریت خود را در حرفه خود نشان دهند.

سرعت بالا و ماهیت مشارکتی محیط استارت آپ بدان معناست که به کمک همه و تقسیم وظایف در اسرع وقت نیاز دارد. در این گونه مدل‌های کاری، کارآفرینان هوشمند می‌دانند که زمان کمی برای تلف کردن در جهت تعصب دارند و به همین دلیل به زنان اجازه می‌دهند که برای یک روز خود را اثبات کنند. من خودم را در این موقعیت پیدا کردم، زمانی که برای اولین بار بعد از تجربه کار در شرکت سرمایه‌گذاری ریسک پذیر که در ردیف اول عواقب ناشی از سبک مدیریتی ضعیف بودم، وارد دنیای استارت آپ شدم. وقتی که کار خود با اولین شرکت استارت آپم را شروع کردم، به سرعت دریافتم که برای به دست آوردن موقعیت رهبری و مدیریتی باید در خط مقدم شرکت کار اساسی انجام دهم، هر چیزی که از طرف مشتریان و مشتریان بالقوه می‌بینم و می‌شنوم را باید آنالیز کنم و برای فرآیند به بار نشستن دیدگاه‌ها باید یک تفکر علمی به کار گیرم. زمانی که قادر به توسعه دیدگاه‌ها و بینش‌ها شدم، آن را تجارت خود ساختم تا با بدون تردید با مدیریت ارشد به اشتراک بگذارم. هیچ وقت جنسیت من فاکتور مهمی محسوب نشده و به خاطر موقعیتی که ایجاد کرده بودم، تمرکز مدیریت کاملاً روی اعتبار خود ساخته ام بوده و این کار باعث دور شدن آن از هرگونه تعصب شده‌بود.

فرهنگ کار بیشتر استارت آپ‌های تأسیس شده نیز تمایل دارد به نفع زنان باشد. در حالی که بسیاری از استارت آپ‌ها در سال‌های اولیه خود تقاضای ساعات کار طولانی دارند، اما زمانی که وارد فاز بعدی می شوند و در زمینه استعدادهای برتر به رقابت با سایر استارت آپ ها نیاز پیدا می کنند، به سمت تأکید بر مزایای حول محور تعادل زندگی کاری مثل انعطاف پذیری در ساعات کاری، مرخصی والدین و حسن مزایای شغلی جذاب برای زنانی که چه برنامه ای برای تشکیل خانواده داشته باشند و یا نداشته باشند، تمایل پیدا می‌کنند. این نوع از تعادل فقط مزیتی برای پیشرفت زنان نیست، بلکه برای کمک به مقیاس استارت آپ‌ها نیز ضروری است. زندگی سالم، حتی خلق و خو و طیف گسترده تجارب و منافع همه ناشی از تعادل می باشند و همچنین همه آن ها در ترغیب خلاقیت و آوردن ایده‌های بزرگ برای به سرعت به ثمر رسیدن، مشارکت دارند. خوشبختانه استارت آپ فعلی من، The Big Know، مخصوصاً از این نوع برنامه کاری متعادل حمایت کرده و بدون شک برای رشد تجارتمان و برای توسعه حرفه من به آن پرداخته‌است.

من فکر می کنم همان طور که سرمایه‌گذاران و دنیای تجارت در مقیاس بزرگ بین رهبری و مدیریت زنان و نتیجه آن ارتباط برقرار می‌کنند، ما داشتیم در چگونگی راه‌اندازی استارت آپ و دنیای تکنولوژی و این که توسط چه کسی این کار انجام می شود یک تغییر تاریخی مشاهده می‌کردیم. زنان این فرصت را دارند تا صنعت در حال ظهور را در مسیری که جایگاه آن‌ها را محکم می‌کند، شکل دهند و این دقیقاً همان کاری است که دارند انجام می‌دهند. امروزه استارت آپ‌ها مکان عالی برای کار کردن زنان می‌باشد و آینده آن از این هم روشن‌تر است.

مطالب مشابه استارت آپ :

معرفی برترین استارت‌آپ های کسب درآمد

سه استارت آپ موفق در کسب درآمد و جذب مشتری




ارسال توسط پول دوست

شخصیت دیجیتالی کسب و کار و کسب درآمد

در کسب و کار و تجارت شناخته شدن و یا برند شدن دارای اهمیت خاصی است برند شدن موجب ایجاد اعتماد و اطمینان در بازار کسب و کار شده و در نهایت، رونق کسب درآمد و افزایش فروش را به همراه دارد. در کسب و کار اینترنتی هم ایجاد اطمینان و رضایت در مشتری و به عبارتی برند شدن در تجارت آنلاین بسیار مهم است چه بسا که مشتریان، خریدهای اینترنتی را بر اساس اطمینان به یک کسب و آنلاین که شناخته شده و معروف است انجام می دهند . لذا در اینجا مانند کسب و کار فیزیکی ، برند و شخصیت دیجیتالی نمود و بروز پیدا می کند. بر این اساس، شخصیت دیجیتالی لازمه ی هر کسب و کار در عصر اینترنت است. در این نوشتار به چیستی و ضرورت  شخصیت دیجیتالی کسب و کار  پرداخته می‌شود. وقتی فردی شما را و کسب و کار آنلاین یا برخط شما  را جست‌وجو می‌کند، چه شخصیت دیجیتالی را پیدا خواهدکرد؟

آدم‌ها دوست دارند از کسانی خرید کنند که به اعتقادات‌شان باور دارند. سخنرانی تد سیمون سینک با عنوان«با چرا آغاز کنید» می‌تواند دیدگاه شما را به جهان کسب و کار تغییر دهد.

 

اگر تاکنون ویدئوی آن را تماشا نکرده‌اید، توصیه می‌کنم حتما آن را ببینید. سخنرانی‌های تد زیادی وجود دارد که فوق‌العاده هستند، اما این یکی از وقتی آن را دیده‌ام در ذهن‌ام حک شده‌است. اما من از موضوع آن کمی فاصله می‌گیرم…

سیمون اشاره می‌کند آدم‌ها خریدار کاری که انجام می‌دهید نیستند، یا به خاطر روش انجام کارتان مشتری شما نمی‌شوند، بلکه به خاطر “چرایی انجام آن” خریدار کارتان هستند.

جمله‌ای که سیمون در نهایت گفت و خیلی عمیق بود این است؛« آدم‌ها دوست دارند از آدم‌هایی خرید کنند که به اعتقادات‌شان باور دارند»

بله، این همان جمله است، اما این واژه‌ها مفهوم گسترده‌ای دارند. این واژه‌ها چکیده‌ی یک رابطه‌ی تجاری هستند. این واژه‌ها به‌طور خلاصه بیان می‌کنند آدم‌ها در نهایت چگونه با آدم‌هایی که دوست دارند تجارت می‌کنند، حتی اگر این تصمیم درست نباشد.

این چیز جدیدی نیست. در واقع، از وقتی آدم‌ها روی دو پا ایستاده‌اند تجارت به همین نحو انجام شده‌است.

چیزی که تغییر کرده‌است روش انجام تجارت، روش برقراری ارتباط و جذب شدن به آدم‌ها، روش ساختن روابط است؛ یعنی چیزی که ما تغییر داده‌ایم روشی است که آدم‌ها به وسیله‌ی آن کشف می‌کنند برندمان بازنمای چه‌چیزی است- یا همان‌طور که سیمون می‌گوید، «باور برند ما چیست! ».

 

قبلا آدم‌ها حضورا جلسه می‌گذاشتند، اکنون به‌صورت برخط جلسه می‌گذارند

پس در واقع یک تغییر وجود دارد، و آن مدل عرضه است. چگونه یک برند را به آدم‌ها بشناسانیم؟

عرضه‌ی یک برند در گذشته از طریق جلسات حضوری با کارشناسان فروش، پیام‌های بازرگانی تلویزیونی، و به‌طور بالقوه اگر سازمانی بودجه‌ی آن را داشت، از طریق تبلیغات انجام می‌شد. این عموما به معنی مواجهه‌ی کم‌تر با برندها، شناخت یک یا تعداد محدودی از برندها توسط هر فرد و قطعا آگاهی بسیار کم‌تری ازهمه‌ی برندهای فعال در یک زمینه به‌استثناء چند برند برتر آن، است. اما امروز کاملا متفاوت است. آدم‌ها به‌صورت برخط با برندها ارتباط برقرار می‌کنند. آنها برای این کار نیازهای‌شان را جست‌وجو می‌کنند و شرکت‌هایی را پیدا می‌کنند که در آن حیطه در دنیای برخط صاحب اعتبار هستند. کاربران به دنبال این هستند که با یک برند ارتباط برقرار کنند و شرکت‌هایی را پیدا کنند که باورهایی مشابه را به اشتراک می‌گذارند و راه‌حل‌های مناسب ارائه می‌کنند.

آدم‌ها وقتی تخصص و مهارت یک شرکت را در حیطه‌ی اصلی‌اش می‌بینند، به آن برند جذب می‌شوند تا ساز و کار درونی آن را کشف کنند. محتوا را در وبلاگ‌ها، ویدئوها، همایش‌های برخط، و رویداد‌های زنده می‌خوانند.

شخصیت دیجیتالی چیست؟

شخصیت دیجیتالی، که پیچیده‌تر از چیزی نیست که به نظر می‌رسد، یعنی محتوای برخط برندتان چگونه ساز و کار درونی سازمان‌تان را نشان می‌دهد.

اگر شما هم مانند من باشید، باور دارید برند یک انسان است و این‌که آن برند توسط آدم‌های پشت آن اجرا و هدایت می‌شود، تاییدکننده‌ی این واقعیت است. اگر آن آدم‌ها را حذف کنید، برند هم با آنها حذف می‌شود.

بنابراین حضور برخط شما حرف‌های زیادی درباره‌ی شرکت‌تان می‌گوید. مخاطبان را به داخل دعوت می‌کند، آموزش می‌دهد، اطلاع‌رسانی می‌کند، و به اشتراک می‌گذارد. شاید جالب، طعنه‌آمیز، یا جدی باشد؛ اما به هر حال معرف شما است.

شخصیت دیجیتالی سازمان‌مان می‌گوید ما چه‌کسی هستیم، چه کاری انجام می‌دهیم، و از همه مهم‌تر چرا آن کار را انجام می‌دهیم.




تاریخ: شنبه 29 مهر 1396برچسب:شخصیت ,دیجیتالی ,کسب و کار ,کسب درآمد,
ارسال توسط پول دوست

سلطه پلت‌فرم‌ها بر کسب درآمد و بازار کسب و کار دنیا

اگر در بحث کسب و کار و تجارت جهانی بگویم که پلت فرم ها در حال بلعیدن جهان است نه تنها اغراق آمیز نبوده که کاملا به جا و درست است. با ورود پلت فرم ها دنیای تجارت سنتی کاملا تغییر کرده و اینها بازار کسب و کار و کسب درآمد آنلاین رت متحول کردند . پلت‌فرم در صنعت تکنولوژی اطلاعات به هر گونه نرم‌افزار یا سخت‌افزاری گفته می‌شود که میزبان یک اپلیکیشن یا سرویس است. هنگام خرید یک نرم‌افزار دانستن اینکه آن نرم‌افزار برای چه پلت‌فرمی نوشته شده، مهم است.

یک دهه پیش، دنیا در دست کسب‌وکارهایی با زنجیره‌های ارزش خطی بود. ما محصولات را در فروشگاه‌های خرده‌فروشی یا نهایتا نسخه‌های آنلاین آنها می‌خریدیم و فقط کنار خیابان تاکسی می‌گرفتیم. هیچ‌کس فراتر از این فکر نمی‌کرد. اما واضح است که خیلی چیزها تغییر کرده‌اند. امروز پلت‌فرم‌هایی مثل آمازون، Airbnb و اوبر بر این مدل‌های کسب‌وکار خطی غلبه کرده‌اند. با اینکه اطلاع داشتن در مورد نحوه کارکرد پلت‌فرم‌ها به‌عنوان هویت‌های اقتصادی هم جالب و هم مهم است، اما این موضوع چندان مفید نیست. ارزش واقعی پلت‌فرم‌ها برای بیشتر کسب‌وکارهای امروزی این است که به ما امکان می‌دهند به اکوسیستم‌هایی از استعداد، تکنولوژی و اطلاعات دست یابیم.

 

اکوسیستم‌های استعداد

در سال ۲۰۰۱، وقتی فابیو روساتی شغل خود را به‌عنوان مدیر جهانی مشاوره استراتژیک در شرکت کاپژمینی رها کرد تا شرکت الانس (Elance) را هدایت کند، این شرکت استارت‌آپی در حال تحول بود. قرار بود الانس پلت‌فرمی باشد که شرکت‌ها را با پیمانکاران آزاد هماهنگ کند و در حال ورود به بازار نوظهور نرم‌افزارهای مدیریت فروش بود. تحت مدیریت روساتی، این کسب‌وکار تازه رشد کرد و به سودآوری رسید، اما با سخت‌تر شدن رقابت در این بخش، روزهای تاریکی پیش روی او بود. بنابراین در سال ۲۰۰۶ با سرمایه‌گذاران توافق کرد که این کسب‌وکار نرم‌افزاری را بفروشد. به هر حال، تجربه الانس در نرم‌افزار مدیریت فروش ثابت کرد که این شرکت می‌تواند کارهایی بیشتر از ایجاد تناسب بین شرکت‌ها و پیمانکاران ایجاد کند و ارتباط بین آنها را از طریق نظارت بر کارشان و ارائه آموزش در مهارت‌های مهم و ایجاد الگوریتم‌هایی که به تعهدات موفق‌تر منجر می‌شوند، گسترده و عمیق کند. امروز شرکت الانس بعد از ادغام با رقیب خود به نام اودسک (oDesk) نام برند خود را به آپ‌ورک (Upwork) تغییر داده است. شرکت آپ‌ورک اکنون با ایجاد بیش از ۳ میلیون شغل و ارزش یک میلیارد دلار، بزرگ‌ترین فضای بازار آزاد است و ۹۰ درصد مشتریانی که از خدمات آن استفاده می‌کنند، دوباره به آن مراجعه می‌کنند.

 

اکوسیستم‌های تکنولوژی

در واقع، پلت‌فرم‌ها چیز جدیدی نیستند. در قرون وسطی، بازارچه‌های روستایی به‌عنوان پلت‌فرم‌هایی برای تسهیل ارتباطات بین اکوسیستم‌های بازرگانان و اکوسیستم‌های مشتریان فعالیت می‌کردند. در سال‌های اخیر، شرکت‌های نرم‌افزاری مانند SAP و اوراکل پایگاه‌های داده را به‌عنوان پلت‌فرمی برای کنترل اکوسیستم‌های نرم‌افزاری مورد استفاده قرار می‌دادند، درست همان‌طور که مایکروسافت از سیستم عامل برای تحت تسلط درآوردن کامپیوترهای شخصی استفاده کرد. با این حال، کریستین گئورگ، مدیرعامل شرکت تایدمارک، این مدل را دارای دو مشکل می‌داند. اول اینکه جلوی نوآوری را می‌گیرد و دوم اینکه با وجود تکنولوژی‌های باز قدرتمندتری مثل لینوکس و اسپارک، راه حل‌های جانبی اغلب بی‌فایده هستند. بنابراین پلت‌فرم‌های تکنولوژی باز، امروزه به ما امکان می‌دهند به قابلیت تکنولوژی گسترده‌تر با قیمت پایین‌تر دسترسی داشته باشیم. هر شرکتی که تلاش کند به تنهایی این کار را انجام دهد، نمی‌تواند وارد عرصه رقابت شود. به همین دلیل است که امروز حتی مایکروسافت نیز به نرم‌افزارهای باز علاقه‌مند است.

 

اکوسیستم‌های اطلاعات

به‌طور حتم شرکت آمازون غول تجارت الکترونیک دنیا محسوب می‌شود. در سال ۲۰۱۵ این شرکت ۶۰ درصد کل رشد فروش آنلاین آمریکا را به خود اختصاص داده بود. این موضوع جایگاه آمازون را نسبت به خرده‌فروشان سنتی بالاتر می‌برد، چون می‌تواند دسترسی منحصربه‌فرد این شرکت را به داده‌هایی در مورد رفتار مشتریان افزایش دهد و باعث شود عملکرد بهتری نسبت به هر خرده‌فروشی آنلاین دیگری داشته باشد. شرکت بلوم‌ریچ (BloomReach) به خرده‌فروشان سنتی یک پلت‌فرم ارائه می‌دهد که باعث می‌شود آنها در میدانی رقابتی‌تر فعالیت کنند. از آنجا که تکنولوژی این شرکت ۲۰ درصد تجارت اینترنتی را تامین می‌کند، می‌تواند به مشتریان خود دیدگاه‌هایی فراتر از فروش خودش ارائه دهد. اگرچه داده‌ها به صورت غیرشخصی قابل تشخیص هستند، اما به خرده‌فروشان امکان می‌دهند از رویکردهایی که عامل افزایش فروش هستند، بهره ببرند. شرکت کردیت بورو (Credit Bureaus) نیز عملکرد مشابهی دارد. شرکت‌ها با ارائه داده‌های خود در مورد معاملات مشتریان به مراکز اعتباری می‌توانند از ارزش اعتباری مشتریان بالقوه که قبلا هرگز با آنها تعاملی نداشته‌اند، بهره ببرند. مصرف‌کنندگان نیز به نوبه خود، از دسترسی بیشتر به اعتبار برخوردار خواهند شد. همه ما روزانه در اکوسیستم‌های داده‌محور نقش داریم، مثل زمانی که موضوعی را در باکس جست‌وجوی یک مرورگر، وارد می‌کنیم. سپس از این پلت‌فرم‌ها برای دستیابی به اکوسیستم‌های مذکور استفاده می‌کنیم که باعث می‌شوند به بهره‌وری بیشتری برسیم.

 

تغییر در مبنای رقابت

نظریه‌پردازان کسب‌وکار مدت‌ها استراتژی را مثل یک بازی شطرنج تعریف کرده‌اند. مدیران با انجام حرکات درست می‌توانند خطر تازه‌واردهای بازار را دفع کنند و قدرت خرید را بالا ببرند. این موضوع باعث به وجود آمدن مزیت رقابتی پایدار شد. با این حال، استراتژی در یک دنیای شبکه‌بندی شده متفاوت است. مزیت رقابتی دیگر مجموع بازدهی‌ها نیست، بلکه مجموع همه ارتباطات است. بنابراین، به جای انجام اقدامات استراتژیک برای زمین زدن تازه‌واردهای بازار، بسیاری از شرکت‌ها در حال انجام فعالیت‌های سرمایه‌ای داخلی هستند تا وارد عمل شوند. آنها به جای تلاش صرف برای افزایش قدرت خرید، با سرمایه‌گذاران مشارکت می‌کنند تا محصولات و خدمات جدید ایجاد کنند. امروز قدرت از شرکت‌ها به سوی پلت‌فرم‌ها تغییر جهت داده و بهترین روش برای اینکه به یک بازیگر برجسته در بازار تبدیل شویم این است که شریکی تمام و کمال باشیم. اقدامات استراتژیک هوشمندانه اقداماتی نیستند که به ما امکان دهند زنجیرهای ارزش را کنترل کنیم، بلکه اقداماتی هستند که ما را به مرکز شبکه‌ها نزدیک‌تر می‌کنند.




ارسال توسط پول دوست

عملکرد استراتژیست‌ها در کسب و کار

در کسب و کار اعم از اینترنتی یا سنتی و فیزیکی رفتار مدیران و عوامل با مشتری متفاوت است. در واقع نوع نگاه افراد به کسب و کار و کسب درآمد جایگاه آنها را در رتبه بندی مشخص می کند . به اعتقاد عده ای از کارشناسان و صاحب نظران در کسب درآمد ، افراد را با توجه به نوع رفتار و عملکردشان می توان به سه دسته غیر حرفه ای، حرفه ای و استراتژیست تقسیم کرد هر کدام از این افراد و یا کارفرما در برخورد با مردم و نیز شیوه راه اندازی کسب و کار و توسعه کسب درآمد واکنش ها ی مخصوص به خود دارند که با دیگری فرق دارد در این میان کارفرمای استراتژیست پیچیده ترین نوع رفتار را دارد در اینجا قصد دارم تا عملکرد کارفرمای استراتژیست را در کسب و کار با مقایسه سایر کارفرماها بررسی کنم.

برای درک بهتر تفاوت‌های یک کارفرمای حرفه‌ای با استراتژیست کسب‌و‌کار به واکنش هرکدام نسبت به موضوعاتی که مردم به آنها توجه ندارند، می‌پردازیم.

در هر کسب و کاری، افراد غیرحرفه‌ای بسیاری وجود دارند که قدم برای حرفه‌ای شدن برمی‌دارند. آنها با کسب تجربه، آموزش دیدن و کار کردن در کنار افراد حرفه‌ای می‌توانند روزی به سطح قابل قبولی رسیده و کسب و کار خود را تاسیس کرده یا آن را گسترش دهند.

البته باید بدانید که در کنار افراد غیرحرفه‌ای و حرفه‌ای، افراد دیگری نیز وجود دارند که به آنها استراتژیست‌های کسب و کار می‌گویند. این افراد به قدری پیچیده هستند که تعریف خصوصیات آنها در یک کتاب چند جلدی نمی‌گنجد اما برای یک تعریف مختصر و کوتاه باید ابتدا یک تعریف کلی از افراد حرفه‌ای داشت.

افراد حرفه‌ای در کسب و کار همان غیرحرفه‌ای‌ها هستند که پس از شکست‌های متوالی آموخته‌اند که چگونه باید پیروز شد. آنها به ضربه‌ای که از شکست خوردن به کسب و کارشان وارد می‌شود واقف بوده و سعی می‌کنند در هر زمینه‌ای میزان شکست را کاهش دهند. آنها حتی از متخصصان استفاده می‌کنند تا نقاط ضعف کسب و کارشان را برطرف کنند.

حال که یک تعریف کلی از افراد حرفه‌ای داریم می‌توان دید واضحی نسبت به استراتژیست‌ها داشت. آنها نیز افراد حرفه‌ای هستند با این تفاوت که در کنار تجربه و مهارت در کسب و کار، ویژگی‌هایی مانند نبوغ، فرصت‌طلبی، نکته‌سنجی و ریسک‌پذیری دارند که باعث می‌شود به سطح بالاتری در کسب و کار نسبت به دیگران برسند.

استراتژیست‌های کسب و کار، افراد حرفه‌ای هستند که حاضرند برای رسیدن به موفقیت‌های بزرگ، شکست‌های کوچک را بپذیرند. افراد حرفه‌ای زمانی که اتفاق بدی می‌افتد تنها به کمتر کردن خسارت و بازگرداندن شرایط به حالت عادی فکر می‌کنند اما استراتژیست‌های کسب و کار به دلیل نبوغ و فرصت‌طلبی که دارند حتی در شرایط بد نیز به فکر سود بیشتر بوده و می‌توانند از شرایط بد برای رسیدن به موفقیت بهتر استفاده کنند؛ حتی اگر در زمینه‌ای شکست بخورند سعی می‌کنند این شکست عامل موفقیت در زمینه دیگری باشد.

در مورد نکته‌سنجی اگر بخواهیم مثالی برای استراتژیست‌ها بزنیم باید آنها را هنرمندان کسب و کار خواند. آنها به دل جامعه رفته و نکاتی که غیرحرفه‌ای‌ها و حتی افراد حرفه‌ای قادر به درکش نیستند یا از کنارش به سادگی رد می‌شوند متوجه شده و این نکات را تبدیل به یک فرصت می‌کنند.

اگر می‌خواهید بدانید یک استراتژیست چه چیزی را به یک فرصت تبدیل می‌کند نگاه کنید که مردم عادی چه کاری را تمسخر می‌کنند و افراد حرفه‌ای نیز حاضر به پذیرفتن ریسک آن نیستند. یکی از این فرصت‌ها عذرخواهی است؛ موضوعی که می‌خواهیم با ذکر چند مثال به آن بپردازیم و ببینیم که استراتژیست‌ها چگونه از عذرخواهی می‌توانند یک فرصت بسازند.

کاری می‌کنند که مشتریان همیشه راضی باشد

مشتریان زمانی که اقدام به سفارش محصول یا خدماتی می‌کنند می‌دانند که ارائه محصول بی‌کیفیت یا خدمات ضعیف نه تنها برای آن کسب و کار مضر است بلکه به آنها نیز ضرر می‌زند زیرا هزینه و زمانی که صرف کرده‌اند از بین می‌رود بنابراین سعی می‌کنند به جایی سفارش بدهند که بهترین خدمات یا محصولات را ارائه می‌دهد.

در حالی که افراد حرفه‌ای سعی می‌کنند میزان شکست در ارائه خدماتشان کاهش یابد استراتژیست‌ها فراتر از این اقدام رفته و متوجه شده‌اند که هدف اصلی در کنار ارائه خدمات عالی، رضایت مشتری تحت هر شرایطی است.

اصولا افراد حرفه‌ای وقتی با مشکل ارائه خدمات ضعیف رو به رو می‌شوند سعی می‌کنند هرچه زودتر ایراد را برطرف کنند اما گاهی اوقات استراتژیست‌های کسب و کار از ضعفی که در ارائه خدمات ضعیف وجود دارد استفاده می‌کنند تا مشتریان ثابتی پیدا کنند.

برای توضیح آنچه گفتیم مثالی می‌زنیم. در هر محله‌ای تعداد زیادی رستوران سنتی و فست فود تاسیس شده که یکی از درآمدهای اصلی آنها ارسال غذا به منازل است. به دلیل وجود داشتن تعداد زیاد رستوران و فست فود در محله ما، همیشه در سفارش غذا تنوع وجود داشته و از رستوران‌های مختلف غذا سفارش می‌دادم.

یکی از رستوران‌ها زمان مشخصی برای ارسال غذا داشت و در ۱۵ دقیقه غذا ارسال می‌شد. یک روز ارسال سفارش به ۴۰ دقیقه طول کشید. وقتی پیک رسید به همراه سفارش من، یک سالاد فصل و سیب زمینی سرخ شده اضافه آورد. سالاد و سیب‌زمینی در حقیقت پاداش دیر رسیدن سفارش بودند.

بعد از مدتی متوجه شدم که سفارش من از آن رستوران افزایش یافته است زیرا می‌دانستم که اگر ارسال سفارش طول بکشد یک سالاد فصل و سیب زمینی سرخ شده اضافه خواهم داشت. البته جالبی این موضوع زمانی بود که متوجه شدم این رستوران برای دیگر مشتریان نیز اقدام مشابهی را انجام داده و توانسته با همین کار ساده مشتریان زیادی به دست آورد.

در حقیقت استراتژیست‌های کسب و کار با پذیرفتن ریسک یک شکست کوچک می‌توانند به یک موفقیت بزرگ برسند و مثال بالا نیز اقدام یک استراتژیست موفق را نشان می‌دهد. البته امکان دارد حرکتی که صورت گرفته الگوبرداری از نمونه‌های خارجی باشد. رستوران فست فود زنجیره‌ای دیگری اقدام جالبی انجام داده که اگر سفارش شما از ۲۰ دقیقه بیشتر طول بکشد بابت آنچه سفارش داده‌اید پولی پرداخت نخواهید کرد و جای تعجبی ندارد که رستوران‌های دیگر از این اقدام کپی برداری کنند.

اهداف مشتری را در نظر می‌گیرند

وقتی در ارائه خدماتی شکست بخورید در یک وضعیت بحرانی قرار خواهید گرفت. در این شرایط احتمال آسیب دیدن وجه کسب و کار شما وجود دارد و بدتر از آن نیز از دست دادن یک مشتری و احتمالا مشتریان احتمالی آینده که به دلیل بدگویی‌های مشتری اول از سفارش خدمات یا خرید کالاهای شما منصرف می‌شوند. در نظر داشته باشید که مشتریان در گوشزد کردن خدمات ضعیف یا کالاهای معیوب به دیگران وقت بیشتری می‌گذارند.

استراتژیست‌های کسب و کار در چنین شرایطی در کنار فکر کردن به راضی نگه داشتن مشتری، به هدف او نیز از سفارش خدمات یا خرید کالا فکر می‌کنند. اگر قدرت انجام کاری را داشته باشند حتما انجام می‌دهند.

برای مثال در پروژه‌ی ساختمانی یک بار مصالح اشتباه ارسال شد. در آن شرایط به دلیل اینکه چند روز کار متوقف شد انتظار می‌رفت ارسال کننده مصالح کارشناسی فرستاده و هزینه ضرر وارد شده را تخمین زده و آن را متقبل شود.

اما فروشنده مصالح اقدام جالبی انجام داد. او یک مهندس و چند کارگر فرستاد تا برای یک هفته در شیفت شب کار کرده و عقب ماندن پروژه را جبران کنند. مسئول پروژه نیز از این اقدام راضی بود زیرا در انتهای هفته، پروژه به مرحله‌ای که پیش بینی شده بود رسید.

در این شرایط، تامین کننده مصالح نه تنها باعث جلب رضایت مشتری خود شده بلکه هدف او را نیز در نظر گرفته است. هدف مشتری در شرایط ذکر شده رساندن پروژه به مرحله اتمام در زمان از قبل مشخص شده است و بهترین کار نیز کمک به او در این زمینه با ارسال نیروهای متخصص برای شیفت شب بود.

هیچوقت دیگران را عامل شکست‌هایشان معرفی نمی‌کنند

افراد حرفه‌ای می‌دانند که در صورت کنترل نکردن شرایط، آثار مخربی که یک شکست به همراه دارد می‌تواند روی آینده کسب و کار آنها تاثیر بگذارد. به همین دلیل سعی می‌کنند تا حد ممکن از قبول کردن تقصیر خودداری کنند. آنها در مواجه شدن با مشتریان خود دیگران را مقصر می‌دانند. از تامین کننده مواد اولیه گرفته تا دیگر واحدهایی که با آنها همکاری می‌کنند مقصر دانسته می‌شوند تا این افراد بتوانند کسب و کارشان را بی‌نقص نشان دهند.

این در حالی است که آنها نگه داشتن وجه کسب و کارشان را به قیمت از دست دادن مشتریانشان پرداخت می‌کنند. زمانی که شما دیگران را مقصر شکست‌هایتان می‌دانید در واقع به این موضوع اشاره می‌کنید که دیگران ضعیف هستند و شما نیز با کسب و کارهای غیرحرفه‌ای و ضعیف همکاری می‌کنید یا در تعامل هستید و نمی‌توانید این ضعف را برطرف سازید.

مشتریان با شنیدن اینگونه جملات حتی اگر باور داشته باشند که شما بی‌نقص هستید دیگر از شما خرید نکرده یا خدماتتان را سفارش نمی‌دهند زیرا شما به جای اینکه ضعف آن خدمات یا عیب کالا را توضیح داده و برطرفش سازید خدمات یا کالاهایتان را غیر قابل سفارش می‌سازید. مشتری شما اینطور توجیه شده که اگر بار دیگر به شما سفارش بدهد به دلیل نقص در تامین کننده مواد اولیه یا موارد دیگر قرار است محصولی بی‌کیفیت یا خدماتی ضعیف دریافت کند.

مشکلات را با عادی سازی برطرف می‌کنند

استراتژیست‌های کسب و کار در برخورد با مشکلات به راه حلی فکر می‌کنند که مشتریان با رضایت کامل از محصول یا خدماتی استفاده کنند؛ حتی اگر محصول معیوب باشد یا خدمات ضعیف.

هر محصولی ممکن است ایرادی داشته باشد که از دید مهندسان مخفی بوده و بعد از رسیدن محصول به تولید انبوه خود را نشان دهد. حرفه‌ای‌ها برای اینکه به کسب و کارشان آسیب نرسد این محصولات را جمع‌آوری کرده و ایرادات را برطرف می‌سازند یا فروشش را به طور کامل متوقف می‌کنند اما استراتژیست‌های کسب و کار برای پوشاندن عیوب محصولاتشان، ایرادات را عادی می‌سازند.

برای مثال اگر محصولی بعد از ۸ ساعت کار مداوم با مشکل حرارتی رو به رو شده و آسیب ببیند از نظر یک فرد حرفه‌ای نباید وارد بازار شود اما استراتژیست کسب و کار در چنین شرایطی با عادی سازی موضوع، از شگردهایی مانند برچسب اخطار و فرهنگسازی هوشمند استفاده کرده و کاری خواهد کرد که از محصولش کمتر از ۸ ساعت استفاده مداوم شود.

عذرخواهی استراتژیست‌ها در مورد این محصول به این‌گونه است که وقتی از آنها بپرسید چرا این محصول تنها ۸ ساعت قابل استفاده مداوم است می‌گویند: «ما محصولی ساخته‌ایم که ۸ ساعت کار مداوم داشته باشد و این طبیعی است. شما برای استفاده مجدد از دستگاه باید زمانی را برای خنک شدن آن اختصاص بدهید.» جالب است بدانید کاربران نیز به راحتی این موضوع را قبول می‌کنند.

این استراتژیست‌ها به قدری باهوش هستند که برطرف کردن عیب‌ها را نیز یک مزیت نشان می‌دهند. برای مثال کم بودن میزان دوام باتری تلفن هوشمند یک عیب است اما به قدری هوشمندانه عادی سازی شده که کاربران با این موضوع کنار آمده و وقتی میزان ظرفیت باتری در محصولات جدید حتی برای مقدار کمی افزایش می‌یابد آن را به عنوان یک مزیت می‌پذیرند.




ارسال توسط پول دوست

ترفندهای موفقیت در کسب و کار خانگی

یکی از کسب و کارهای مهم در اقتصاد ملی توجه به کسب درآمدهای کوچک و تاثیر گذار مانند کسب و کار خانگی است . کسب و کار خانگی خواه به صورت انفرادی یا خانوادگی علاوه بر اشتغال زایی و رفع مشکلات بیکاری جامعه، موجب تقویت اقتصاد خانواده و افزایش قدرت خرید خانوارها می شود. رشد کسب درآمد خانواده و رونق کسب و کار زمانی همراه با موفقیت است که با شناخت و ایده مناسب همراه باشد و اینکه شگردها و ترفندهای کمک رسان که موجب موفقیت در کسب و کار خانگی می شود را بشناسیم و از این ترفندها در رشد بهتر کسب و کار خانگی و افزایش درآمد خانواده استفاده کنیم. همانطور که پیشتر بیان شد، داشتن یک کسب و کار خانگی موفق می‌تواند راه فوق‌العاده‌ای برای ایجاد درآمد از کاری باشد که واقعا دوست دارید انجامش دهید. خیلی چیزهاست که قبل از شروع باید در نظر بگیرید. اگر طرح بی‌نقصی بچینید و آن را دنبال کنید می‌توانید صاحب یک کسب و کار خانگی موفق باشید. مهمترین شگردها و ترفندهای موفقیت در کسب و کارخانگی عبارتند از:

 

۱.اگر کسب و کار خانگی تان ایجاب می‌کند برای ملاقات با مشتریان‌تان سفر کنید، املاک و اموال را بازرسی کنید، یا خریدی انجام دهید، مطمئن شوید که اسناد همه‌ی هزینه‌های سفر را نگه می‌دارید. ۱۰۰ درصد مخارج سفر و ۵۰ درصد مخارج غذای سفر مالیات‌پذیر هستند. پس مطمئن شوید که برای همه چیز رسید می‌گیرید و اطمینان حاصل کنید که این رسید هزینه‌ی نهایی پرداخت شده را نشان می‌دهد.

درآمد

۲.همه چیز را درباره‌ی محصول‌تان بدانید. شما باید یک خبره باشید. می‌توانید مقاله‌هایی بنوسید که نشانی وبگاه و ایمیل کسب‌و‌کارتان را داشته باشد. توجه کنید که سخنرانی درباره‌ی محصول‌تان در برابر عموم، برای هر قشری می‌تواند جذاب باشد. مدرسه‌ها می‌توانند جای خوبی برای معرفی برخی محصولات باشند، ولی وقتی یک خبره شوید بهترین جاها برای سخنرانی درباره‌ی محصول‌تان را خودتان خواهید شناخت.

۳.مطمئن شوید که نام کسب‌و‌کار خانگی‌تان و نشانی اینترنتی وبگاه‌تان را به‌عنوان امضای تمام ایمیل‌های ارسالی‌تان قراردهید. همین کار را برای وبلاگ یا دیگر جاهایی که می‌نویسید انجام دهید. افرادی که دوست دارند بدانند چه حرفی برای گفتن دارید احتمالا روی پیوست‌تان کلیک خواهند کرد.

 

۴.برای کاهش مزاحمت‌ها در خانه، رفت‌و‌آمد بچه‌ها را به اتاق کارتان محدود کنید. ساعات کاری مشخصی داشته ‌باشید، تا بتوانید هم برای کسب‌و‌کار هم برای خانواده وقت بگذارید. بچه‌های بزرگ‌تر باید درک کنند که در هنگام کار مزاحم شما نشوند. برای موفقیت کسب‌و‌کارتان، خانواده باید حمایتگر باشد و به زمان کاری شما احترام بگذارد.

۵.شروع کسب‌و‌کارتان در خانه‌ی خودتان می‌تواند تجربه‌ای عالی باشد ولی باید محوطه‌ی کاری خاص خودتان را از بقیه‌ی خانه جدا کنید. این‌گونه احساس می‌کنید که سر کار می‌روید و می‌دانید که وقتی در این محدوده هستید زمان تمرکز بر کارتان است. هم‌چنین به جلوگیری از مزاحمت‌های خانواده و دوستان کمک خواهد کرد.

۶.این مهم است که کارت ویژه‌ی کسب‌و‌کارتان را داشته باشید. هم‌چنین با چند جست‌و‌جوی اینترنتی می‌توانید کارت‌های کسب‌و‌کارتان را به‌طور رایگان تهیه کنید. مشتریان متوجه نمی‌شوند که آن‌ها رایگان هستند و هنوز خیلی از کارت‌های رایگان توسط حرفه‌ای‌ها طراحی می‌شوند. این مهم است که مطمئن شوید این کارت‌ها اطلاعات تماس کسب و‌ کار دارند.

 

۷.شما باید وب‌گاهی داشته باشید که محصولات کسب و کار خانگی تان را تبلیغ کند. شروع یک کسب و کار خانگی از طریق اینترنت راه بسیار خوبی برای به دست‌آوردن سود بیشتر است چرا که دیگر نیازی به اجاره‌ی مکانی برای کارتان نخواهید داشت.

۸.قبل از شروع کسب و‌ کار خانگی‌تان باید کاملا مطمئن شوید که واقعا به کاری که می‌کنید علاقه‌مندید. اگر علاقه‌ی کمی دارید یا اصلا علاقه‌ای ندارید رسیدن به موفقیت برایتان خیلی سخت خواهد بود. خیلی از مردم به این باور رسیده‌اند که اگر عاشق کاری باشند که انجام می‌دهند به موفقیت‌های بی‌نظیری می‌رسند.

مطالب مشابه کسب درآمد در منزل:

 معرفی مشاغل پر درآمد خانگی

ایده کسب درآمد اینترنتی و خانگی: راه اندازی آموزشگاه موسیقی

اصول رقابت و احترام در کسب درآمد اینترنتی و خانگی

کسب درآمد خانگی

راههای کسب درآمد در منزل




ارسال توسط پول دوست

اهمیت آداب معاشرت در کسب درآمد و رشد کسب و کار

زمانی که از کسب و کار اینترنتی و افزایش کسب درآمد از اینترنت صحبت می کنیم قبل از همه چیزها به سراغ ایده های ناب اقتصادی، منابع مالی ، استخدام نیروی انسانی و.... می رویم در حالی که همه اینها به عنوان ابزار مهم کسب درآمد مهم هستند ولی در حین کار و بعد از راه اندازی کسب و کار ، یکی از ابزار مهم پیشرفت کسب درآمد و افزایش پول، داشتن حسن خلق و یا معاشرت درست با دیگران است یک مدیر عبوس و یا بازاریاب بد اخلاق هر چه هم کاربلد باشد تاثیر بدی در کسب درآمد خواهد داشت . لذا توصیه خاص در کسب درآمد داشتن مدیر اجرایی و نماینده فروش با حسن خلق و آگاه به معاشرت حسنه با مشتریان است. در اینجا قصد دارم تا حرفهای مدیران اجرائی در خصوص آداب معاشرت کسب و کار را بیاورم :

هاروی مک کی، رئیس اتحادیه پاکت سازان مک کی

ترجیح می‌دهید کدام یک از این دو نفر با شما کار کند؟ نماینده فروشی که مشتریان همه آرزو دارند با او معامله کنند، یا بولدوزری که به هیچ چیز دیگری جز وظیفه‌اش که گرفتن سفارش است، فکر نمی‌کند و اهمیت نمی‌دهد؟

مایلم سخنم را با جمله‌ای در مورد احیای رفتارهای پسندیده و خوب در دنیای کار و تجارت آغاز کنم. حسن رفتار باعث نمی شود انسان ضعیف و ترسو به نظر بیاید، بلکه در حقیقت بیانگر بلوغ و توانایی شخص در نشان دادن واکنش مناسب به موقعیت های مختلف کاری است.

لین سی. لنکستر، رئیس شرکت بریج ورکس

افراد برای ابراز وجود با هم می جنگند ولی در عین حال می‌خواهند با گروه هماهنگ باشند و از طرف اعضا پذیرفته شوند. در این میان مشتریان هنگامی که رفتاردرست و مودبانه‌ای نمی‌بینند سردرگم و ناراضی می‌شوند.

شناخت این موضوع که نسل‌های مختلف چگونه با جنبه‌های گوناگون آداب معاشرت نظیر زبان، پوشش و رفتار برخورد می کنند، به یکی از ابزارهای اساسی برای ایجاد روابط در دنیای امروز، چه با مشتریان، چه با همکاران، بدل شده‌است. سازمان هایی که قادر باشد این موضوع مهم را به کارکنان خود آموزش دهند، خواهند توانست به جای فاصله انداختن بین نسل‌های گوناگون، میان آنها پل بزنند.مشتریان می‌فهمند که امکان ندارد بتوان یک شبه همه مشکلات را حل کرد، اما دوست دارند بدانند که شما با آنها همدردی می‌کنید و تمام سعی‌تان را برای رفع مشکل می‌کنید.

 

این آداب و تشریفات ساده را در مقابل مشتریان از یاد نبرید:دومینیک گاللو، مدیر عامل شرکت رد اسپارک

با مشتریان خود در تماس باشید و حال آنها را بپرسید با یک ایمیل یا تلفن از آنها بپرسید اوضاع در چه حال است و کارها چه طور پیش می رود. این یک دنیا می‌ارزد.

ما هنگامی که یک مشتری از محصولی ناراضی است با او تماس می‌گیریم، به دیدارش می‌رویم، یا از شرکت یا کارخانه اش بازدید می‌کنیم. بررسی می‌کنیم، مشکل را رفع می‌کنیم و دوباره روز از نو، روزی از نو. مشتریان می فهمند که امکان ندارد بتوان یک شبه همه مشکلات را حل کرد، اما دوست دارند بدانند که شما با آنها همدردی می کنید و تمام سعی تان را برای رفع مشکل می کنید.

مارسیا استرلینگ، مشاور کل و معاون توسعه کار و تجارت شرکت آتودسک

در گذشته، مردم به خوش رفتاری به چشم عاملی احمقانه و تو خالی برای ارائه رفتارهای اجتماعی مناسب نگاه می‌کردند. اما امروزه در دنیای کار و تجارت، حسن رفتار بیشتر نشان دهنده دیدگاه مثبت درباره شرکای کاری است، طوری که هر دو طرف برنده خواهند بود.

مطلب مشابه اخلاق در کسب و کار:

اخلاق در کسب درآمد از اینترنت




ارسال توسط پول دوست

شناخت نیاز مشتریان در کسب درآمد

نیاز مشتریت را بشناس و بر اساس نیازش رفتار و عمل کن . کسب درآمدی موفق است که علاوه بر شناخت نیاز مشتری و ارائه کالا و خدمات عالی، طراحی متفاوتی از مدل مشتری محوری ، با سازماندهی اخذ وفاداری مشتری برای خود داشته باشد.

درک نیاز مشتری و عمل کردن بر طبق نیازش اولین قدم موفقیت در کسب و کار و افزایش درآمد است. تجربه نشان داده که مدیران موفق در کسب درآمد اینترنتی کسانی هستند که مشتری مداری را سر لوحه کارشان قرار دادند و هدف اصلی آنها، جذب مشتری بیشتر با اتخاذ سیاست رفتاری بر طبق خواسته مشتری هست . حرف اول و آخر در هر نوع کسب و کاری را نیاز و خواسته مشتری می زند و کسی موفق است که بیشتر بر اساس این نیاز حرکت کند. تجزیه و تحلیل نیاز مشتری فقط محدود به دریافت کالا و خدمات متمایز نیست و بسیار فراتر و بیشتر از اینهاست. آگاه‌ترین مدیران اجرایی همواره این سوال را از خود می‌پرسند که «مشتریان ما چه می‌خواهند». شرکت‌های پیشرو می‌دانند که آنها در فضای کسب‌وکاری هستند که مبتنی بر «تجربه مشتری» است و می‌دانند که چگونگی ارسال‌های یک شرکت برای مشتری به اندازه آنچه ارسال می‌شود اهمیت دارد. هر زمان که مشتری با شرکت ارتباط برقرار می‌کند و به ‌صورت حضوری مراجعه می‌کند، در ذهن خود قضاوتی را از شرکت شکل می‌دهد که یا منجر به بازگشت وی به شرکت برای خرید بیشتر و توصیه و معرفی شرکت به سایرین خواهد شد یا برعکس باعث احساس عدم رضایت و دلسردی او می‌شود. و این همان «تجربه مشتری» است.

باید بدانیم که مشتریان امروزه انتظاری فراتر از دریافت محصول و خدمت باکیفیت از شرکت دارند. با تکیه بر تجزیه و تحلیل‌های پیشرفته در اصول اولیه تعامل با مشتری و مراحل ضروری برای بازطراحی کسب‌وکار در یک مدل مشتری-محور و سازماندهی آن برای پیامدهای بهینه کسب‌وکار، رهبران سازمانی در زمینه تجربیات مشتری به دیدگاه‌های سریع برای ایجاد وفاداری در مشتریان، شادتر نگه داشتن آنها، افزایش ۵ تا ۱۰ درصدی درآمد و کاهش هزینه به میزان ۱۵ تا ۲۵ درصد در خلال دو یا سه سال دست می‌یابند. اما دستیابی به این اهداف صبر و شکیبایی فراوان می‌طلبد تا سازمانی ایجاد کند که جهان را از چشم‌های مشتریان ببیند و عملکردها را برای ایجاد ارزش در یک مسیر مشتری-محور بازطراحی کند. وظیفه مدیریت با در نظر گرفتن مشتری (و نه سازمان) در راس امور شروع می‌شود.

 

تعامل را از دید مشتری ببینید

تکنولوژی قدرت بی‌نظیری برای ارائه قوانین در خرید کالاها و خدمات در دستان مشتریان می‌گذارد. تحقیقات نشان می‌دهد که «اکنون» سه‌چهارم مشتریان، با گذشت پنج دقیقه پس از برقراری تماس، انتظار ارائه خدمات را دارند. یک سهم مشابه، یک تجربه ساده می‌خواهد، از اپلیکیشن‌های مقایسه‌ای در زمان خرید استفاده می‌کند و اعتماد بسیاری به بازبینی‌های آنلاین به اندازه پیشنهادهای شخصی قائل است. مشتریان از شرکت‌ها انتظار همان نوع از سریع بودن، شخصی‌سازی و راحتی را دارند که از شرکت‌های پیشرو مانند گوگل و آمازون دریافت می‌کنند.

 

سفر مشتری۱ را شناسایی و درک کنید

شناسایی و درک سفر مشتری به معنای توجه کردن به تجربیات کامل و به‌هم پیوسته‌ای است که مشتریان از چشم‌انداز خود در مورد یک شرکت دارند. بسیاری از شرکت‌ها بر نقاط تماس۲ تعامل شخصی تمرکز می‌کنند؛ نقاط تماسی که به صدور صورت‌حساب، آماده‌سازی کالا و خدمات، ارائه خدمات و لایک در فضای مجازی اختصاص داده شده است. در مقابل، سفر مشتری، یک شروع و پایان تعریف شده و واضح دارد و دیدگاه مشتری را نشان می‌دهد و فقط به نقاط تماس با سازمان اشاره نمی‌کند و از این نظر با نقشه نقاط تماس که نشان‌دهنده تعامل‌ها یا تماس‌های شخصی با مشتریان است، متفاوت خواهد بود.

 

مزیت دوچندان تمرکز بر سفرهای مشتری

در ابتدا، حتی اگر کارمندان در تعاملات نقاط تماس فردی با مشتریان به خوبی عمل کنند، تجربه کلی می‌تواند هنوز مایوس‌کننده باشد (نمودار ۱). از همه مهم‌تر این نکته است که تحقیق مک‌کنزی نشان می‌دهد سفرهای مشتری نسبت به نقاط تماس به‌طور قابل‌توجهی بیشتر به پیامدهای کسب‌وکار مرتبط است. به‌عنوان مثال، پژوهش اخیر مک‌کنزی نشان می‌دهد که زمانی که سفر مشتری به خوبی عمل می‌کند، نسبت به زمانی که تنها نقاط تماس و تعاملات شخصی خوب عمل می‌کنند، رضایت مشتری از بیمه سلامت ۷۳درصد بیشتر خواهد بود.

 

آنچه برای مشتریان اهمیت دارد را تعیین کنید

مشتریان از شرکت‌ها انتظار استانداردهای بالا در کیفیت محصول، عملکرد خدمات و قیمت دارند. چگونه شرکت‌ها می‌توانند تعیین کنند که کدام یک از این عوامل برای بخش‌هایی از مشتریان که آنها در آن فعالیت می‌کنند، بیشترین اهمیت را دارند؟ کدام یک بالاترین ارزش اقتصادی را تولید می‌کند؟ در اکثر شرکت‌ها، تعدادی از سفرهای مهم مشتری وجود دارند. درک آنها، به یک کسب‌وکار کمک می‌کند تا تمرکز خود را حفظ کند، اثر مثبتی بر رضایت مشتری داشته باشد و فرآیند بازطراحی عملکردها حول نیازهای مشتری را شروع کند. ابزارهای تحلیلی و منابع کلان‌داده از عملیات شرکت، می‌توانند به سازمان‌ها کمک کنند تا عواملی را که مشتریان را خشنود می‌سازند و همچنین رفتار واقعی مشتری که ارزش اقتصادی ایجاد می‌کند را تعیین کنند. گاهی فروض اولیه نابود می‌شوند. به عنوان مثال در مطالعه موردی یک فرودگاه نشان داده شد که رضایت مشتری بیشتر به رفتار پرسنل امنیتی فرودگاه ارتباط دارد تا زمان صرف‌شده در خط انتظار.

 

یک هدف مشترک از تجربه مشتری تعریف کنید

در سازمان‌های بزرگ، یک تجربه متمایز مشتری به ایجاد یک حس جمعی از یقین و هدف برای رفع نیازهای واقعی مشتری بستگی دارد. این هدف باید از طریق یک بیانیه هدف ساده اما انگیزه‌بخش برای هر کارمند به‌طور واضح بیان شود، یک دیدگاه و اشتیاق مشترک که با توجه به ارزش پیشنهادی برند یک شرکت، معتبر و سازگار است. (ارزش پیشنهادی بیان می‌کند که چرا مشتریان باید محصولات ما را بخرند یا از خدمات ما استفاده کنند). بهترین مثال از چنین دیدگاه مشترکی می‌تواند هدف مشترک کمپانی والت دیزنی باشد: «ما با ارائه بهترین سرگرمی‌ها برای افراد در همه سنین و در همه‌جا شادی ایجاد می‌کنیم.» بیانیه هدف باید به مجموعه‌ای از اصول یا استانداردها برای هدایت رفتار از سطوح پایین تا بالای سازمان اطلاق شود. سفر مشتری چارچوبی است که به یک شرکت اجازه می‌دهد تا خودش را سازماندهی کند و کارمندان را برای ارسال ارزش به‌طور پایدار و همتراز با هدف آن تجهیز کند. ساختار این سفر می‌تواند باوجود مرزهای عملکردی، به تطبیق کارمندان حول نیازهای مشتری کمک کند.

 

کسب‌وکارتان را براساس گذشته مشتریانتان بازطراحی کنید

مدیرانی که روی تجربه مشتری کار می‌کنند، ابتدا با متمایز ساختن هدف و تمرکز بر بهبود مهم‌ترین سفر مشتری شروع می‌کنند؛ چه این سفر باز کردن حساب بانکی باشد، چه بازگرداندن یک جفت کفش، نصب کابل تلویزیون یا حتی به‌روزرسانی آدرس و اطلاعات حساب.سپس آنها مراحلی که این سفر را می‌سازند بهبود می‌بخشند. برای مدیریت انتظارات، آنها فرآیندهای پشتیبانی را با روان‌شناسی مشتریان‌شان طراحی می‌کنند. آنها خود و سازمان‌شان را برای رفع مشکلات در تعاملات با مشتریان و برای ایجاد فرآیند فرهنگ نوآوری مداوم و مورد نیاز برای ایجاد تغییرات بنیادی‌تر سازمانی تغییر شکل می‌دهند.

سفرهای مشتری را با استفاده از تکنولوژی‌های دیجیتال بازطراحی کنید

مشتریان به شخصی‌سازی و سهولت مواجهه با بومی‌های دیجیتال مانند گوگل و آمازون خو‌گرفته‌اند و اکنون انتظار همان نوع خدمت را از سوی بقیه دارند. تحقیقات نشان می‌دهد که ۲۵ درصد مشتریان درست بعد از یک تجربه بد شرکت را ترک خواهند کرد.

مدیرانی که روی تجربه مشتری کار می‌کنند، حتی می‌توانند با دیجیتالی کردن فرآیندهای سفر‌ مشتری بهتر از قبل شوند. در این تلاش‌ها، تیم‌های چند زمینه‌ای مشترکا فرآیندها و سفرهای پرتاثیر را در این زمینه طراحی، آزمون و تکرار می‌کنند و دائما آنها را پس از دریافت داده‌ها از سوی مشتریان پالایش و بازنشر می‌کنند. چنین روش‌هایی به مدیران با عملکرد بالا کمک می‌کند تا در کمتر از ۲۰ هفته شاهد بهبود قابل‌توجه در فرآیند باشند. طبق برخی مطالعات، شرکت‌های دیجیتال آگاه به‌طور قابل‌توجهی نسبت به رقبای خود بهتر عمل می‌کنند. برای دستیابی به این نتایج، کسب و کارهای ثابت باید روش‌های جدید کار کردن را بپذیرند.

 

معیارهایی ایجاد کنید که بازخورد مشتریان را اخذ می‌کند

کلید راضی نگه داشتن مشتریان تنها سنجش آنچه رخ می‌دهد نیست؛ بلکه استفاده از داده‌ها برای عملکرد در خلال سازمان نیز هست. نوع معیار مورد استفاده نسبت به مسیری که از آن استفاده می‌شود از اهمیت کمتری برخوردار است. سیستم سنجش ایده‌آل تجربه مشتری، سفرهای مشتری را در مرکز هرم سازمانی می‌گذارد و آنها را با سایر المان‌های مهم دیگر مانند پیامدهای کسب و کار و بهبودهای عملکردی مرتبط می‌سازد. هدایت افراد در سازمان در راس هرم شرکتی قرار می‌گیرد، درحالی‌که از بازخورد مشتری برای شناسایی فرصت‌های بهبود استفاده می‌کند، با معیاری برای سنجش تجربه مشتری شروع می‌شود و سپس به سفرهای کلیدی مشتریان و شاخص‌های عملکردی سرازیر می‌شود (نمودار ۲).

 

نظارت میان کارکردی را به موقع اجرا کنید

حتی برای شرکت‌هایی که به آرامی با یکدیگر کار می‌کنند، تغییر به سوی یک مدل مشتری‌محور که میانبری در عملکردها ایجاد کند، یک کار ساده نیست. برای حرکت از دانش به سوی عمل، شرکت‌ها نیاز به نظارت و رهبری سازمانی صحیح دارند. بهترین سازمان‌ها از نوعی ساختارهای نظارت برخوردارند که یک پشتیبان (یک مدیر ارشد مشتری) و یک فرد اجرایی برای هر سفر مشتری اولیه دارند. آنها همچنین تیم‌های تمام‌وقت دارند که کار روزانه خود را در سازمان موجود انجام می‌دهند. برای موفقیت، این دگرگونی باید در خلال فعالیت‌های نرمال رخ دهد. برای پرورش درک و اعتقاد راسخ، رهبران سازمانی در همه سطوح باید همان الگوی رفتاری باشند که از تیم‌هایشان انتظار دارند. مکانیزم‌های رسمی تقویت و فعالیت‌های ایجاد مهارت در سطوح چندگانه سازمانی از دگرگونی و تغییر شکل حمایت می‌کنند.

 

پیروزی‌های اولیه را برای نشان دادن خلق ارزش ثبت کنید

بسیاری از دگرگونی‌های تجربه مشتری با مشکل مواجه می‌شوند؛ چرا که رهبران سازمانی نمی‌توانند نشان دهند که چگونه این تلاش‌ها ارزش خلق می‌کنند. مدیران اجرایی، درحالی‌که مزایای روابط بهبود یافته مشتری را بیان می‌کنند، کارهای جدید و برجسته‌ای برای خشنود کردن مشتریان شروع می‌کنند؛ و به داشتن هزینه‌های واضح و نتایج کوتاه‌مدت ناواضح پایان می‌دهند. راه بهتر برای خلق ارزش، تحلیل عملکرد مشتریان راضی و ناراضی در سازمان و تمرکز بر رضایت مشتری است. این امر نیاز به نظم و انضباط و شکیبایی دارد؛ اما نتایج آن پیروزی‌های اولیه خواهد بود که اعتماد را در خلال سازمان و نیروی بیشتر برای نوآوری ایجاد می‌کند. خشنود کردن مشتریان با تسلط بر مفهوم «تجربه مشتری» و اجرای آن یک چالش است. اما این امر نیازی ضروری برای هدایت در محیطی است که مشتریان قدرت رشد سازمان را در دست دارند.

پی‌نوشت:

۱- سفر مشتری (Customer Journey) نشان‌دهنده کلیه مراحل و شرایطی است که مشتری در زمان تعامل با یک سازمان، آنها را تجربه می‌کند. این ابزار دیدگاه و تجربه مشتری را از تماس آغازین تا فرآیند ایجاد مشارکت نشان می‌دهد.

۲- نقاط تماس یا (Touch Point) نقاط ارتباطی مخاطبان با برند است، که از این نقاط می‌توان به بسته‌بندی محصول، نحوه چیدمان محصولات در فروشگاه، وب‌سایت و سایر فضاهای ارتباطی اشاره کرد. هریک از این موارد می‌توانند از طریق ایجاد تداعیات مثبت و منفی زمینه‌ساز تجربه‌ای برای مخاطبان باشند. در واقع نقاط تماس نشان‌دهنده تعامل و تماس‌های شخصی با مشتریان است.

منبع

ترجمه آناهیتا جمشید‌نژاد در دنیای اقتصاد

مطالب مشابه مشتری:

جذب عواطف کاربران برای کسب درآمد بیشتر

نقش پوشش و فضا در افزایش کسب درآمد

نظر گوگل درباره نقش مدیران در افزایش کسب درآمد

راههای افزایش فروش و کسب درآمد بالا

بهترین شیوه کسب درآمد از اینترنت




ارسال توسط پول دوست

فرمت رایج تولید محتوا برای کسب درآمد و راه اندازی کسب و کار

شناخت ذائقه و علاقه مشتری و کسب درآمد بر اساس آن. تولید محتوا برای جذب و رضایت مشتری و رونق دادن کسب و کار اینترنتی.

داشتن ایده در کسب و کار اگرچه مهم است ولی کافی نیست چون ذائقه مشتریان و خوانندگان دنیای مجازی هر لحظه در حال تغییر و دگرگونی است لذا راضی کردن و اغنای ذائقه مشتریان و خوانندگان کار مشکلی است اما غیر ممکن نیست .در اینجا قصد دارم تا فرمت های محتوایی رایج و ضروری که در تولید محتوا برای تولیدکنندگان محتوا و دارندگان کسب و کار می تواند کاربرد داشته باشد را فهرست کردم . زمانی یکی به بازی آنلاین و دیگری به کسب درآمد و فردی دیگر به کتاب الکترونیکی و... علاقه دارد مهم این است که شما برای کسب و کارتان و درآمد بیشتر و جذب مشتری و بازدید کننده  این ها را بشناسید و بر اساس ذائقه و علاقه مشتری عمل کنید. در یک پژوهش تازه، از «نداشتن دید واحد نسبت به مشتری» به عنوان بزرگ ترین مانع بازاریابی چند کاناله یاد شده است. در پژوهش مذکور مشکل به حجم پایین محتوای مورد نیاز برای دسترسی پیدا کردن به بخش‌های مختلف مخاطبان ربط داده شده‌است که دوست دارند در آن لحظه به محتوای مورد نیازشان دسترسی داشته‌باشند.

از طرف دیگر باید وسایل و رسانه هایی که مخاطب برای دسترسی یافتن به محتوای ما از آنها بهره می گیرد را نیز در نظر داشته باشیم. باید دید آیا محتوای ما مثلاً با موبایل سازگاری دارد؟ یا روی نمایشگر های کوچک به اندازه ی کافی قابل رؤیت و خوانا هست؟ آیا برای آن دسته از کسانی که به اطلاعات بیشتری نیاز دارند محتوای طولانی تر داریم؟

البته از اینجا به بعد پای فرمت های مختلف محتوا به میان می آید. باید ببینید پیامی که سعی در انتقالش دارید را از طریق متن بهتر می توان منتقل کرد یا صوت، تصویر متحرک، عکس یا غیره.

اگر فکر می کنید در انتخاب فرمت محتوا دستتان بسته است و انتخاب‌های زیادی ندارید، در ادامه فهرست جامعی از انواع و اقسام فرمت ها و اشکال مختلف محتوا برایتان گرد هم آورده‌ایم که می‌توانید برای تولید محتوای خود از آنها بهره بگیرید و به این فرایند شتاب ببخشید. توصیه می‌شود فهرست زیر را جایی ذخیره کنید. چه خودتان تولید کننده‌ی محتوا باشید و چه برای مقاصد کسب و کاری‌تان به دنبال متخصص تولید محتوا بگردید، این فهرست از گزینه‌های موجود دید بهتری در اختیارتان قرار خواهد داد.

فهرست زیر برای تغییر کاربری محتوا نیز کاربردی است. با استفاده از این فهرست می‌توانید محتوای تولید شده‌ی خود را در قالب ها و فرمت‌های گوناگون به کار بگیرید و آن را به اشکال مختلف در اختیار گروه‌های مختلف مخاطبان قرار دهید. برای مثال، می‌توانید سمینار، وبینار یا ارائه‌ای که داشته‌اید را در قالب جمع‌بندی روی وبلاگ منتشر کنید. تصاویری که در ارائه‌ی پاورپوینت خود از آنها استفاده کرده‌اید نیز می‌توانند به عنوان محتوای مستقل روی شبکه‌های اجتماعی مورد استفاده قرار بگیرند. نسخه‌ی صوتی وبینار شما نیز می تواند همراه با یک کتاب الکترونیکی مکمل، به عنوان پادکست منتشر شود.

پس فرصت را غنیمت بدانید و با استفاده از فهرست زیر به تنوع و غنای محتوایی خود بیافزایید:
  • مطالب «چگونه می توانیم؟»: این نوع مطالب در قالبی آموزشی، انواع و اقسام ترفند ها و دستورالعمل ها را به مخاطب شما یاد می دهند. برای مثال مطلب چگونه اندروید ۷٫۰ نوقا را روی دستگاه های نکسوس نصب کنیم؟ یک نمونه از این دست محتواست.
  • محتوای موضوعی: این نوع مطالب با جمع آوری اطلاعات حول یک موضوع خاص، به مخاطبان شما آگاهی رسانی می کنند. برای مثال مطلب از IFA 2016 چه انتظاراتی داشته باشیم؟ نوعی محتوای موضوعی و آگاهی رسان است.
  • بررسی های موردی: بررسی های موردی به محتوایی گفته می شود که یک نمونه ی مشخص و خاص را از جهات گوناگون مورد بررسی قرار می دهد و نتایج را با مخاطب در میان می گذارد. مثال: بررسی دیجیاتو: لپ تاپ MSI Prestige PE60 6QE
  • نمودار و جدول: ویژگی منحصر به فرد این نوع محتوا در این است که حجم زیادی از اطلاعات را به سریع ترین و خلاصه ترین شکل ممکن به صورت یکجا در اختیار مخاطب قرار می دهد.
  • کتاب الکترونیکی: کتاب های الکترونیکی این روز ها نقش زیادی در بالا بردن آگاهی مخاطبان دارند. در ثانی در ازای در اختیار گذاشتن کتاب الکترونیکی می توانید سرنخی ارتباطی مثل آدرس ایمیل را نیز از مخاطب خود طلب کنید که در دراز مدت ارزش زیادی برای شما پیدا خواهد کرد.
  • خبرنامه های ایمیلی و پاسخ های خودکار: احتمالاً با این مورد آشنایی دارید. نکته ی حائز اهمیت در مورد این نوع محتوا آن است که محتوای شما باید آنقدر برای کاربر ارزش آفرین باشد که به جای لغو یا اسپم کردن، آن را پیگیری کند.
  • تصویرسازی/کارتون: تأثیرگذاری این نوع محتوا بنا به ویژگی های منحصر به فردش می تواند بسیار بالا باشد.
  • خلاصه ی کتاب: خلاصه ی کتاب از جمله جذاب ترین انواع محتواست که برای قشر پر مشغله بسیار مفید واقع می شود و از قابلیت اشتراک گذاری خوبی برخوردار است.
  • بررسی ابزار ها: این نوع محتوا مخاطب شما را در خصوص ابزار‌های خاصی که برای مورد ویژه‌ای می‌توانند مورد استفاده قرار دهند آگاه می‌کند. مثال: جعبه ابزار: بهترین اپلیکیشن‌ها برای سفارش آنلاین غذا در تهران و شهرستان‌ها
  • هدایا: هدایایی که از آن صحبت می‌کنیم لزوماً یک جنس فیزیکی گران‌قیمت نیست. هر یک از انواع محتوا نیز در صورتی که به اندازه‌ی کافی ارزش آفرین باشد می تواند بر فرض در ازای پیوستن مخاطب به کانال تلگرام یا منشن کردن دوستان زیر پست های اینستاگرام به عنوان هدیه به رایگان و به صورت اختصاصی در اختیارش قرار بگیرد.
  • سؤالات متداول: سؤالات متداول نوعی از محتواست که از قضا بسیار کاربردی است و می‌تواند مخاطب زیادی داشته باشد. جامع و کامل بودن فهرست سؤالات و قانع کننده بودن پاسخ ها نقش به سزایی در اثربخشی این مورد دارند. مثال: در مطلب نکاتی که برای ترابرد یا تعویض اپراتور موبایل خود با حفظ شماره باید بدانید با سؤالات متداولی مواجه خواهید شد که کاربران موبایل ممکن است در خصوص استفاده از طرح ترابردپذیری با آنها مواجه شوند.
  • جلسات پرسش و پاسخ: این نوع جلسات و محتوای برآمده از آنها در بسیاری موارد برای مخاطب جذابیت ویژه ای دارند.
  • وبینار: با فراگیر شدن اینترنت در میان کاربران و گستردگی جغرافیایی آنها، روز به روز بر اهمیت، ارزش و جذابیت محتوای وبیناری افزوده می شود. وبینار به بیان ساده و مختصر، به سمینار اینترنتی گفته می‌شود.
  • راهنما: راهنمای استفاده از محصولات و خدمات گوناگون از جمله کاربردی ترین و پرطرفدارترین انواع محتوا محسوب می شوند. مثال: راهنمای استراتژی های موثر Fallout 4؛ استفاده، تغییر و تعمیر پاور آرمور
  • واژه نامه: گاهی اوقات آشنایی با معنای دقیق واژه ها می تواند منبعی غنی از اطلاعات برای مخاطبان شما باشد.
  • محتوای «یک روز از زندگی»: این نوع محتوا شرح و بسط یک روز از زندگی یک شخصیت خاص یا دارنده ی یک موقعیت شغلی مثل یک مهندس گوگل را شامل می شود و به شرح فعالیت هایی می پردازد که او در یک روز انجام می دهد.
  • اینفوگرافیک: اینفوگرافیک نیز مثل جدول و نمودار با استفاده از ترکیب جنبه ی بصری و متنی، محتوای پرطرفداری است که این روزها زیاد به اشتراک گذاشته می‌شود.
  • مصاحبه: ماهیت این نوع محتوا به اندازه‌ی کافی شناخته شده هست. مثال: مصاحبه اختصاصی دیجیاتو با مدیر واحد تدوین استراتژی‌های طراحی ال جی در سئول
  • فهرست: این نوع محتوا نیز کار را برای کاربر شما ساده می کند. همین فهرست انواع محتوا بدون توضیحات تکمیلی اش می‌تواند مثال خوبی از این نوع محتوا باشد.
  • نقشه ی ذهنی: نقشه‌های ذهنی نوعی نمودار درختی هستند که برای تبیین کلمات، ایده ها، فعالیت ها یا موارد مرتبط با یک کلیدواژه مورد استفاده قرار می‌گیرند و هدف از استفاده از آنها سازماندهی افکار و ساختار ذهنی افراد در خصوص یک موضوع خاص است.
  • عکس نوشته: عکس نوشته یا میم متشکل از یک عکس در پس زمینه و نوشته‌ای کوتاه روی آن، از جمله پرطرفدار ترین محتواهایی است که این روزها روی شبکه‌های اجتماعی به ویژه اینستاگرام طرفداران زیادی دارند و به راحتی به اشتراک گذاشته می‌شوند.
  • بازی آنلاین: این نوع محتوا نیز می تواند محتوای متفاوت و جذابی برای مخاطب شما باشد.
  • معرفی اپلیکیشن یا ابزار مفید: از آنجایی که حداقل روی دیجیاتو از این دست محتوا زیاد دیده اید به ذکر یک مثال بسنده می کنیم: معرفی اپلیکیشن PowerDirector؛ ویرایشگر ویدئوی حرفه ای سایبرلینک برای پلتفرم اندروید
  • ابراز عقیده: پست های ابراز عقیده یا نظر، به پست هایی گفته می شود که نویسنده در آنها به بیان نظرات خود پیرامون یکی از دغدغه هایش می‌پردازد. نکته ی مهم در تولید این نوع محتوا این است که نظرات شما به چندپارگی یا دور شدن بخشی از مخاطبانتان از شما منجر نشود. این نوع محتوا معمولاً مشارکت و کامنت های زیادی جلب می کند.
  • گزارش های رسمی: گزارش های رسمی گزارش های مفصل و جامعی هستند که در خصوص موضوعی خاص از سوی نهاد مسئول مربوطه منتشر می‌شوند.
  • ویدیوبلاگ: یکی از شاخه های بلاگ نویسی است که در آن از ویدیو های کوتاه استفاده می شود.
  • ویدیو: محتوای ویدیویی با گسترش نفوذ و افزایش سرعت اینترنت این روزها با استقبال بسیار چشمگیری از سوی مخاطب مواجه می‌شوند و هنوز آینده ی بسیار روشنی در انتظارشان است. مثال: گزارش ویدیویی دیجیاتو از رویداد استارتاپ میت‌آپ تبریز [تماشا کنید]
  • تمپلیت: تمپلیت ها الگوهای آماده ای هستند که در بسیاری از موارد در وقت کاربران صرفه جویی زیادی می کنند و از همین رو استقبال زیادی از آنها می شود.
  • نظرسنجی: رعایت اصول و قواعد تولید این نوع محتوا بسیار حائز اهمیت است و در صورتی که کاملاً رعایت نشوند اعتبار محتوا به طور کامل زیر سؤال می رود. مثال: نظرسنجی دیجیاتو: آیا حاضر به خرید گلکسی نوت ۵ هستید؟
  • ارائه: همانگونه که از نامش پیداست این نوع محتوا در ارائه ها و سخنرانی ها کاربرد دارد.
  • منابع: بسیاری از مخاطبان دوست دارند برای کسب اطلاعات بیشتر به فهرستی از منابع مربوط به موضوعی خاص دسترسی داشته باشند. در اختیار گذاشتن این فهرست منابع یا اطلاعات کلیدی در این رابطه راه خوبی برای جلب رضایت مخاطب است.
  • نقل قول: نقل قول از جمله جذاب ترین انواع محتواست که می تواند تنوع خوبی به محتوای شما ببخشد. مثال: ۱۷ نقل قول انگیزه بخش از بزرگان
  • آزمون: آزمون‌ها نیز بر خلاف ظاهرشان نوعی محتوا محسوب می‌شوند که اتفاقاً اگر خوب تنظیم شده باشند مشارکت زیادی از سوی مخاطب جلب خواهند کرد.
  • پژوهش: محتوای پژوهشی نیز در کنار ارزش زیادی که دارد، اصول و قواعدی دارد که توجه به آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
  • رأی گیری: رأی‌گیری بین چند مورد از پیش مطرح شده نیز از جمله محتواهایی است که مشارکت زیادی به همراه خواهد داشت.
  • پادکست: این روز ها یکی از پرطرفدار‌ترین انواع محتوا، محتوای صوتی در قالب پادکست است. خوشبختانه بستر های متنوعی برای ارائه ی پادکست در حوزه های مختلف وجود دارد که می توانند طیف تازه‌ای از مخاطب را با شما همراه کنند.
  • بولتن: محتوای بولتنی نیز با فرمت خاص خود به تقویم محتوایی شما تنوع خوبی خواهد بخشید.
  • کلاژ تصویری: فوتوکلاژ ها بنا به ماهیت خود جذابیت بصری و در نتیجه اثرگذاری بالایی دارند.
  • تحقیق علمی: محتوای تحقیقی و علمی نیز منبع اصلی کسب اطلاعات علمی محسوب می‌شود و تألیف و تولید آنها نیازمند تخصص و دقت بالایی است، اما در صورتی که درست انجام شود اعتبار زیادی برای شما به ارمغان خواهد آورد.
  • بیانیه ی رسمی: بسیاری از کسب و کار ها برای اطلاع رسانی و قرار گرفتن در معرض دید، از انتشار بیانیه‌های رسمی استفاده می‌کنند. مثال: بیانیه رسمی همراه اول در ارتباط با ارائه بسته ویژه اینترنت آلفا+
  • عکس/گزارش تصویری: عکس و گزارش های تصویری متشکل از چند عکس یکی از جذاب‌ترین انواع محتوا به شمار می روند. مثال: گزارش تصویری دیجیاتو از همایش خودروهای مسافرتی در پیست آزادی
  • پیش بینی: تولید محتوایی که در آن پیش بینی خوبی از اوضاع حوزه یا موضوعی خاص در آینده بتوان ارائه داد به آگاهی و تسلط خوبی روی روند های حوزه ی مورد نظر نیاز دارد و برای مخاطب نیز جذابیت زیادی دارد. مثال: تقاضا برای آیفون تا پایان سال ۲۰۱۶ کماکان «ملایم» پیش بینی می‌شود.
  • محتوای تولید شده توسط کاربران: این نوع محتوا این روز ها اهمیت زیادی پیدا کرده‌است و در صورتی که پیش نیازهای آن از جمله بیس مخاطب وجود داشته باشند مشارکت بی نظیری از سوی مخاطبان در پی خواهد داشت و می تواند خوراک محتوایی شما را به شکل منحصر به فردی تأمین کند. فراخوان‌های تولید مقاله یا حتی مسابقه‌ی عکاسی دیجیاتو با Prisma از جمله مثال‌های این نوع تولید محتوا هستند.
  • اخبار: در صورت وجود دستمایه‌های خبری مناسب، خبرهای کسب و کار شما نیز می‌توانند جزئی از تقویم محتوایی تان باشند.
  • گاه شمار: گاه شمار یا تایم لاین نیز یکی دیگر از انواع محتواست که می‌توانید در تقویم محتوایی خود بگنجانید.



ارسال توسط پول دوست

کسب درآمد خلاقانه با تصاویر

زمانی که صحبت از کسب و کار اینترنتی و کسب درآمد می شود همه ما تصور می کنیم که محدودیت فعالیت داریم در حالی که اینترنت اقیانوسی از فرصت های بکر و جالب برای افزایش درآمد و پول سازی است. در بازاریابی اینترنتی می توان خلاقانه و با تبحر وارد شد و با استفاده از قالب بندی شکیل و زیبا و همچنین توجه بصری به گرافیک کسب و کار اینترنتی پر رونقی ایجاد کرد. بازاریابی محتوایی را می توان با عکس و تصاویر هم به شکلی زیبا ایجاد کرد . به نظر گروهی از بازاریابان حرفه ای، توجه به بازاریابی محتوایی ، ضرورتی انکار ناپذیر در کسب درآمد از اینترنت تبدیل شده است. در اینجا قصد دارم تا کسب درآمد خلاقانه از طریق بازاریابی محتوایی با عکس و تصاویر را شرح دهم چرا که، در دنیای وب هیچ چیز خسته‌کننده‌تر از یک صفحه‌ی بزرگ از نوشته‌ها نیست. ما به سمت محتوایی جذب می‌شویم که چشم‌نواز باشد، و تصاویر موجود در متن‌ها بیش‌تر توجه ذهن‌مان را جلب می‌کند.

پس هیچ جای تعجبی ندارد که ۷۰% بازاریابان، امسال برای افزایش استفاده از تصاویر در بازاریابی محتوایی‌شان برنامه‌ریزی کرده‌اند. گاهی‌اوقات، تصاویر راهی موثر‌تر و خلاقانه‌تر برای ارائه‌ی اطلاعات، داده‌ها و مفاهیم مشکل هستند. یک تصویر به هزار واژه‌ می‌ارزد.

افزودن تصاویر نه تنها راه هوشمندانه‌ای برای افزایش کیفیت محتوای‌تان است، بلکه به اثربخش‌تر شدن آن کمک می‌کند. حالا آماده‌اید که کیفیت محتوای‌تان را با تصاویر بالا ببرید؟ در ادامه چند راه عالی برای ترکیب تصاویر با بازاریابی محتوایی را می‌خوانید.

۱.استفاده از عکس‌ها و تصاویر باکیفیت برای جلب توجه مشتریان به محتوا

نخستین چیزی که شما را جذب این مطلب کرد چه بود؟ احتمالا عکس بالای آن، درست است؟ اگر فقط یک تصویر برای مطلب‌تان دارید، مطمئن شوید که تصویر جذابی باشد. وقتی می‌فهمید تصویرتان چقدر چشم‌نواز بوده است که تعداد به اشتراک‌گذاری‌های آن در فیس‌بوک و لیکندین را می‌بینید، باید بدانید مطالب تصویردار در شبکه‌های اجتماعی بسیار پر‌طرافدار‌تر هستند. برای ارائه‌ی مثال‌های تصویری به خوانندگان، به بدنه‌ی مطلب‌تان هم عکس اضافه کنید.

(نکته: حداقل اندازه‌ی تصویرتان ۳۱۵*۶۰۰ پیکسل باشد.)

 

۲.برای بصری ساختن و درک آسان مجموعه داده‌ها یا اطلاعات‌، از اطلاعات‌نماها استفاده کنید.

اطلاعات‌نماها کم کم دارند به نوعی محتوای پربازدید تبدیل می‌شوند. در حقیقت، اطلاعات‌نماها از سایر نوشته‌ها بیشتر به اشتراک گذاشته می‌شوند.

اگر فکر ایجاد اطلاعات‌نمای خودتان دلهره‌آور است، انجامش ضرورتی ندارد. راهنمای ایجاد اطلاعات‌نماهای زیبا و قالب‌های آماده و رایگان‌شان قابل دانلود و استفاده در پاورپوینت هستند.

 

۳.از مصورسازی داده‌ها به منظور متقاعد‌کننده بودن ارائه‌ی داده‌ها، اطلاعات یا مفاهیم استفاده کنید

با این‌که اطلاعات‌نماها قالب محتوایی بصری فوق العاده‌ای برای ارائه‌ی مجموعه‌ی داده‌ها هستند، گاهی می‌خواهید از آمار و ارقامی برای پشتیبانی موضوع نوشته‌تان استفاده کنید. در این صورت می‌توانید با نمودارها، گراف‌ها، دیاگرام‌ها، نمودارهای پراکنش و ابزارهای مصورسازی دیگر داستان متقاعدکننده‌تری با داده‌هایتان بگویید.

برای مثال ۴۶% درصد بازدیدهای ماهانه‌ی ما به خاطر ۳۰ مطلب برترمان است، و ۵۴% بقیه به خاطر ۵۹۷۰ مطلب دیگر. تصویر زیر نمودار دایره‌ای آن را نشان می‌دهد. تصویر، گویاتر است، این طور نیست؟

 

marketing-inovation3.png

مصورسازی داده‌ها می‌تواند به سادگی نمودار بالا باشد، یا می‌تواند کمی خلاقانه‌تر و پیچیده‌تر باشد. برای مثال، در زیر مصورسازی داده‌های تعاملی پیچیده از فهرست “۵۰ فرانشیز ورزشی ارزشمند ۲۰۱۴” را می‌بینید. این تصویر امکان مشاهده‌ی تعداد سال‌های رقابت هر تیم و تعداد قهرمانی‌هایش را، به علاوه‌ی موفقیت هر تیم نشان می‌دهد.

 

۴.قالب‌های تبادل گرافیکی انیمیشنی (GIFs) برای سرگرم کردن و آگاهی بخشیدن به مخاطبان

قالب‌های تبادل گرافیکی انیمیشنی می‌توانند ابزار محتوایی بصری لذت‌بخشی باشند (و در موارد خاص بسیار هم مفیدند). این قالب‌ها برای نمایش تصاویر انیمیشنی به کار می‌روند.

در زیر، مثالی از بصری‌سازی داده‌ها می‌بینید که چطور با قالب‌های تبادل گرافیکی انیمیشنی، نمایش بهتری دارند. این GIF از انیمیشن برای نمایش تغییرات سن جمعیت در طول زمان استفاده می‌کند. این تصویر، تغییرات جمعیت در طول چند سال را به صورت خلاصه و جمع و جور نشان می‌دهد و برای استفاده در بلاگ، ایمیل و رسانه‌های اجتماعی مناسب است.

marketing-inovation6.jpg

یکی دیگر از کاربردهای عالی قالب‌های تبادل گرافیکی، ارائه‌ی پیش‌نمایشی از محتوای قابل دانلود است _ مثل کتاب‌های الکترونیکی. این قالب گرافیکی، نمونه‌ای از تصاویر قابل دانلود را نشان می‌دهد تا کاربر بداند چه چیزهایی را دریافت می‌کند.

 

۵.درباره‌ی قالب‌بندی محتوای‌تان هوشمندانه‌تر عمل کنید تا خواننده‌پسند‌تر باشد.

می‌توانید آن تکه نوشته‌ی زیاد و خسته‌کننده‌ی بر خط‌تان را، با استفاده از چند تیتر که در جاهای مناسب متن قرار گرفته‌اند و دیگر انواع قالب‌بندی‌ها مثل نوشته‌های پررنگ‌تر و شماره‌گذاری، بسیار مطبوع‌تر سازید.

می‌خواهید محتوای‌تان ساده‌تر به چشم بیاید؟ یک قالب‌بندی کوچک می‌تواند محتوای‌تان را خواننده‌پسند‌تر کند. شاید باورش برایتان سخت باشد اما مردم به ندرت پیش می‌آید بلاگ نوشته‌ها، مقاله‌ها و دیگر انواع محتوای برخط را به طور کامل بخوانند. آنها با چشم از رویش می‌گذرند و فقط بخش‌های جالبش را می‌خوانند.

با تیترهای واضح و مختصر، خواندن متن را برای خوانندگان‌تان آسان‌تر کنید، به آنان کمک کنید بخش‌هایی را که واقعا می‌خواهند بخوانند به راحتی پیدا کنند. هم چنین اگر متن‌تان خیلی طولانی است می‌تواند از پیوندهای اهرمی برای پرش به همان تیتر مورد نظر استفاده کنید. به مثال زیر توجه کنید.

marketing-inovation8.gif.png

۶.از تصاویر در محتوای رسانه‌ی اجتماعی استفاده کنید.

در توئیتر، توئیت‌های حاوی تصاویر، ۱۸% بیش‌تر از دیگر توئیت‌ها کلیک می‌خورند و ۱۵۰% بیش‌تر به اشتراک گذاشته می‌شوند.

جای تعجبی هم نیست، کدام یک از توئیت‌های زیر بیش‌تر توجه‌تان را جلب می‌کند؟

marketing-inovation9.jpg

فقط در توئیتر نیست که تصاویر، توجه مخاطبان بیش‌تری را جلب می‌کند، ۸۷% مجموع تراکنش‌های صفحات برند در فیس‌بوک هم از تصاویر استفاده می‌کنند. اگر در بازاریابی محتوایی تا‌کنون از تصاویر در رسانه‌های اجتماعی‌تان استفاده نمی‌کردید، شاید حالا دیگر بخواهید استفاده کنید. به متناسب‌ بودن تصاویر با پیوندها و به روزرسانی‌هایتان در شبکه‌های اجتماعی توجه کنید.

۷.محتوای‌تان را با استفاده از ویدئو زنده کنید.

وقتی اغلب مردم درباره‌ی محتوای بصری فکر می‌کنند، نخستین چیزی که به ذهن‌شان می‌رسد ویدئو است. و کاملا درست است—چون ویدئو قالب جذابی برای ارائه‌ی محتوا است، و محبوبیت فزاینده‌ای به ویژه در رسانه‌های اجتماعی دارد.

گزارش‌های فیس‌بوک نشان می‌دهد به طور متوسط بیش از ۵۰% کسانی که هر روز در امریکا به فیس‌بوک می‌روند، دست‌ِ کم هر روز یک ویدئو می‌بینند— همین آمار نشان می‌دهد چرا ویدئوهای افراد و برندها هر سال نسبت به سال قبل، مقیاس جهانی، ۳.۶ برابرافزایش می‌یابد.

با این‌که ویدئوها، بلیت طلایی شبکه‌های اجتماعی هستند، می‌توانند به عنوان مکمل محتوای وبگاه و بلاگ‌تان دربازاریابی محتوایی نیز باشند. در زیر چند ایده برای چگونگی استفاده از ویدئو در بازاریابی محتوایی‌تان می‌خوانید:

  • برای ملموس کردن موردکاوی‌های مشتریان، مصاحبه‌های ویدئویی انجام دهید.
  • برای محتوای قابل دانلودتان تیزرهای تبلیغاتی بسازید.
  • برای تشویق به ثبت‌نام در برنامه‌های آتی‌تان از ویدئو استفاده کنید.

 

۸.برای بیان داستان‌های بصری، ارائه‌های اسلایدشیر بسازید.

آیا می‌دانستید اسلایدشیر – وبگاه محبوب اشتراک‌گذاری اسلایدشوها– بیش از ۷۰ میلیون کاربر حرفه‌ای دارد؟ و هم‌چنین یکی از ۱۰۰ پربازدیدترین وبگاه‌های دنیا است. این چیز کمی نیست.

اسلایدشوها و پاورپوینت‌ها یکی دیگر از قالب‌های عالی محتوای بصری هستند که برای استفاده در محتوای بلاگ نوشته‌ها و رسانه‌های اجتماعی بسیار کارامدند. می‌توانید آنها را به شیوه‌های مختلفی استفاده کنید – برای تبلیغ پیشنهادهای‌تان، ارائه‌ی نکات مفید، یا به تنهایی به عنوان یک محتوای قابل اشتراک‌گذاری.

مطلب مشابه اشتراک گذاری عکس:




ارسال توسط پول دوست

ویژگی مدیران خلاق در کسب درآمد

هر کسب و کار و راه اندازی هر کسب درآمد اگر به صورت تیمی باشد حتما باید دارای یک مدیر و یا رهبر باشد . مدیر در واقع با هدایت نیروها به سوی هدف مشترک، کسب و کار ایده آل و پرسود می تواند ایجاد کند. لذا هر کس نمی تواند مدیر خلاق، رهبر ایده آل و سرپرستی موفق در کسب درآمد و یا راه اندازی یک کسب و کار مناسب باشد. به نظر اکثر کارشناسان یک مدیر خلاق، مثبت و کارآفرین باید ویزگی های خاص و ویژه باشد .  اگرچه هر کس با توجه به نوع نگاهش به کسب و کار خصوصیاتی را نام می برد ولی طبق تحقیقات انجام شده، مدیران خوب چنین ویژگی‌هایی دارند: مثبت، باهوش، الهام‌بخش، مهربان و مواردی از این دست. در ادامه قصد داریم به بررسی ۴ ویژگی مثبتی که داشتن آن‌ها برای همه مدیران خوب و خلاق ضروری است، بپردازیم.

۱. مشوق، مثبت و باهوش

بهترین مدیران همواره در پی به وجود آوردن محیطی امن برای کارمندان هستند؛ محیطی که افراد بتوانند به راحتی در آن ایده‌های خود را به اشتراک گذاشته و آن‌ها را عملی کنند. برایان گریزر، تهیه‌کننده و برنده جایزه اسکار، به جای رد کردن ایده‌هایی که از آن‌ها اطمینان ندارد، درباره‌شان سوال می‌کند.

«سوال کردن به افراد امکان می‌دهد قصه‌ای متفاوت از آن چیزی که انتظارش را دارید تعریف کنند. بهترین ویژگی سوال پرسیدن از نظر من این است که در این صورت، مردم مجبور می‌شوند کاملا سریع و لحظه‌ای تصمیم بگیرند.»

با اهمیت دادن به نظرات دیگران و گوش دادن به آن‌ها، وی موفق شده تیمی فوق‌العاده را گرد هم آورد که نتیجه آن ۵۲ نامزدی اسکار و ۹۴ نامزدی امی است. رد کردن سریع ایده‌های نامناسب و گذر کردن از آن‌ها بسیار وسوسه کننده است؛ اما مقاومت در برابر این احساس، باعث ایجاد تیمی بهتر، افزایش اعتماد و ارتباطات قوی‌تر خواهد شد.

۲. الهام‌بخش، با دیدگاه و قاطع

مدیران خلاق و بزرگ مسیر و ماموریتی الهام‌بخش برای تیم خود تعیین کرده و با اهداف چالش برانگیز، از آن پشتیبانی می‌کنند. همانطور که احتمالا می‌دانید، تلاش برای یافتن معانی عمیق‌تر در کار کاملا طبیعی است. یک تحقیق نشان داده است که ۳۴ درصد کارکنان، با هدف شرکتی که در آن کار می‌کنند ارتباط برقرار نمی‌کنند. با این حال، حس هدفمند بودن مهم‌ترین در فاکتور در احساس تعلق افراد به کمپانی شما است.

با ایجاد مسیری الهام‌بخش، یک رهبر می‌تواند منبع انرژی مثبت بی‌پایانی برای کارکنان ایجاد کند. به این نکته توجه کنید که یک ماموریت واقعی، هدف از انجام کاری را مشخص می‌کند نه روش آن را.

۳. مهربان و عادل

بهرین مدیران، با اعضای تیم خود عادلانه و با احترام رفتار می‌کنند و برای آن نه تنها به عنوان یک کارمند، بلکه به عنوان یک انسان ارزش قائل‌اند. افرادی که وظایف خلاقانه بر عهده دارند، زمان زیادی برای خوب فکر کردن نیاز خواهند داشت. طبق نظرسنجی‌ها، اکثر ایده‌های ناب در موقعیت‌هایی همانند دوش گرفتن، هنگام قدم زدن، در باشگاه یا هنگام خوابیدن به ذهن خطور می‌کنند.

بهترین رهبر‌ها به اعضای تیم خود اجازه می‌دهند برای فکر کردن درباره مسائل مختلف، از میز خود فاصله گرفته و روش کاری خود را خودشان تعیین کنند. چنین مدیرانی می‌دانند نکته اصلی، محل کار و چگونگی انجام کار نیست؛ بلکه انجام گرفتن آن با بالاترین کیفیت است.

۴. آرام و حمایت کننده

در نهایت، مدیران نمونه انتقادات لازم برای بهبود کار را در اختیار کارکنان قرار می‌دهند. این موضوع یکی از وظایف تمامی رهبر‌ها است، اما برخی از آن‌ها از عهده آن بر نمی‌آیند. طبق آمار منتشر شده، تنها ۲۱ درصد کارمندان از پیشنهادات دریافتی خود کاملا راضی بوده‌اند.

در یک تیم خلاق، فرآیند بحث و گفتگو به این علت اهمیت دارد که نمی‌توان برای هر چیزی یک جواب «درست»یا «غلط» تعیین کرد و اعضا باید با استفاده از نظرات، توانایی‌های خود را توسعه دهند.

سرویس Braintrust که محصول پیکسار است، یک نمونه کاربردی در این زمینه محسوب می‌شود. این ابزار مدیریت به سرعت راه خود را به بسیاری از شرکت‌های بزرگ جهان باز کرده است. اما چه چیزی آن را از دیگر رقبا متمایز می‌سازد؟

این سرویس بر اساس تجربیات مدیرانی ساخته شده که خود بار‌ها و بار‌ها این فرایند را از سر گذرانده‌اند. نکته دوم این است که اعضای این پلتفرم، قدرت پیشنهاد راه حل را ندارند. چنین روشی به این دلیل موثر است که تعادلی میان بیان نظرات صادقانه و سازنده، و احترام به کارمندان برقرار می‌شود؛ به طوریکه بتوانند نظرات را دریافت کرده، بدون اینکه نیاز به دفاع کردن از خود داشته باشند.

ایجاد محیطی آرام، امن و حامی برای رد و بدل کردن نظرات سازنده، باعث می‌شود اعضا بیشتر ریسک کرده، پیشنهادات را راحت‌تر پذیرفته و هر روز به توانایی‌های خود بیافزایند.

ترکیب این ویژگی‌ها با یکدیگر، شما را به رهبری ایده‌آل برای یک تیم خلاق تبدیل می‌کند. نظر شما چیست؟

مطلب مشابه مدیریت در کسب درآمد:




تاریخ: سه شنبه 25 مهر 1396برچسب:ویژگی, مدیران خلاق, کسب درآمد,کسب و کار,,
ارسال توسط پول دوست

رفتار مشترک کارآفرینان و ثروتمندان در کسب درآمد

شاید برایتان جالب باشد که بدانید که عادت و رفتار مشترک ثروتمندان و میلیاردر در کسب و کار و افزایش پول چیست؟ آنها چه عاداتی دارند که بین آنها مشترک است و ما چگونه می توانیم از این رفتار مشترک درس بگیریم و در کارآفرینی و کسب درآمد بالا استفاده کنیم. آنچه مسلم است پولدار شدن و راه اندازی کسب و کار حرفه ای و پایدار و موفقیت در کسب درآمدشان علاوه بر ایده خوبشان به دلیل رفتار و عادت منحصر به فردشان هم می باشد . مسلم ان است که این کارآفرینان اگرچه به ثروت و مال فراوان رسیدند ولی هدف اصلی آنها کسب درآمد و پول صرف نبوده است .

ریچارد برانسون (شرکت ویرجین)، بیل گیتس (مایکروسافت) و سارا بلیکلی (اسپانکس) چه ویژگی مشترکی به جز شهرت دارند؟همه آن‌ها در این ۲۱ ویژگی تحسین‌‌آمیز اشتراک دارند، اگر می‌خواهید مسیر خود به سوی آزادی مالی و خوشبختی را هموار کنید، شما نیز این ویژگی‌ها را در خود بپرورانید.

  1. ترس باعث فلج شدن و اقدام نکردن آن‌ها نمی‌شود

اپرا می‌گوید: «من معتقدم که یکی از بزرگترین خطرهای زندگی این است که هیچ‌گاه خطر نکنید.» احساسات مربوط به ترس ناشی از مواد شیمیایی هستند که در هنگام دعوا یا سفر هوایی در بدن‌تان آزاد می‌شوند. کارآفرینان متوجه شده‌اند که هیچ خطر قریب‌الوقوعی در کار نیست و حتی در هنگام داشتن چنین احساساتی احتمال بالای موفقیت وجود دارد. آن‌ها می‌دانند که این احساس ترس انگیزه آن‌ها برای پیش رفتن را قوی‌تر می‌کند و باعث فلج شدن آن‌ها نمی‌شود.

  1. آن‌ها اشتیاق دارند، پول در آوردن تنها یک کار جانبی است

همه کارآفرینان پول به دست می‌آورند. چون راه حل منحصر به فردی برای حل مشکل مشتریان‌شان پیدا کرده‌اند. هیچ کدام از آن‌ها شرکت‌شان را با هدف ثروتمندشدن بنیان‌گذاری نکرده‌اند. بلکه ایده‌ای داشتند. برنامه عملی را دنبال کردند. متوجه شدند که مصرف‌کننده چه چیز می‌خواهد و همان را به او تحویل دادند.

  1. کارآفرینان شکست را به عنوان بخشی از مسیر موفقیت در نظرمی‌گیرند

آن‌ها می‌دانند که هنری فورد سه بار ورشکست شد و کوکاکولا در اولین سال کاری خود تنها ۲۰۰دلار درآمد داشت. آن‌ها شکست را نمی‌بینند بلکه تلاشی که منجر به شکست شده را در نظر می‌گیرند. هر تلاشی که منجر به شکست شده باشد، آن‌ها را به موفقیت نزدیک‌تر می‌کند.

  1. کارآفرینان موفق اطراف خود را با تیمی عالی پر می‌کنند

آن‌ها توانایی‌های خود را می‌شناسند و در نتیجه با تیمی همراه می‌شوند که توانایی‌های مکمل داشته باشند تا محیط کاری متعادلی ایجاد کنند.

  1. آن‌ها خود را تشویق می‌کنند

پاداش‌هایی که در مسیر رسیدن به موفقیت برای خود تدارک دیده‌اید نه تنها عوامل انگیزه‌بخش خوبی هستند، بلکه اغلب با ایجاد اهداف کوچک در طول مسیر در واقع شتاب بیشتری به سوی پایان مسیر به دست می‌آورید که دقیقا برخلاف چگونگی پیروزی در یک مسابقه است.

  1. آن‌ها ارادی عمل می‌کنند

اعمال آن‌ها همسو با اراده‌ای‌ست که در پس اهدافشان وجود دارد. این موضوع به آن‌ها اجازه می‌دهد تا از منحرف شدن در طول مسیر اجتناب کنند. داشتن اراده‌ای واضح و مشخص به انرژی شما اجازه رهایی می‌دهد.

  1. آن‌ها قبل از آن که آماده شوند، شروع به کار می‌کنند

این شعار ماری فورلو است. چون وقتی شما صبر می‌کنید تا وقتی کامل شدید، شروع به کار کنید، در واقع در انتظار چیز غیرممکنی هستید. هیچ چیز هیچ‌گاه کامل نیست.

  1. آن‌ها بازیکنان شطرنج هستند، نه مهره‌های آن

آن‌ها حرکات خوبی انجام می‌دهند و برای تمام احتمالات برنامه‌ای دارند. آن‌ها فقط به دلیل این که دلبستگی‌شان به نتیجه را رها کرده‌اند، بازی را کنترل می‌کنند. این کار به آن‌ها اجازه برداشتن حرکات بزرگ را می‌دهد.

  1. آن‌ها وقت‌شان را برای ایمیل‌ها و شبکه‌های اجتماعی هدر نمی‌دهند

آن‌ها از روش‌های ارتباطی به نفع خود استفاده می‌کنند. این کار زمان با ارزش آن‌ها را از بین نمی‌برد.

  1. آن‌ها متفاوت فکر می‌کنند

در دنیای امروز، موفق‌ترین میلیاردرها نیز همان ۲۴ ساعت شبانه‌روز و همان دسترسی به اطلاعاتی را دارند که همه دنیا از آن بهره‌مند هستند. وجه تمایز آن‌ها با دیگران نوع تفکر متفاوت آن‌ها نسبت به هرکس دیگری‌ست.

  1. آن‌ها همیشه نیمه پر لیوان را می‌بینند

دیدن موقعیت در هر چیزی یک نوع ذهنیت است نه ویژگی شخصیتی. افراد موفق افکار مخرب خود نظیر شک و تردید را شناسایی می‌کنند و سپس آن‌ها را تغییر می‌دهند.

  1. آن‌ها یادداشت‌برداری می‌کنند

آن‌ها می‌دانند که چه زندگی پر مشغله‌ای دارند؛ بنابراین زمانی که فکری به ذهن‌شان خطور می‌کند، آن را یادداشت می‌کنند تا سر فرصت و بعد از انجام دادن کار فعلی به آن بپردازند. این تمرکز نظم یافته بدون آن که عملکرد فعلی‌شان مغشوش شود، به آن‌ها فعالیت چندگانه خلاقانه می‌دهد.

  1. آن‌ها به شکلی جدی کار می‌کنند و تفریح می‌کنند

موفق‌ترین کارآفرینان می‌دانند که فاصله زیادی بین کار و تفریح وجود دارد. آن‌ها می‌دانند که چه زمان به خوبی کار کنند و چه زمان به استراحت و جوان‌سازی خود بپردازند.

  1. آن‌ها بازخوردهای مفیدی را ارائه می‌دهند

آن‌ها نه تنها برنامه‌ای برای کارهای‌شان دارند، بلکه همچنین به برنامه‌های شما گوش می‌دهند و توصیه‌های مفیدی را ارائه می‌کنند. آن‌ها می‌دانند که در چه زمینه‌هایی مهارت دارند و با دست و دلبازی به دیگران کمک می‌کنند تا به رویاهای‌شان دست یابند.

  1. آن‌ها از شنیدن نظرات و بازخوردهای مردم خوشحال می‌شوند

آن‌ها با حضور در جمع کوچکی از افراد فوق موفق متوجه می‌شوند که مغزهای‌شان به طور کاملا متفاوتی نسبت به دیگران عمل می‌کند و با درک این موضوع که به نظرات و دیدگاه‌های مختلفی احتیاج دارند، به سراغ پرسش و جستجو از دیگران می‌روند. حتی اگر تعداد مخالفین آن‌ها بیشتر از حامیان‌شان باشد، زمانی که به اجرای ایده‌ای می‌پردازند، آن‌ها را نیمه‌کاره رها نمی‌کنند.

  1. کارآفرینان به طور مداوم به ایجاد روابط می‌پردازند

شما هیچ‌گاه نمی‌دانید که شراکت فوق‌العاده بعدی بین چه کسانی ایجاد می‌شود؛ بنابراین کارآفرینان در هر موقعیتی (عروسی آشنایان، جشن مدرسه فرزندشان یا جلسات کاری) با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند. هیچ زمانی برای برقراری ارتباطات نامناسب نیست.

  1. آن‌ها سوالات زیادی می‌پرسند

به طور طبیعی نسبت به عملکرد اوضاع و اطراف خود و همچنین نوع تفکر دیگران کنجکاو هستند. سوال پرسیدن نه تنها آن‌ها را افرادی مشتاق جلوه می‌دهد، بلکه به آن‌ها اجازه می‌دهد تا مکالمه را به سمتی سوق دهند که برای‌شان بیشترین اهمیت را دارد.

  1. آن‌ها بهترین افراد را دور و بر خود نگه می‌دارند

این مورد شامل بهترین کارمندان فروش، بهترین کارمندان اداری، بهترین پزشک‌ها و بهترین وکلا می‌شود. عقیده آن‌ها در مورد این که هرکسی در زندگی‌اش در زمینه کاری خود بهترین است، افرادی را جذب می‌کند که می‌خواهند در بالاترین درجه قرار بگیرند.

  1. قدردان هستند

چیزهای خوبی را که در زندگی دارند، میشناسند و همیشه سپاسگزار وجود آن‌ها هستند. این رویکرد قدردانی‌ست. به قول یکی از افراد بسیار موفق: «روی هرچیزی که متمرکز شوید، افزایش آن را خواهید دید؛ و اگر روی خوبی‌های زندگی‌تان تمرکز کنید، خوبی‌های بیشتری ایجاد خواهید کرد.»

  1. حرف‌های تکراری نمی‌زنند

با تکیه بر فراهم‌کردن نیازهای مردم به جایگاه امروزی‌شان رسیده‌اند. اگر می‌خواهند در مورد این موضوع صحبت کنند، از صمیم قلب این کار را می‌کنند و مانند فروشندگان خودروهای قدیمی که هر روز و هر روز برای ختم معامله حرف‌های تکراری می‌زنند، عمل نمی‌کنند.

  1. ارزش وجودی آن‌ها مثل حساب بانکی شان در نوسان نیست

به برخی میلیاردرها فکر کنید؛ حساب بانکی آن‌ها مانند یک آسانسور بالا و پایین می‌شود اما اعتماد به نفس و ارزش وجودی او ثابت مانده است.

این عادات را آن‌قدر تمرین کنید تا بخشی از ماهیت وجودی شما شوند. مانند یک فرد موفق عمل کنید تا واقعا موفق شوید.

مطالب مشابه کارآفرینان و موفقیت در کسب و کار:

 

 

 

 

 

 

 

 

افراد موفق در کسب درآمد از اینترنت




ارسال توسط پول دوست

سرمایه و زمان لازم برای موفقیت در کسب و کار آنلاین

کسب درآمد ساده و راحت از اینترنت ، راه اندازی کسب و کار پر پول و پرسود ، میلیونر و یا میلیاردر شدن، کسب درآمد فوق العاده و ساده و.... هزاران شعار جذاب دیگر که می شنوید...

موفقیت در کسب درآمد از اینترنت به فاکتورهای زیادی نیاز دارد که مجموع این عوامل موجب رشد و ترقی کسب و کار می شود. اگر واقعا هدف، کسب درآمد پایدار و موفقیت پر سود است باید از خودتان بپرسید که برای این کار یعنی کسب درآمد آنلاین چقدر زمان، سرمایه ، انرژی و تلاش و جدیت لازم است تا نتیجه موفقیت آمیز کسب و کار به ثمر بشیند؟ در واقع این سوال هدف و استراتژی اولیه شما برای شروع کسب درآمد آنلاین را مشخص می کند . موفقیت در کسب و کار اینترنتی بدون داشتن برنامه درست امکان پذیر نیست. لذا باید سوال جدی از راه اندازی کسب و کارتان داشته باشید.

سوال ساده تر این است که اصلا چقدر احتمال موفقیت و رسیدن به سود و بازده برای یک کسب و کار اینترنتی یا ایده آنلاینی که مد نظر دارید وجود دارد؟
اما بگذارید یک سوال از شما بپرسیم؟

آیا حاضرید با واقعیت روبرو شوید؟ آیا واقعا تمایل دارید تا جواب واقعی این سوال را بدانید؟ چون ممکن هست جواب، آن چیزی نباشد که دوست دازید بشنوید.
پس اگر حاضرید، ادامه این مقاله را بخوانید تا یکبار برای همیشه جواب اصلی این سوال را بدانید.

بسته کسب درآمد اینترنتی از رویا تا واقعیت!

همه چیز از تبلیغاتی شروع میشود که به افراد قول میلیونر شدن در مدت کوتاهی را میدهند.
حتما شما هم بارها با این تبلیغات و بسته های کسب درآمدی روبرو شده اید که به شما آرزوهای بزرگی را میفروشند، اینکه میتونید در عرض کمتر از یک ماه به درآمد های میلیونی برسید.

بسته های کسب درآمدی که بسیاری از به اصطلاح حرفه ای ها با نام سیستمی که شاید خودشان ساخته یا کشف کرده باشند به شما معرفی کرده و آن را با قیمت های بسیار بالا به فروش میرسانند.

 

متاسفانه بسیاری از افراد تازه کار گول این تبلیغات را خورده، هزینه زیادی برای این بسته های کسب درآمد میکنند اما در نهایت وقتی با محتویات آن بسته روبرو میشوند دو حالت پیش می آید:


۱٫ یا آنقدر باید کارهای مختلف و سخت انجام دهند که همان ابتدای کار بی خیال این روش کسب درآمد شده و آن را رها میکنند.
۲٫ یا اینکه اقدامات لازم را انجام داده و زمانی که نمی توانند در مدت زمان تعیین شده به نتیجه دلخواه برسند نا امید شده و همۀ کسب و کار اینترنتی را کاری پوچ و تنها کلاهبرداری میخوانند.

مشکل این است که این بسته های کسب درآمد و این تبلیغات زیبا و فریبنده، به افراد امید پولدار شدن و کسب درآمد بالا در مدت زمان کوتاه و با کمترین تلاش را میدهند، مثلا فقط با روزی دو ساعت میلیونها تومان درآمد کسب کنید.

 

حقیقت این است که کسب درآمد از اینترنت کاملا ممکن است و بر پایه اصول ثابت شده ایست که سال ها توسط افراد مختلف در سرار دنیا در حال اجرا و بازدهی است.

پس هیچ کس نمیتواند بگوید یک سیستم مخصوص به خود کشف کرده است، زیرا اگر چنین است چه لزومی دارد آن فرد سیستم کشف شده اش را در اختیار شما قرار دهد و بابت آن پول زیادی دریافت کند؟ خب خودش همان را اجرا کند و از سودش لذت ببرد. حتی اگر هم کسی سیستمی را کشف کرده یا ساخته باشد که بتواند برای او درآمد زا باشد به این معنی نیست که برای شما هم نتیجه مشابه خواهد داد.

لذا کسب درآمد از اینترنت نه تنها امکان پذیر است بلکه هیچ رازی هم در پشت پرده نبوده و هیچ کس هم سیستم خاصی را کشف نکرده.
اما این سیستم جهانی که بسیاری از افراد در سراسر دنیا آن را اجرا میکنند و از آن بازده و سود مناسب را به دست می آورند چیست؟

روش های مختلفی برای کسب درآمد از اینترنت وجود دارد اما یکی از بهترین و ثابت شده و تضمینی ترینِ آن ها که در ایران نیز با هر تخصص و شرایطی قابلیت اجرا دارد، همان است که بارها به آن اشاره شده است.

اقدامات لازم برای کسب درآمد از هر یک از مدل ها

راه اندازی سایت – ایجاد محتوای مفید، اختصاصی و مرتبط با موضوع سایت – افزایش ترافیک و بازدید کننده سایت با استفاده از روش های اصولی چون سئو – برطرف کردن نیاز مخاطبان هدف با ارائه راه حل در قالب محصول یا خدمات – در نهایت کسب درآمد از محل فروش آن محصولات و خدمات.

حتی اگر نگاهی به بازار سنتی دور و برتان بیاندازید و افرادی که در حال کسب درآمد هستند را مشاهده کنید خواهید دید که همه به نوعی به همین روش کسب درآمد میکنند با این تفاوت که در دنیای واقعی به جای سایت، افراد یا مغازه ای دارند یا دفتر کاری و به جای بازدید کننده، مشتری و ارباب رجوع، و با تخصص یا مهارت و تجربه شان نیازهای افراد را رفع کرده و در قبال آن درآمد یا حقوق دریافت می کنند.

پس برای کسب درآمد آنلاین شما باید این کار را به شیوه نوین آن یعنی راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی با ایجاد سایت و تولید محتوا و باقی مراحل گفته شده انجام دهید.

 

احتمال موفقیت کسب و کار اینترنتی به این روش چقدر است؟

اول از همه بگذارید یک چیز را روشن کنیم و آن اینکه اگر به دنبال درآمد زایی یک شبه و بدون هر گونه تلاش و کوششی هستید، بهتر است نا امیدتان کنیم که اصلا چنین چیزی وجود ندارد.

 

نه تنها در دنیای واقعی، بلکه در دنیای مجازی و با راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی، توقع این را نداشته باشید که بتوانید از همان روز اول و با روزی دو ساعت میلیون میلیون پول پارو کنید.

اگر با چنین تصوری کسب و کار اینترنتی خود را شروع کنید زودتر از آن که فکرش را کنید نا امید خواهید شد.
اما با استفاده از روش گفته شده در فوق یعنی ساخت سایت، تولید محتوا و باقی مراحل سوال اینجاست که چقدر احتمال موفقیت وجود دارد و به چه میزان تلاش و سرمایه نیاز است تا بتوان بازده کار را دید؟

شاید شنیده باشید که بیشتر کسب و کارهای تازه کار در یک سال اول شکست میخورند، البته این حرف هم درست است، بسیاری از کسب و کارها چه در دنیای واقعی و به روش سنتی و چه در اینترنت بعد از تقریبا یک سال که از فعالیت آن میگذرد، با شکست مواجه شده یا نیمه کاره و بدون بازده رها میشوند.

اما آیا فکر میکنید این شکست دلیلش نداشتن شانس هست یا سرمایه؟ بسیاری از افراد فکر میکنند راه اندازی کسب و کار به خصوص کسب و کار اینترنتی مثل انداختن تاس میماند و با این تصور که حالا شروع میکنیم تا ببینیم چه میشود وارد این حوزه میشوند.

دو عامل یا فاکتور بسیار مهم برای موفقیت هر کسب و کاری لازم هست:

۱٫ انجام هر گونه اقدام لازم برای راه اندازی و ایجاد و ادامه کسب و کار
۲٫ ارائه محصول یا خدمتی که هماهنگ با نیاز بازار هدف باشد ( هماهنگی بازار – محصول )

 

انجام اقدامات لازم به درستی و طبق یک برنامه و استراتژی مشخص چیزی کاملا بدیهی برای موفقیت در هر کسب و کاری هست و بدون تلاش و انجام کارهای لازم اصلا توقع نداشته باشید که بتوانید بازده لازم را ببینید. ( بسته های اینترنتی که درآمد آسان را به شما وعده میدهند بی فایده هستند زیرا بدون تلاش، پیروی از یک برنامه اصولی و داشتن دید بلند مدت نمیتوانید به موفقیت در هر نوع کسب و کاری برسید. )=

چیزی با عنوان روزی دو ساعت کار و کسب درآمد میلیونی وجود ندارد. شما در ابتدای راه اندازی کسب و کار خود باید تلاش کنید و تمام کارها را مو به مو و طبق برنامه انجام دهید، گاهی لازم است تلاش تان را بیشتر کرده و روزی ۷ الی ۸ ساعت مانند هر کار دیگری فعالیت کنید.

 

زمانی میتوانید با روزی دو ساعت تلاش، درآمد بالا داشته باشید که اقدامات اولیه را انجام داده و پایه های کسب و کار خود را ساخته باشید، آن موقع تنها کافی است به فکر مدیریت و ادارۀ درست بیزنس تان با مدت زمان کمتر و سود بیشتر باشید.

 

اما فاکتور مهم برای موفقیت این است که محصولی را به بازار هدف خود عرضه کنید که با نیازهای آن ها هماهنگ بوده و بتواند ایجاد ارزش کند و ارائه دهنده راه حلی برای نیاز بازار باشد به عبارتی همان هماهنگی بازار – محصول.

زاویه دیدتان را باید تغییر دهید.

برای موفقیت در کسب و کار اینترنتی باید زاویه دید خود را تغییر دهید، به این معنی که تنها با هدف کسب درآمد سریع و یک شبه و بدون هر گونه تلاشی به آن نگاه نکرده و وارد این حوزه نشوید.

بازار-محصول

برای موفقیت باید به فکر ایجاد محصولی هماهنگ با نیاز بازار هدف خود باشید. همان هماهنگی بازار – محصول که گفته شد.
در صورتی که بتوانید محصولی با این ویژگی تولید کنید مطمئن باشید که نه تنها موفق خواهید شد بلکه درآمد خوبی نیز به دست خواهید آورد.

 

هماهنگی بازار – محصول چیست؟

ابتدا بگذارید کلمات بازار و محصول را به صورت جداگانه تعریف کنیم:

 

بازار: گروهی از مردم که دارای نیازهای مشترکی هستند، به صورت فعالانه به دنبال راه حلی برای رفع نیازهای خود می باشند، نیاز یا خواسته ای دارند و برای آن به دنبال راه حل می باشند و در نهایت توانایی و اشتیاقِ خرید راه حل را برای مشکلات خود دارند.

محصول: راه حل یا پیشنهادی که در قالب یک محصول فیزیکی یا دیجیتالی قابل دانلود یا خدمات به افراد موجود در بازار ارائه میشود.

 

خب برای آنکه بتوانیم هماهنگی بازار – محصول را پیدا کنید باید چه کار کنید؟


۱٫ یک بازار هدف انتخاب کنید.
۲٫ نیازهای افراد موجود در آن بازار هدف را شناسایی کنید.
۳٫ پیشنهاد یا راه حلی برای رفع نیازهای بازار پیدا کنید.
۴٫ آن راه حل را در قالب یک محصول یا خدمت به فروش برسانید.

 

زمانی که بتوانید حداقل یک محصول پیدا کنید که نیازهای بازار هدف را رفع کرده و با آن هماهنگ باشد، مراحل بعدی آسان خواهد بود.

 

در آن صورت ساخت سایت و تولید محتوا کار آسانی میشود زیرا میدانید محصول اصلی تان چیست و نیازهای مخاطبان تان نیز چه هستند. ساخت محصول یا خدمتی که میخواهید ارائه دهید نیز آسان خواهد بود، میتوانید به راحتی یک قیف فروش برای اتوماتیک سازی فروش محصولات خود ساخته و پیاده سازی کنید، حتی جذب ترافیک نیز دیگر کار سختی نیست، زیرا با توجه به محصول و نیاز مخاطبان میدانید باید چه افرادی از بازار را هدف قرار داده و از چه روش ها یا منابعی برای جذب بازدید کننده به سایت تان استفاده کنید.

حتی به این روش استفاده از اصول سئو نیز دیگر بسیار آسان بوده و میتوانید به راحتی از قدرت سئو یا بهینه سازی سایت و کلمات و عبارات کلیدی مرتبط با سایت و محصولات تان بهره مند شوید.

زمانی که محصول مناسب و هماهنگ با بازار هدف را پیدا کنید آن وقت دیگر راه اندازی کسب و کار اینترنتی و موفقیت در آن شانسی نخواهد بود.
این قانون اصلی موفقیت در کسب و کار اینترنتی است و بهتر بگوییم هر کسب و کاری است.

 

زمانی که افراد با تصور پیدا کردن یک سیستم درآمد زایی در مدت کوتاه وارد حوزه کسب و کار اینترنتی میشوند به امید درآمد میلیونی و یک شبه، آن ها این قانون اولیه و اصلی را زیر پا میگذارند زیرا به دنبال پول و درآمد هستند.

 

در صورتی که اگر بتوانند محصول یا خدمتی را ارائه دهند که نیازهای بازار هدف شان را رفع کند نه تنها سریعتر به موفقیت میرسند، بلکه پول و درآمد خوبی نیز به دنبال آن نصیب شان خواهد شد.

 

چقدر سرمایه، زمان و تلاش لازم هست؟

شاید بپرسید چقدر زمان، تلاش و سرمایه لازم است تا به درآمد برسید؟ آیا باید تخصص یا مهارت خاصی داشته باشید؟ آیا باید در زمینه ایجاد سایت یا جذب ترافیک یک حرفه ای باشید؟ تفاوت بین درآمد بالا و درآمد پایین در کسب و کار اینترنتی چیست، چون مسلما نمیخواهید پول خود را در کسب و کاری هدر دهید که برای تان هیچ بازده یا سود خوبی نداشته باشد.

 

این سوالات زمانی پرسیده میشود که به دنبال یافتن سیستمی باشید که بتواند به شما امیدها و آروزهای بزرگی را نوید دهد و فکر کنید میتوانید با اجرای مو به موی آن در مدت کوتاهی و بدون هر گونه تلاشی به درآمد برسید.

بسته های کسب و کار و درآمد زایی که به شما قول درآمد های بالا و چند میلیونی در مدت کوتاهی را داده و برای آن پول زیادی دریافت میکنند، باعث میشود شما فکر کنید چون این بسته همچین مبلغی دارد امکان ندارد که شما را از کسب درآمد رویایی تان نا امید کند.

 

اما همانطور که گفتیم مبنای موفقیت هر کسب و کاری این است که هماهنگی بازار – محصول را پیدا کنید:

۱٫ پیدا کردن مشکلی در بازار هدف که افراد به دنبال راه حلی برای آن هستند.
۲٫ یافتن راه حل برای آن مشکل و فروش آن در قالب یک کالا یا سرویس.

 

به همین دلیل است که کسانی که در کسب و کار اینترنتی یا سنتی فعالیت کرده و در آن هم موفق هستند دیگر به فکر پیدا کردن یک بسته کامل برای کسب درآمد شان نیستند و به این فکر میکنند که چطور میتوانند به بهترین شکل ممکن راه حل مورد نظر را به مخاطبان هدف ارائه داده و آن ها را پشتیبانی کنند.

آن هایی که موفق هستند به فکر ایجاد ارزش با ارئه بهترین راه حل هستند.

 

در نتیجه مهمترین مهارتی که باید داشته باشید و روی آن تمرکز کنید یافتن مشکلات موجود در بازار هدف و ارائه راه حل با استفاده از منابعی است که در اختیار دارید.

پیدا کردن راه حل مناسب برای نیازهای بازار هدف

اما در جواب دیگر سوالات باید گفت:

 

چقدر زمان لازم است؟ تا زمانی که به دنبال یک راز یا بسته کسب درآمدی باشید که به شما قول درآمد زیاد را میدهد، مطمئن باشید که هر تعداد بسته کسب درآمد هم که بخرید باز هم نا امید خواهید شد، زیرا خواهید دید برای هر کدام از آن ها به هر حال نیاز به انجام یک سری کارهاست و شما با توقع کمترین تلاش و کسب درآمد در مدت کوتاه آن بسته را خریداری کرده اید، در نتیجه نا امید شده و مجدد به دنبال بسته بعدی خواهید رفت و به این ترتیب زمان از دست خواهید داد.

 

از طرفی با بیش از حد فکر کردن به اینکه آیا کسب و کار خود را شروع کنید یا خیر، یا اینکه بخواهید در انجام کاری مثل ساخت سایت به یک حرفه ای تبدیل شوید و بعد شروع کنید یا سرمایه لازم را به دست آورده و بعد شروع کنید و به همین ترتیب به دنبال روز موعود باشید، مطمئن باشید زمان زیادی طول خواهد کشید تا به درآمد دلخواه تان برسید.

اما در صورتی که اگر تنها، روی پیدا کردن مشکل و ارائه راه حل، تمرکز کرده و وقت خود را صرف آن کنید، مطمئن باشید که زمان بازدهی و رسیدن کسب و کارتان به سود شاید به کمتر از یک ماه برسد، البته در صورتی که بتوانید مشکل اساسی و راه حل مناسب آن را پیدا کرده و در قالب یک محصول یا سرویسِ با کیفیت به بازار ارائه دهید.

 

چقدر تلاش لازم است؟ باز هم باید گفت در صورتی که راه حل مناسب را پیدا کنید مطمئن باشید تلاش بسیار کمتری نیاز خواهید داشت تا به درآمد برسید، اما به هر حال برای راه اندازی کسب و کار خود باید به فکر ایجاد سایت و تولید محتوا برای آن باشید، در واقع تولید محتوا کاری است که باید در همه زمان برای کسب و کارتان و موفقیت آن انجام دهید، البته در صورتی که به اندازه کافی بودجه داشته باشید میتوانید ایجاد سایت و تولید محتوا برای آن را به دیگران بسپارید و خود به تولید محصول و ارائه راه حل برای مخاطبان هدف تمرکز کنید.

 

چقدر سرمایه لازم دارید؟ هر کسب و کاری نیاز به یک سرمایه اولیه دارد که این موضوع در مورد کسب و کارهای اینترنتی هم صادق است با این تفاوت که شما برای کسب و کار اینترنتی خود نیاز به سرمایه و ریسک بسیار کمتری دارید.

 

اما زمانی که بتوانید راه حل مناسب برای مخاطبان هدف را پیدا کنید یا به هماهنگی بازار – محصول دست پیدا کنید، آن وقت مطمئن خواهید بود که هر پولی که خرج یا هزینه کنید منجر به ایجاد درآمد برای تان خواهد شد.

 

کسب و کار چند میلیونی چیزی نیست که بتوانید در یک بسته کسب درآمد چند هزار تومانی بخرید و فکر کنید بدون هر گونه سرمایه اولیه مورد نیاز میتوانید به درآمدهای میلیونی برسید، باید برای کسب و کارتان کمی هزینه کنید.

 

تفاوت افراد موفق در کسب و کارهای اینترنتی با آن هایی که شکست میخورند در چیست؟

شاید بارها شنیده باشید کسانی که از وب به خصوص در ایران درآمدهای میلیونی دارند یا با سایت شان ماهی چندین میلیون تومان از تبلیغات یا فروش کالاهای مختلف به دست می آورند.

 

افرادی هم هستند که همیشه مینالند که هیچ درآمدی از سایت خود نداشته و این کار بی فایده است و تنها وقت تلف کردن و پول دور ریختن است.
معمولا این افراد به دیگران هم پیشنهاد میکنند که اگر سرمایه کافی ندارید وارد این کار نشوید که درآمد آن ارزشش را ندارد.

اما چه تفاوتی است بین کسانی که موفق میشوند و درآمدهای میلیونی از سایت شان دارند و کسانی که تنها ماهی چند صد هزار تومان آن هم به سختی درآورده و به قول خودشان حتی کفاف خرج و مخارج سایت را هم نمی دهد؟
جواب ساده است…

 

کسانی که موفق میشوند با دید پیدا کردن راه حل برای مشکلات موجود در بازار هدف وارد حوزه مورد نظر خود شده و تمام تلاش شان را میکنند تا بهترین راه حل را ارائه دهند، ایجاد ارزش کنند و در نهایت پشتیبانی خوبی از مشتریان خود به عمل آورند.

تولید محتوا و محصولات با کیفیت

این افراد مخاطبان هدف خود و مشکلات آن ها را شناسایی و بررسی کرده، برای آن راه حل مناسبی پیدا میکنند و سپس دست به کار میشوند تا بهترین محصول یا سرویس را که مشکلات افراد را پاسخگو باشد در اختیار آن ها قرار دهند.

 

اما افراد غیر موفق کسانی هستند که فقط به دنبال سیستمی می باشند تا برای شان کسب درآمد کند و بتوانند بدون هر گونه تلاشی یا در مدت کوتاهی فقط پول به دست آورند.

 

آن ها تنها به دنبال پول هستند، پولی که آسان به دست بیاید، سیستمی که در مدت کوتاهی بتواند هوس های زود گذر آن ها را پاسخ گو باشد.
آن ها روش های مختلف را امتحان میکنند تا فقط بدانند پول کجاست؟!

 

این افراد همان هایی هستند که سراسر سایت شان را با تبلیغات چشمک زن و پاپ آپ های آزار دهنده برای بازدید کنندگان پر میکنند، به دنبال روش های غیر اصولی و تقلبی برای افزایش آمار بازدید سایت شان یا افزایش رتبه الکسا هستند و در نهایت هم سایت خود را به فروش میگذارند.

 

این افراد ذهن کارآفرینی و ایجاد کسب و کار ندارند و به همین دلیل بهتر است شغل کارمندی را انتخاب کنند، تا بتوانند به سرعت درآمدی برای رفع نیازهای روزمره شان به دست آورند.

تفاوت فرد کارآفرین با کارمند تنها در دید آن ها به مسائل مالی است، وگرنه همه ما از یک میزان هوش و توانایی و امکانات برخورداریم.
شما میخواهید جزو کدام دسته باشید؟ در این مورد پیشنهاد میکنیم حتما کتاب پدر پولدار و پدر بی پول نوشته رابرت کیوساکی را مطالعه کنید تا بتوانید دید بهتری نسبت به مسائل مالی و رسیدن به آزادی مالی پیدا کنید.

در پایان…

برای موفقیت کسب و کار اینترنتی خود باید دید بلند مدت داشته باشید و تمام اقدامات لازم را انجام دهید، چه خوشتان بیاید چه نه اگر میخواهید به درآمد بالا برسید باید برخی کارها را انجام دهید، برای آن وقت بگذارید و حداقل بازه زمانی یک الی سه سال را برای موفقیت نهایی خود و کسب و کارتان در نظر بگیرید.

 

البته اگر بتوانید هماهنگی بازار – محصول را پیدا کنید میتوانید در مدت کوتاه تر از یک سال هم درآمد خوبی به دست آورید اما همیشه بلند مدت فکر کرده و اگر در یک سال نتیجه لازم را مشاهده نکردید زود نا امید نشوید.

 

برای موفقیت کسب و کار خود باید گاهی هم هزینه کرده و سرمایه گذاری کنید. البته در صورتی که باز هم بتوانید راه حل درست را پیدا کنید مطمئن باشید که دیگر این هزینه نبوده و پولی است که به زودی چند برابر میشود و برای تان بازده و سود خواهد داشت.

 

سعی کنید از همین امروز و در آعاز سال ۹۶، کسب و کار اینترنتی خود را با دید بلند مدت و با هدف ایجاد ارزش، ارائه راه حل در قالب یک محصولِ با کیفیت و پشتیبانی عالی از مشتریان خود راه اندازی کنید.

مطالب مشابه موفقیت در کسب و کار و افزایش درآمد:

 

 




ارسال توسط پول دوست

دلایل شکست ایده ها در کسب و کار اینترنتی

بارها در مباحث مختلف کسب درآمد از اینترنت متذکر شدم که یکی از شیوه های راه اندازی کسب و کار اینترنتی دارای ایده مناسب کسب درآمد است . کسانی که ایده مناسب و خلاق دارند در صورت اجرای مناسب می توانند به کسب درآمد آسان و بالا برسند. منتهی تمام ایده های خوب در زمان اجرا و کسب درآمد به پولسازی منجر نمی شود و سرانجام به شکست می انجامد. مشاهده کسانی با ایده های متوسط به کسب درآمد بالا رسیدند ولی عده ای علیرغم ایده های خوب و عالی، کارشان به شکست انجامید. دلیل این شکست ایده های خوب و گاهی خاص و منحصر به فرد در کسب و کار اینترنتی چیست ؟ چه اتفاق و یا اتفاقاتی در کسب درآمد برای ایده خوب روی می دهد که به بار نمی نشیند؟ در اینجا قصد دارم تا دلایل و عوامل شکست ایده های خوب در کسب درآمد را بررسی کنم.

ایده خوب چیزی نیست که هر روز به ذهن تان برسد، گرچه داشتن ایده خوب کافی نیست، اما گاهی ایده های خوبی به ذهنمان میرسد اما متاسفانه به دلیل یک سری اشتباهاتی که مرتکب میشویم این ایده ها یا با شکست مواجه میشوند یا آنکه به دست فراموشی سپرده میشوند.

 

متاسفانه تبدیل ایده های خوب به واقعیت پروسه ای دارد که معمولا با اشتباهاتی که افراد مرتکب میشوند باعث شکست خوردن آن شده یا اصلا به مرحله اجرا نمیرسند.

در این مطلب با ۶ دلیل عمده که باعث شکست ایده ها میشوند، آشنا خواهید شد. آگاهی از این اشتباهات میتواند تا حدود زیادی به شما کمک کند که ایده های خوب خود را هر چه سریعتر عملی کرده و از شکست خوردن آن جلوگیری کنید.

عدم داشتن تعهد برای اجرای ایده

ایده خوبی دارید و برنامه های زیادی هم برای اجرایی کردن و گسترش آن دارید. متاسفانه بیشتر افراد ایده های خود را خیلی دوست داشته و برای آن هم برنامه های زیادی دارند اما تعهدی برای اجرای آن نداشته و فقط در رویای خود به سر میبرند و هیچ کاری برای عملی کردن آن نمیکنند.

مشکل زمانی پیش می آید که به ایده خوبِ خود پر و بال داده و آن را در چند سال آینده تصور میکنند و این کار را تا زمانی انجام میدهند که در رویای کسب و کار بزرگِ خود غرق شده به گونه ای که پروسه پیاده سازی آن را آنقدر پیچیده میکنند که دیگر توان اجرا کردن آن را ندارند.

برخی نیز برای اجرای ایده های خود منتظر رسیدن روز موعود، داشتن سرمایه و امکانات و مهارت های کافی هستند و با امروز و فردا کردن اجرای ایده های خود را به تعویق می اندازند تا زمانی که دیگر آن ایده به فراموشی سپرده میشود

مهمترین عامل موفقیت شما نه در داشتن ایده که در داشتن تعهد برای اجرای آن است. سعی کنید از آسمان به زمین بیایید و ایده های خوب تان را آنقدر ساده سازی کنید که بتوانید از کم شروع کرده و کم کم آن را گسترش دهید.

 

در این مورد پیروی از سیستم MVP میتواند به شما کمک کند. نگران نباشید در این مورد به زودی مطالب خوبی خواهیم گذاشت که به شما کمک میکند تا ایده ها و برنامه های بزرگتان را با ساده سازی، هر چه سریعتر اجرایی کنید.

عدم تحقیق و جستجوی کافی

مشکل بعدی زمانی است که متعهد شده اید که ایده خود را اجرا کنید، اما متاسفانه به اندازه کافی تحقیق و جستجو نکرده اید.
تحقیق و جستجوی کافی قبل از پیاده سازی ایده بسیار حائز اهمیت است. مهم نیست ایده تان از نظر شما چقدر خوب و ایده آل باشد، باید اول تحقیق کنید و ببینید آیا ایده ای که انتخاب کرده اید میتواند نیاز مخاطبان موجود در بازار هدف را پوشش دهد یا خیر.

بعد از ارزیابی ایده خود باز هم باید به تحقیق و جستجوی تان ادامه داده و بدانید که برای پیاده سازی ایده خود باید چه کار کرده، از کجا شروع کنید و چه قدم هایی را لازم است بردارید. پس به هیچ عنوان قدرت تحقیق و جستجو قبل از پیاده سازیِ ایده هایِ خوب خود را نادیده نگیرید.

اجرا در زمان اشتباه

همه کارهای لازم را انجام داده اید و ایده تان هم آماده پیاده سازی و اجراست، اما آیا بازار هدف هم آمادگی پذیرش ایده تان را دارد؟ حتما شنیده اید بسیاری از ایده ها زمانی به بازار می آیند که هنوز فرهنگ استفاده از آن در میان مردم جا نیفتاده است یا کشوری که آن ایده را می آورد هنوز تکنولوژی های استفاده از آن را ندارد.

به عنوان مثال سِری اول گوشی های آیفون زمانی که به بازار آمدند عملا در کشور ایران غیر قابل استفاده بودند و نمی توانستیم مثل کشورهای دیگر از تمام امکانات آن استفاده کنیم زیرا بستر لازم برای آن چون اینترنت پر سرعت و همراه هنوز وجود نداشت.

بزرگترین اشتباهی که بسیاری از افراد در مورد ایده های خود میکنند این است که آن را در زمان اشتباه اجرا میکنند. یا آن ایده بسیار جلوتر از زمان اجرای آن است، یا آنقدر دیر اجرا میشود که دیگر قابل استفاده نیست و قدیمی شده است.

یکی از بهترین روش ها برای آنکه بدانید ایده تان در زمان مناسب وارد بازار میشود، همانطور که گفته شد این است که ابتدا به اندازه کافی تحقیق و جستجو کنید و در مرحله بعد بازار را بسنجید و ببینید آیا رقبایی در بازار دارید یا خیر؟ وجود رقبا نشانه خوبی است که ایده تان میتواند موفقیت آمیز باشد.

با ارزیابی و بررسی رقبای خود میتوانید هم از زمان مناسب برای اجرای ایده های خود آگاه شوید هم اینکه ایده های تان را به گونه ای پیاده سازی کنید که رقبای تان را پشت سر بگذارید.

نداشتن استراتژی مشخص

اکثر کسب و کارهای نوپا و تازه کار و کسانی که ایده های خوبی دارند، هیچ برنامه و استراتژیِ مشخصی برای کسب و کار خود و ایده هایشان ندارند.
داشتن استراتژی مشخص به دو بخش تقسیم میشود:

یکی داشتن نقشه راه و برنامه ریزی برای انجام کارهایی که باید انجام دهید.
دوم داشتن انضباط شخصی و سازماندهی تمام کارهای لازم برای اجرا و اولویت بندی آن ها به ترتیب اهمیت.

برنامه ریزی معمولا کاری سخت و کسل کننده است که خیلی ها آن را دوست ندارند، اما اگر میخواهید موفق شوید باید بدانید که چه کارهایی لازم است انجام دهید، شاید برنامه هایی را که مشخص میکنید مو به مو اجرا نکنید و به هر دلیلی دچار تغییر شوند اما نداشتن برنامه هم منجر به شکست تان خواهد شد

باید برنامه تان طوری باشد که بدانید چطور و توسط چه اقداماتی میخواهید ایده تان را از روی کاغذ به واقعیت تبدیل کرده و آن را اجرایی کنید.

زمانی که برنامه ریزی کرده و نقشه راه تان را مشخص کردید، باید آن را سازماندهی کرده و اولویت بندی کنید و بدانید باید به ترتیب، چه کارهایی را انجام دهید. برای این منظور میتوانید از ابزارهای آنلاینی مثلِ اپلیکیشن Evernote یا برنامه ِاکسِل استفاده کرده و آن را در Google Drive ذخیره کنید تا بتوانید همیشه و از هر مکان به برنامه های خود دسترسی داشته باشید.

 

توقعات غیر واقع بینانه

مهم نیست ایده تان چه قدر عالی باشد، به هیچ عنوان برای موفقیت ایده خود توقعات و تصورات غیر واقع بینانه نداشته باشید و فکر نکنید با اجرایی کردن آن میتوانید یک شبه یا در مدت کوتاهی به درآمدهای بالایی برسید.

 

برای موفقیت هر ایده ای باید زمان بگذارید، دید بلند مدت داشته باشید و برای آن اقدامات لازم را انجام دهید. داشتن توقعات غیر واقع بینانه تنها شما را در کوتاه مدت نا امید کرده و یکی از مهمترین دلایل شکست ایده یا به فراموشی سپرده شدن آن است.

 

داشتن تفکر بزرگ و رویا پردازی خوب است اما اینکه تصور کنید میتوانید یک شبه یا در مدت کوتاه ایده تان را به درآمد برسانید اشتباه بزرگی است که تنها منجر به نا امیدی شما خواهد شد.

 

همانطور که بارها گفته شده، به کسب و کار خود چه ایده ساده ای باشد یا یک ایده ناب و فوق العاده با دید بلند مدت نگاه کرده و به هیچ عنوان تصور کسب درآمدهای بالا را در مدت کوتاه نداشته باشید.

ترس از شکست

در نهایت به هیچ عنوان نترسیده و ایده های خود را اجرا کنید، اجازه ندهید ترس از شکست باعث شود ایده های تان همیشه یک آرزو باقی بماند.

حتی اگر ایده تان با شکست هم مواجه شود، نگران نباشید زیرا نه تنها چیزی یاد گرفته اید بلکه از ۹۹ درصد مردمی که تنها آرزو میکنند و هرگز دست به اقدام نمی زنند جلوتر خواهید بود.

اینکه ایده ای را پیاده سازی کنید و به هر دلیلی با شکست مواجه شوید بهتر از این است که سال ها بعد حسرت بخورید که ای کاش ایده خود را اجرا کرده بودید و پشیمان باشید از عدم پیاده سازی آن، یا اینکه ببینید فرد دیگری آن را پیاده کره است و موفق هم شده.

فراموش نکنید اجرا کردن ایده هایی که دارید نیاز به کمی شجاعت و ریسک دارد و همین شجاعت و ریسک است که شما را از بسیاری از مردم جدا میکند، زیرا اگر قرار بود همه این جرأت را داشته باشند آن وقت دیگر کسی بی پول و شکست خورده نبود و کسی به دنبال کار کارمندی نمیرفت.

اولین ویژگی هر صاحب کسب و کار و کارآفرینی داشتن شجاعت و کمی ریسک است، از شکست نترسید و ایده های خود را اجرا کنید.
موفق ترین و بزرگترین ایده های دنیا و کسب و کارها از دل شکست ها به وجود آمده اند، شما با شکست خوردن یاد میگیرید و میتوانید اشتباهات خود را جبران کنید.

بزرگترین شکستی که میتوانید در زندگی بخورید، عدم اجرا کردن ایده ها و برنامه ها و آرزوهای تان است، پس نترسید و دست به کار شوید.

در پایان…

حال که با ۶ اشتباهی که اکثر افراد در مورد ایده های شان انجام میدهند آشنا شدید، زودتر دست به کار شده و فکری برای اجرایی کردن ایده های ناب خود بکنید.

 

شما که نمی خواهید سال های آینده ببینید ایده تان را کسان دیگری اجرا کرده اند و موفق هم هستند و شما تنها به دلیل نداشتن برنامه، ترس از شکست، منتظر رسیدن روز موعود و هزار و یک بهانه دیگر آن را اجرا نکرده اید.

 

پشیمانیِ کدام یک برای تان بزرگتر است؟ با تصمیم گیری برای اجرا و برنامه ریزی، تحقیق و ارزیابیِ رقبا و پیاده سازی ایده تان در زمان درست، همین امروز خود را از جمعیت عظیم کسانی که تنها فکر و آرزو میکنند و هرگز اقدام نمی کنند جدا کرده و موفقیت آینده تان را تضمین کنید.

در عین حال فراموش نکنید داشتن ایده به تنهایی کافی نیست. ایده ای که به نظر شما عالی است شاید خواهان زیادی در بازار هدف تان نداشته باشد، پس قبل از اجرا کردن آن حتما تحقیق کرده و بازار را بررسی کنید، سپس با یک برنامه و استراتژی درست دست به کار شوید.

مطالب مشابه ایده کسب درآمد:

 

 

شیوه اجرای ایده کسب و کار اینترنتی

 

 




ارسال توسط پول دوست

شروع کسب و کار موفق و کسب درآمد

افراد زیادی را می شناسم که سالهاست قصد دارند کسب و کار اینترنتی راه اندازی کنند و ایده های فوق العاده جالبی درباره کسب درآمد و شیوه های درآمدزایی علمی از اینترنت دارند ولی هنوز اقدام خاصی نکردند. اینها دو مشکل اساسی در شروع کسب درآمد دارند اول اینکه رویای بزرگ و دست نیافتنی دارند و در خیالشان فقط کسب درآمد میلیاردی را پرورش می دهند و در همین حالت ماندند و هیچ اقدام عملی برای راه اندای کسب و کار نکرده اند . مشکل دوم اینکه می گویند سرمایه و توان مالی نداریم و یا خودشان را با بزرگان دنیای اینترنت و کسب درآمد مقایسه می کنند . در جواب این مشکل و بهانه ها باید گفت که برای هر کسب و کاری از جمله کسب درآمد از اینترنت باید از یک جایی شروع کرد تا اقدامی نکنیم کسب درآمد نخواهیم داشت .خود شروع کسب درآمد و راه اندازی کسب و کار گام نخست و شروع تحقق یک ایده بزرگ می تواند باشد.

شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که میگویید در زمینه خاصی تخصص، مهارت یا تجربه نداشته و به چیزهای مختلفی علاقه دارید یا شاید هم نمیدانید علایق اصلی تان چیست و هیچ ایده ای هم برای شروع کسب و کار خود ندارید، در عین حال با وجود تمام اطلاعات و منابع موجود در اینترنت برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی و کسب درآمد آنلاین، سردرگم مانده اید که باید از کجا شروع کرده و اگر بخواهید تمام این اطلاعات و مهارت ها را به دست آورید انگار سال ها طول میکشد تا بتوانید کسب و کار خود را شروع کنید و به درآمد برسید.

 

بسیاری از افراد سوالات مشابهی دارند و به نوعی کمال گرا هستند به گونه ای که میخواهند همه مهارت ها را یاد گرفته یا سرمایه کافی داشته باشند و خلاصه منتظر روز موعود هستند تا کسب و کارشان را شروع کنند، اما باید بدانید که به هر حال هر کسب و کار موفقی از جایی شروع کرده است.

 

زندگی و تاریخچه هر فرد یا کسب و کار موفقی را که بررسی کنید، خواهید دید که همه آن ها مهمترین قدم یعنی قدم اول را برداشته اند و با کمترین امکانات یا بودجه کسب و کار خود را آغاز کرده اند.

 

مطالعه زندگی افرد موفق و تاریخچه کسب و کارهای موفق میتواند دید بهتری به شما بدهد. مهم این است که کمال گرایی را کنار گذاشته و با هر امکانات و مهارتی که دارید فقط شروع کنید.

 

مهم ترین نکته این است که بهترین استفاده را از امکاناتی که دارید ببرید و برای مراحل بعدی کسب و کارتان نگران نباشید. مهارت های لازم را در زمان خودش و هنگامی که لازم بود میتوانید یاد بگیرید.

 

بزرگترین اشتباهی که بسیاری از تازه کاران میکنند این است که خود را با کسب و کارهای بزرگ و موفقی مقایسه میکنند که سال هاست در این حوزه در حال فعالیت هستند.

در ابتدا خود را با کسب و کارهای موفق مقایسه نکنید

بارها دیدیم افرادی که قصد راه اندازی یک فروشگاه اینترنتی و آنلاین را دارند، دائما میزان سرمایه و تجربیات خود را با فروشگاه دیجی کالا مقایسه میکنند و حتی به دنبال این هستند که قالب سایت خود را نیز مانند دیجی کالا طراحی کنند.

 

این بزرگترین اشتباهی است که میتوانید مرتکب شوید. به جای مقایسه خود با سایتی که ۱۰ سال است سابقه فعالیت دارد، بهتر است به امکانات موجود خود نگاه کرده و از آن بهترین استفاده را ببرید. از کم شروع کرده و آهسته و البته پیوسته و با تلاش و انجام اقدامات لازم مطمئن باشید شما هم میتوانید با داشتن دید بلند مدت و هدف درست در آینده نزدیک به سایت بزرگی چون دیجی کالا یا حتی موفق تر از آن تبدیل شوید.

 

بسیاری از  همان روزهای اول نگران تمام مراحلی هستند که باید برای به درآمد رساندن کسب و کارشان انجام دهند. اما مطمئن باشید به مرور زمان تمام آن چه نیاز دارید را یاد خواهید گرفت.

 

کاری که باید انجام دهید این است که بدانید باید چه مراحل و اقداماتی را انجام دهید تا بتوانید کسب و کارتان را به ثمر برسانید، تمام آن ها را لیست کنید تا دید خوبی از نقشه و برنامه خود داشه باشید.

 

اما بعد از آن به جای نگرانی برای یادگیری تمام آنچه در لیست است به اولین کاری که باید انجام دهید تمرکز کرده و تنها از همان نقطه کار خود را آغاز کنید. این میتواند پیدا کردن یک یا چند ایده یا بازار هدف باشد. در نهایت از پروسه ای که انجام میدهید لذت ببرید.

 

برای آنکه به بالای برج برسید باید پای خود را روی اولین پله بگذارید، به پله های بعدی فکر نکنید با اولین قدم شروع کنید.
درست مانند رانندگی در جاده، درست است که هر از گاهی باید حواستان به دور دست ها باشد و فقط به چراغ ترمز ماشین روبروی تان زل نزنید، اما زمانی که در جاده رانندگی میکنید به پیچ یا پیچ های بعدی یا اتفاقاتی که ممکن است در ۵۰ کیلومتر بعد بیفتد فکر نکرده و تمام تمرکزتان در همان پیچی است که در آن حضور دارید و سعی میکنید آن را با دقت و به درستی رد کرده و در عین حال از مناظر هم لذت ببرید.

 

در بیزنس و کسب و کار هم همانطور است باید همواره دید کاملی نسبت به تمام کارهای لازمی که باید انجام دهید داشته باشید و در عین حال، باید تمام تمرکزتان در بهترین استفاده از امکاناتی باشد که اکنون در اختیار دارید.

 

و فراموش نکنید که هیچ گاه نمیتوانید در تجارت و کسب و کار یک حرفه ای تمام عیار باشید زیرا هر چقدر پیشرفت کنید مهارت ها و تجربیات بیشتری به دست خواهید آورد. تنها با اقدام است که تجربه و مهارت های تان افزایش پیدا میکند.

 

با یک گوشه نشستن و فکر کردن به آینده و میزان درآمدی که از کسب و کارتان به دست می آورید نمیتوانید تجربه و مهارت لازم را به دست آورید.

 

قبل از آنکه ۴۰ سال تان شود سعی نکنید ۴۰ ساله باشید.

بارها شده افرادی میپرسند چطور میتوانیم تست A/B را برای لیست ایمیل خود پیاده کنیم؟ یا چطور نرخ تبدیل سایت مان را افزایش دهیم به گونه ای که بازدید کننده بیشتری تبدیل به مشتری شود؟
زمانی که از این افراد میپرسند چند نفر در لیست ایمیل تان است میگویند ۲۵ نفر یا چند نفر بازدید کننده دارند میگویند، روزی ۲۰ بازدید کننده!

 

این دوستان به این موضوع توجه نمیکنند که در حالیکه لیست ایمیل یا بازدید سایت شان به تعداد مناسبی نرسیده است، فکر کردن به این مسائل یا حتی صرف وقت برای یادگیری آن کاملا بی فایده است.
این جاست که کسی که هنوز ۴۰ سالش نشده سعی میکند مثل ۴۰ ساله ها فکر کند، معنی پیدا میکند.

فقط روی مهمترین اقدامات تمرکز کنید

در بیزنس و کسب و کار هم دقیقا همانطور است و شما نمیتوانید زمانی که هنوز در قدم های ابتدایی کارتان هستید و باید روی موارد مهمتری تمرکز داشته باشید، به فکر یادگیری روش های حرفه ای تر و تخصصی تر باشید.

 

به همین دلیل است که برای بسیاری، راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی مثل این است که باید برای یادگیری و ایجاد آن ۱۰ سال وقت صرف کرده و بعد شروع کنند، زیرا از همان روزهای اول به فکر مراحل بالاتر و حرفه ای تر هستند.

 

میدانید اولین کاری که باید انجام دهید چیست؟

پست شماره یک وبلاگ تان را بنویسید یا اولین مطلب را برای محتوای سایت تان منتشر کنید. فردا مطلب شماره دو را بنویسید و به هیمن ترتیب جلو بروید.
اگر سایت ندارید، قدم اول این است که ایده یا موضوع مناسبی پیدا کرده و سایت خود را بسازید، بعد به دنبال تولید محتوا بروید.

 

اگر هیچ ایده ای ندارد، از لیست کردن علایق و مهارت های تان شروع کرده و خودتان و توانایی های تان را بشناسید.
همینطور قدم به قدم جلو رفته و از همان روز اول نگران ۱ سال آینده تان نباشید. زمانی که وقتش برسد و مدت زمانی از حضورتان در کسب و کار گذشته باشد، خودتان به عقب که نگاه بی اندازید خواهید دید که تمام مراحلِ مهم و اساسی ای که فکر میکردید چقدر سخت و غیر ممکن به نظر می آیند پشت سر گذاشته اید و تجربیات و مهارت های بسیاری هم به دست آورده اید.

 

همانطور که در هر سنی که هستید باید مناسب سن تان رفتار و فکر کنید، در بیزنس و کسب و کار نیز در هر مرحله ای که هستید تمام تمرکزتان را روی همان مرحله و پیشرفت در آن قدم بگذارید و نگران ۱۰ سال آینده کسب و کارتان نباشید.

مطالب شروع کسب درآمد از اینترنت:




تاریخ: سه شنبه 18 مهر 1396برچسب:شروع ,کسب و کار موفق ,کسب درآمد,کسب و کار ,,
ارسال توسط پول دوست

اهمیت سرمایه گذاری گروهی برای کسب و کارهای کوچک

وقتی درباره کسب و کار و راه اندازی شغل برای کسب درآمد سخت به میان می آید تصور همگانی این است که باید سرمایه کلان داشت و یا یک فرد ثروتمند به عنوان کارفرما و یا کارآفرین اقدام به سرمایه گذاری کند در حالی که این باور اشتباه در راه اندازی کسب درآمد اعم از سنتی و یا آنلاین دارد. بسیاری افراد هستند که به صورت گروهی اقدام کرده و با جمع آوری سرمایه برای کسب و کار اقدام می کنند و چون سرمایه لازم را ندارند خودشان با قرار دادن مالشان اقدام به سرمایه گذاری می کنند در اینجا قصد دارم تا اهمیت سرمایه گذاری جمعی در راه اندازی کسب و کارهای کوچک را بررسی کنیم و اینکه بدانیم که بسیاری از کارهای بزگ و کسب درآمدهای کلان با این نوع سرمایه گذاریها به وجود می آید.

آمریکا همواره در رده کشورهای کارآفرین دنیا قرار داشته و به طور متوسط بر این باورند که شرکت خوب میتواند پشتیبان مالی برای رشد و توسعه پیدا کند.ما می‌دانیم که بیش از ۹۰ درصد صاحبان کسب و کارهای کوچک کماکان بر این باورند که بانک‌ها نخستین ایستگاه تامین مالی کسب و کار است، با وجود تاریخچه ۳۰ ساله بانکها حاکی از کاهش میزان وام‌ها به کسب و کارهای کوچک است.

کسب و کارهای کوچک پایگاه مشتری وفادار یا حجم زیادی از دنبال‌کنندگان داشته باشند می‌توانند مشمول مقررات سرمایه‌گذاری جمعی که در ۱۶ می ۲۰۱۶ تصویب شد باشند. شکل جدید سرمایه‌گذاری جمعی که نتیجه عنوان جدید سوم قانون JOBS است به شرکت‌ها امکان افزایش سرمایه با استفاده از پلتفرمهای سرمایه‌گذاری جمعی و تا ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار در سال برای کسب و کارشان خواهد داد. شما با فروش سهام در کسب و کارتان موافق هستید و می‌توانید پیشنهاد مشارکت با فردی دیگر را نیز بدهید. با وجود این، محدودیت‌هایی در مورد افرادی که براساس درآمدشان سرمایه‌گذاری می‌کنند وجود دارد. مبادلات انجام شده از طریق پلتفرمهای مبتنی بر وب به شما در هماهنگی با قوانین کمک خواهد کرد و بدین ترتیب می‌توانید کمیسیون فروش سهام داشته باشید.

این شکل افزایش سرمایه به ویژه در نظر کسب و کارهای «اصلی» که تاریخچه پرباری داشته و با مشتریان تعامل دارند جذاب است اما بانکها تمایلی به آن ندارند و قادر به پرداخت وام نیستند. این روند در بسیاری از کشورهای دیگر نیز وجود دارد و کسب و کارهای خلاق توانسته‌اند با بهره‌مندی از آن سرمایه خود را تا میانگین حدود ۷۰۰٫۰۰۰ دلار افزایش دهند.

در سپتامبر ۲۰۱۵، عنوان چهارم قانون JOBS به اصلاح مقررات A قانون اوراق بهادار مبادرت ورزید. بدین صورت که شرکت‌های در حال توسعه می‌توانند  در قالب عرضه کوچک عمومی سرمایه خود را تا ۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار از طریق جایگزین کم هزینه و ساده افزایش دهند.

شرکت‌ها همچنین می‌توانند از مفاد جدید قوانین A استفاده کنند ـ به این معنا که می‌توانید اعلام کنید که در فکر افزایش سرمایه هستید. ین شکل از اعلان عمومی از سال ۱۹۳۰ غیرقانونی بوده اما با شفافیت و صراحتی که پلتفرمهای وب اعمالنمودند، در حال حاضر اظهارتمایل برای پذیرش سرمایه‌گذاران قانونی است.

بسیاری از بانوان صاحب کسب و کار و همچنین کسب وکارهای کوچک می‌دانند که سرمایه‌گذاران حرفه‌ای ـ خواه شبکه‌های سرمایه‌گذاران فرشته یا سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز نسبت به سرمایه‌گذاری در مشاغل آنها روی خوش نشان نمی‌دهند. به نظر می‌رسد که سرمایه‌گذاری جمعی نیز دقیقاً راه مخالفی در پیش گرفته باشد. داده‌های برگرفته از محققان دانشگاههای برتر نشان داده است که تعداد زیادی از بانوان سرمایه‌گذار وجود دارند که فعالانه به دنبال پشتیبانی از همجنس‌های خود و همچنین کسب و کارهای کوچک و حاشیه‌ای هستند. به واقع زنان بیشتر از مردان در امر سرمایه‌گذاری جمعی موفق هستند. اما دلیل چیست؟ موفقیت در سرمایه‌گذاری جمعی مستلزم تکیه بر روابط و لینک‌های رسانه اجتماعی برای سوق دادن تمایلات و آگاهی‌ها نسبت به شرکت شما است. بسیاری از کاربران رسانه اجتماعی خانم هستند و به نظر می‌رسد که طوفان نوآوری اجتماعی وزیدن گرفته که در آن به طور شگفت‌انگیزی کسب و کارهای کوچک متعلق به بانوان از سوی سرمایه‌گذاران پشتیبانی شده‌اند و دلیل آن پیوند با فناوری، رسانه اجتماعی و اختلال در قوانین مالی است.

سرمایه‌گذاری جمعی می‌تواند سرمایه مورد نیاز برای تجهیزات، افزایش سرمایه یا موارد راهبردی را تامین نماید. در بسیاری موارد، این روند به دستاویزی برای سایر الگوهای سنتی‌تر تامین مالی تبدیل شده است. برخی مالکان خردمند کسب و کارهای کوچک، یاد گرفته‌اند که در مراحل اولیه بر سرمایه‌گذاری جمعی تکیه کنند تا قدرت چانه‌زنی را بالا برده و سرمایه بیشتری برای سرمایه گذاری‌های بعدی بیندوزند.

این قوانین، خواه ابزاری برای تامین مالی استارت‌آپ‌های کوچک باشند یا به عنوان آلترناتیوی برای هزینه‌های بالای IPO تلقی شود، گزینه‌های تامین مالی موجود استارت‌آپ‌ها و کسب و کارهای کوچک را در ایالات متحده آمریکا بهبود بخشیده است.




ارسال توسط پول دوست

هیجان کسب درآمد و حفظ انگیزه کسب و کار

راه اندازی و شروع یک کار و کسب درآمد اگر با ایده جذاب همراه باشد یقینا شور و شوق زیادی در انسان و گروه همراهش ایجاد می کند. این انگیزه و اشتیاق اولیه مثل موتور محرک فرد را در کسب و کار به جلو می برد و موجب ایجاد انرژی مضاعف برای اجرای کامل ایده های کسب و کار است اما گاهی اتفاق می افتد که پس از مدتی کوتاه، کارآفرین و صاحب کسب و کار آن روحیه شاد و انگیزه بالا برای ادامه راه را از دست بدهد و این تاثیر بد در رشد کسب و کارشان بگذارد . ممکن است که ایده ها و اهداف فرد که می تواند بسیار راهگشا و موجب ترقی کسب درآمد و افزایش درآمد باشد با رکود مواجه شود . این اتفاق ممکن است برای هر کدام از شما اتفاق بیفتد در این موقع شما، احساس میکنید دیگر آن انگیزه ابتدای کار را ندارید، احساس درجا زدن داشته و هیچ پیشرفتی نمی کنید، نا امیدی بر شما غلبه میکند و انگیزه خود را از دست میدهید، دیگر امیدی به آینده کسب و کاری که راه انداخته اید نداشته و تمام آرزوها و اهداف خود را بسیار دور و دست نیافتنی میابید.

 

حس میکنید کاری که انجام می دهید ارزش صرف این همه وقت و انرژی را نداشته و فقط وقت تلف کردن است.
اگر چنین احساساتی دارید، بهتر است ایمان و امید خود را از دست نداده و به راه خود ادامه دهید، به هیچ عنوان تسلیم نشوید، زیرا اگر می خواهید در کسب و کار خود موفق باشید باید بمانید و بجنگید و ادامه دهید، اگر می خواهید نا امید شده و با هر سختی و مشکلی دست از کار بکشید باید همین جا بگوییم راه اندازی کسب و کار و رسیدن به آزادی مالی کار شما نیست، بهتر است جایی شاغل شوید و بی خیال رسیدن به آرزوهای بزرگ خود شوید.

 

اما اگر آمده اید که یک کسب و کار موفق را راه بی اندازید و آرزوهای بزرگی دارید و نمی خواهید به راحتی تسلیم شوید پیشنهاد می کنیم این مطلب را تا انتها بخوانید.

 

نگران نباشید بی انگیزه شدن و از دست دادن امید و ایمان برای ادامه کسب و کار کاملا طبیعی است و به سراغ همه می آید. اما برای اینکه بتوانید در سخت ترین شرایط هم انگیزه خود را حفظ کرده و به کارتان ادامه دهید لازم است تا اقدامات زیر را انجام دهید:

 

همواره به خود دلیل راه اندازی کسب و کارتان را یادآوری کنید.

مدتی که از شروع راه اندازی کسب و کارتان گذشت ممکن است فراموش کنید که اصلا برای چه این کسب و کار را راه انداخته اید؟ ممکن است در ابتدا برای داشتن درآمد بیشتر اقدام به راه اندازی یک کسب و کار آنلاین کرده باشید یا اینکه آرزوها و اهداف بزرگتری داشته اید، ممکن است با هدف رسیدن به آزادی مالی دست به این کار زده اید یا از اینکه برای این و آن کار کنید خسته شده و میخواهید رئیس خودتان باشید، یا شاید هم به عنوان یک سرگرمی به آن نگاه کرده اید.

 

هر چه بوده مهم این است که آن چیز به شما انگیزه کافی برای شروع داده است، پس هر زمان که دچار یاس و نا امیدی شدید، لازم است تا آن چراها و دلایل را به خود یادآوری کنید.
بد نیست هر روز و قبل از شروع کارتان این دلایل را به خود یادآوری کنید تا با انگیزه بیشتری فعالیت های مرتبط با کسب و کار خود را انجام دهید.

 

کارتان را جذاب و خوشایند کنید.

گاهی انگیزه خود را از دست میدهید زیرا کاری که میکنید به اندازه کافی برای تان جذاب و خوشایند نیست، این کاملا طبیعی است. در خلال راه اندازی کسب و کار اینترنتی و البته هر کسب و کاری، برخی از کارها باید به صورت تکراری انجام شود و ممکن است شما به انجام آن کارها علاقه ای نداشته باشید.

 

اما به هر حال چه خوشتان بیاید چه نه، برای موفقیت کسب و کارتان لازم است تا این کارها را انجام دهید.
به همین منظور باید به دنبال راهی باشید تا انجام فعالیت های مرتبط با کسب و کار خود را خوشایند کنید:

 

یکی از روش های عالی برای این منظور این است که برای خود یک پاداش در نظر بگیرید، به این صورت که در یک مدت زمانی که تعیین می کنید مثلا در عرض ۳۰ دقیقه باید کاری که برای تان چندان خوشایند نیست را انجام دهید، اما بعد از پایان این سی دقیقه میتوانید به انجام فعالیتی که به آن علاقه زیادی دارید بپردازید.

روش پومودورو

برای این منظور میتوانید از روش پومودورو استفاده کرده و با تعیین بازه های زمانی ۲۰ الی ۳۰ دقیقه ای کارهای سخت و ناخوشایند خود را انجام دهید و پس از پایان زمان مشخص شده، کاری که به آن علاقه زیادی دارید را شروع کنید.

 

مثلا بعد از پایان آن سی دقیقه میتوانید نوشیدنی یا غذایی که دوست دارید را میل کرده یا بازی مورد علاقه تان را انجام دهید یا اینکه یک فیلم یا سریال را تماشا کنید.

 

اما باید خود را ملزم کنید تا پایان این ۳۰ دقیقه تمام تمرکز خود را روی فعالیتی که انجام میدهید معطوف کنید.
با انجام این کار بعد از مدتی میتوانید فعالیت های ناخوشایند برای کسب و کارتان را با انجام کارهایی که دوست دارید مرتبط کنید.
همچنین در صورتی که امکانش هست میتوانید برخی از کارهای تکراری و ناخوشایند را به دیگران واگذار کنید.
بررسی کرده و ببینید کدام یک از قسمت های کسب و کارتان را میتوانید برای انجام به دیگران واگذار کنید؟

 

به ذهن تان اجازه ندهید شما را گول بزند.

گاهی وقت ها ممکن است احساس درجا زدن کنید، مخصوصا زمانی که می بینید همه دوستان و آشنایان شما با سر کار رفتن حقوقی در آخر ماه دریافت میکنند در حالی که شما هیچ نتیجه ای از کار خود ندیده و انگار دارید درجا میزنید.

 

اما این بازی ای است که ذهن تان با شما میکند، بارها شده فکر می کنیم در زندگی به هیچ جایی نرسیده ایم و دیگران همه پیشرفت کرده اند و فقط ما مانده ایم، در حالیکه اگر به ۲ یا ۳ یا ۵ سال گذشته خود نگاه کنید متوجه خواهید شد که از آن روز ها نه تنها بسیار پیشرفت کرده اید بلکه چیزها و تجربیات بسیار زیادی به دست آورده اید.

 

بدترین کاری که ذهن تان با شما میکند این است که دائما شما را در مقام مقایسه با دیگران قرار داده و به این ترتیب حس درجا زدن به شما دست میدهد.
اما فراموش نکنید که راه اندازی کسب و کار نیاز به زمان دارد و باید با دید بلند مدت به آن نگاه کنید.

 

مطمئن باشید که شما در ۲ یا ۳ سال آینده بسیار جلوتر از دوستان خود خواهید بود و با ادامه و امید به انجام کاری که می کنید در بلند مدت نه تنها از دوستان خود جلوتر خواهید بود بلکه میتوانید به آزادی مالی ای برسید که همیشه در آرزوی آن بودید.

هرگز تسلیم نشوید

دقت داشته باشید که اگر امروز به خاطر حس درجا زدن نا امید شده و کارتان را رها کنید، در چند سال آینده حسرت امروز را خواهید خورد و آرزو میکردید ای کاش کارتان را ادامه داده بودید.

 

پس به هیچ عنوان خود را با دیگران مقایسه نکرده و هرگاه حس درجا زدن به شما دست داد بدانید که فرایند موفقیت در راه اندازی کسب و کارتان یک پروسه بلند مدت است و تنها لازم است تا امید داشته و به کارتان ادامه دهید.

 

اهداف واقعی و مشخص برای خود تعیین کنید.

یکی از مهمترین دلایل ایجاد بی انگیزگی بعد از شروع کسب و کار آنلاین، در نظر گرفتن اهداف غیر واقعی است. بسیاری از افراد با رویای یک شبه پولدار شدن و کسب درآمد بسیار و بالا شروع به راه اندازی یک سایت یا ساخت کسب و کار آنلاین می کنند، در حالی که کسب درآمد و موفقیت در کسب و کار آنلاین یک پروسه بلند مدت است که حداقل نیاز به یک سال زمان دارد.

 

اگر اهداف غیر واقعی برای خود انتخاب کنید مطمئن باشید که دیر یا زود دچار یاس و نا امیدی خواهید شد.
در عین حال در نظر گرفتن اهداف بسیار کوچک نیز بعد از مدتی شما را از ادامه کار دل زده خواهد کرد. بسیاری از افراد با هدف کسب درآمد جزئی برای پوشش دادن هزینه های اضافی زندگی خود و به عنوان سرگرمی شروع به راه اندازی کسب و کار آنلاین می کنند.

 

مثلا خیلی از نوجوانان در تابستان و در اوقات فراغت خود با هدف کسب درآمد جزئی و صرفا برای سرگرمی شروع به ساخت سایت های مختلف با موضوعات متفاوت کرده و در آن روزانه تعداد زیادی مطلبِ کپی از این سایت و آن سایت قرار میدهند با هدف کسب درآمد سریع، در حالیکه بعد از مدتی که سایت نیاز به اداره و صرف زمان و انرژی خواهد داشت تا بتواند به مسیر خود ادامه دهد، از آنجایی که درآمد چندانی ندارند آن را نیمه کاره رها کرده و می گویند این چند تومان پول ارزش ادامه این کار را ندارد.

تعیین هدف مشخص

کاری که باید انجام دهید این است که اهداف واقع بینانه برای خود در نظر بگیرید، نه اهداف خیلی کوچک و نه اهداف خیلی بزرگ و دست نیافتنی.
ممکن است هدف شما کسب درآمد ۱۰۰ میلیون تومان از اینترنت باشد، دقت داشته باشید که این هدف به هیچ عنوان دست نیافتنی نیست و کاملا ممکن است، اما برای شمایی که تازه میخواهید شروع به کار کنید و تجربه و مهارت لازم را ندارید، بسیار دور می نماید، پس بهتر است این هدف بزرگ خود را به قطعات کوچکتری تقسیم کرده و هدفی را در نظر بگیرید که برای تان قابل باور و البته مشخص باشد.

 

مثلا کسب درآمد ماهیانه ۲۰۰۰۰۰ تومان در مدت ۶ ماه بسیار دست یافتنی تر، واقع بینانه و کاملا مشخص برای ذهنتان است.
زمانی که به این هدف رسیدید میتوانید هدف بعدی خود را کسب درآمد ماهی ۵۰۰ هزار تومان در نظر گرفته و به این ترتیب هم انگیزه کافی برای ادامه خواهید داشت، هم میتوانید کسب و کار خود را گسترش داده و به اهداف بزرگتر برسید.

 

هر زمان نیاز داشتید به خود استراحت بدهید.

هر کاری کنید باز هم زمان هایی میرسد که واقعا انگیزه و انرژی کافی برای ادامه ندارید، بهتر است گاهی به خود استراحت داده به سفر بروید و یا به انجام فعالیت های دلخواه تان بپردازید، بد نیست هر از چند گاه یک بار به مدت یک هفته از کار خود کناره گیری کرده و به استراحت بپردازید تا ذهن شما آمادگی و انگیزه لازم برای فعالیت مجدد را پیدا کند.

به خود استراحت دهید

البته دقت داشته باشید که به هیچ عنوان اجازه ندهید این زمان به بیش از یک هفته بی انجامد، تا به اصطلاح پشت تان باد بخورد، باید سعی کنید هر طور شده بعد از مدت یک هفته استراحت به کار خود بازگشته و فعالیت های لازم برای اداره کسب و کارتان را از سر بگیرید.
میتوانید برای ایجاد انگیزه در خود از روش های گفته شده در فوق استفاده کنید.

 

در پایان…

فراموش نکنید یکی از بهترین روش ها برای ایجاد انگیزه و شروع به انجام فعالیت های لازم برای موفقیت کسب و کارتان این است که یک دلیل واقعی یا به معنی بهتر یک چرای بزرگ برای راه اندازی کسب و کارتان و اهدافی که انتخاب کرده اید داشته باشید.
اگر هدف شما کسب درآمد ۱۰ میلیون تومان در یک سال آینده است، باید دقیقا بدانید چرا میخواهید این ده میلیون تومان را به دست آورید؟

 

ممکن است بخواهید از این ۱۰ میلیون تومان برای پرداخت اقساط وام خود استفاده کنید یا ممکن است بخواهید آن را در کار بزرگ تری سرمایه گذاری کنید و یا بخواهید از این پول برای خرید چیزی که لازم دارید استفاده کنید.
مهم نیست این رقم چقدر بزرگ یا کوچک باشد، مهم این است که دقیقا بدانید برای چه نیاز به این مقدار پول دارید.

 

اگر میخواهید هر چه سریعتر به هدف خود برسید باید اولا اهداف قابل باور برای خود تعیین کنید، دوم اینکه باید دقیقا بدانید چرا میخواهید به این هدف برسید، و سوم اینکه باید این هدف کاملا مشخص باشد، اگر میخواهید کسب درآمد کنید باید دقیقا بدانید به چه مقدار پول نیاز دارید، در نهایت برای رسیدن به این هدف یک بازه زمانی مشخص تعیین کرده و دست به کار شوید.




تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1396برچسب:هیجان, کسب درآمد , حفظ, انگیزه ,کسب و کار ,
ارسال توسط پول دوست

معرفی مشاغل پر درآمد خانگی

کسب و کار و درامد در کشور ما بیشتر محدود به کسب و کارهای تجاری بیرون، کارخانجات، کارمندی و... می شود در حالی که در برخی از کشورهای نظیر ایتالیا و تایوان، کسب و کار خانگی و کسب درآمد خانوادگی دارای رونق بالایی است . کسب درآمد خانگی حال به صورت خانوادگی یا فردی یکی از مشاغل پردرامد دنیا محسوب می شود و دارای مزایای زیادی هست که صرفه بالای اقتصادی و ارزان بودن از شاخصه های اصلی ان است. ما ایرانی ها کم کم باید توجه خاص به مشاخل و کسب و کار خانگی داشته باشیم و فقط کارهای فالب بافی، گلیم بافی و ...چند کار محدود را منبع کسب درآمد خانگی قرار ندهیم. در اینجا قصد دارم تا هشت شغل پردرآمد خانگی را که اتفاقا آزمایش شده و درآمد مناسبی داشته را معرفی کنم.
 

 اگر اشتغال در یک محیط بسته و رسمی شما را آزار می‌دهد یا اینکه به دلیل گرفتاریهای خانوادگی مثل پرستاری از بیمار یا فرزندتان مجبور به کار در منزل هستید ۸ پیشنهاد عالی برایتان داریم تا بتوانید درآمدی که انتظارش را دارید بسازید و علاوه بر آن در خانه باشید و مجبور به حضور در یک محل کار نباشید.
  ۸ شغل پردرآمد خانگی بیشتر آشنا شوید.
۱.مشاور بازاریابی
اگر مدتی در صنعتی خاص مشغول به کار بوده و از تجربه کافی برخوردار هستید، چرا نقش یک مشاور بازاریابی را بر عهده نگیرید؟ می‌توانید کار خود را با ارائه خدمات به مشتری‌های آشنا آغاز کنید و کم کم کارتان را گسترش دهید.
۲. مشاغل مربوط به اینترنت
اگر به کامپیوتر و اینترنت علاقمند هستید، بد نیست اگر به شغل هایی مانند طراحی وب فکر کنید. تنها هزینه‌ای که برای شروع کار خود لازم دارید هزینه سیستم‌های کامپیوتری است.
۳. عکاسی
اگر عکاسی را دوست دارید، چرا از آن به عنوان یک شغل استفاده نکنید؟ کافی است تجهیزات و ابزار دیجیتال موردنیاز را فراهم کنید. حتی می‌توانید شغلتان را گسترش بدهید و به فیلمبرداری و آموزش عکاسی هم بپردازید.
۴. کسب و کار اینترنتی
اگر به بازار سهام و تغییر و تحولات آن علاقمند هستید، احتمالا تجارت آنلاین شغل مناسبی برای شما خواهد بود. می‌توانید در منزل بمانید و خدمات مشاوره‌ای و تجاری خود را به مشتریان ارائه بدهید.
۵. املاک و مستغلات
با کاهش و افزایش مداوم نرخ زمین و مسکن، بسیاری از مشتریان به مشاوره و کمک دلالان و کارشناسان مسکن نیاز پیدا می‌کنند. اگر در این زمینه از علاقه و تجربه کافی برخوردار هستید، می‌توانید به عنوان یک واسطه یا مشاور مسکن مشغول به کار شوید.
۶. قطعات اتومبیل
بسیاری از افراد به اتومبیل علاقمند هستند ولی نمی‌دانند که می‌توانند این علاقه را به یک شغل تبدیل کنند. شما می‌توانید با کارخانه‌ها تولید‌کننده قطعات خودرو قرارداد ببندید و به مشتری هایی که به آنها احتیاج دارند ولی چگونگی تماس با سازندگان را نمی‌دانند، خدمات ارائه بدهید.
۷. کیترینگ مواد غذایی
آشپزی هم می‌تواند یک شغل پردرآمد خانگی باشد، حتی در داخل خانه شما! کافی است استعداد آشپزی داشته باشید، سلیقه مشتری‌ها را بشناسید و صد البته به غذا و آشپزی علاقمند باشید.
۸. باغبانی
برای باغبان بودن لزومی ندارد به باغچه‌های دیگران رسیدگی کنید و گل هایشان را آب بدهید. می‌توانید مکانی را در نظر بگیرید و علاوه بر کاشت گیاهان و گل‌های مختلف، به فروش تجهیزات باغبانی، آموزش و مشاوره مشغول شوید.

مطالب مشابه کسب درآمد در منزل:

 

 

ایده کسب درآمد اینترنتی و خانگی: راه اندازی آموزشگاه موسیقی

اصول رقابت و احترام در کسب درآمد اینترنتی و خانگی

کسب درآمد خانگی

راههای کسب درآمد در منزل




ارسال توسط پول دوست

کسب درامد با موج سواری

دنیای کسب و کار و به طور کلی کسب درآمد اعم از سنتی و آنلاین همواره با حالات مختلف کارآفرینی مواجه بوده است و افراد با توجه به عملکردشان در کسب درآمد به گروههای مختلف تقسیم می شوند . در واقع اقتصاد و کسب و کار افراد با نوع رفتاری که در شیوه کار و کسب درآمد انجام می دهند تقسیم بندی می شوند یکی طراح و تولید کننده است و دیگری ممکن است یه تقلید کننده از کسب و کار باشد یکی آگاهانه تقلید کند و دیگری تقلیدی کورکورانه از ایده و کسب درآمدی داشته باشد. این نوع انتخاب و رنگ و شیوه کسب و کار یک گروه است که مشخص می کند در کدام دسته قرار می گیرد. شما هم با مطالعه این دسته ها می وانید تصمیم بگیرید که کسب و کار و شیوه کسب درآمدتان در کدام حالت اقتصادی و تجاری قرار می گیرد.

آیا می دانستید اقتصاد را از یک منظر می توان به سه دسته تقسیم کرد؟

۱) موج سازان: منظور شرکت هایی هستند که همواره نوآور بوده و استراتژی آنها این است که اگر قرار است موجی بیاید ما باید سازنده آن باشیم. بدیهی است که این شرکت ها از قدرت تحمل شکست بالایی برخوردارند و ضمن بهره مندی از نیروهای خلاق و مدیران جسور به صورت دایم در جست وجوی پاسخ به نیازهای بشر با ارائه محصولات جدید هستند. هرچند آمارها نشان می دهد قسمت اعظم محصولات نو تا به حال در دنیا شکست خورده اند، اما باز هم موج سازان به علت بهره مندی از محصولات موفق شان ریسک شکست را هم می پذیرند.

۲) موج سواران: اینها استراتژی چریکی دارند و با هوشیاری موج سازان را تعقیب می کنند و نمی گذارند فاصله شان با موج سازان زیاد شود. موج سواران تخصص بالایی در الگوبرداری آگاهانه دارند. لازم است برای تقلید کورکورانه و الگوبرداری آگاهانه تفکیک قایل شویم. اتفاقا این شیوه عمل برای بسیاری از شرکت های ایران توصیه می شود و ضمن حضور در بازار جهانی از ریسک موج ساز بودن هم می کاهد.

۳) اسیران موج: اینها شرکت هایی هستند که تحولات محیط را نمی بینند و همواره به صورت سنتی عمل می کنند. در حقیقت این موج تغییر و تحولات بازار است که برای این دسته تعیین تکلیف می کند و بدیهی است این بنگاه ها همچون زورقی بی اختیار در دست موج اسیر بوده و چه بسا موج آنها را به صخره بکوبد.

حتما هم از این دسته شرکت ها زیاد سراغ دارید که قبلا وجود داشته اند اما امروز اثری از آنها نیست. در دنیای رقابتی پرچالش عصر جدید یا باید موج ساز باشید یا موج سوار، در غیر این صورت اسیر موج می شوید. شرکت های موج ساز و موج سوار با بهره گیری از وجوه تمایز، نسبت به بازارسازی اقدام می کنند.




تاریخ: شنبه 15 مهر 1396برچسب: کسب درامد , موج سواری,کسب و کار,,
ارسال توسط پول دوست

کسب درآمد آسان با ایده های ساده

زمانی که صحبت از کسب درآمد و کسب و کار اعم از تجارت آنلاین و یا تجارت فیزیکی و سنتی می شود همه به فکر ایده های تجاری بزرگ و یا سرمایه های کلان می افتند در حالی که واقعیت کسب و کار آنلاین و سنتی اینها را نمی طلبد . مهم نیست شما برای پولدار شدن و یا راه اندازی کسب و کار پولساز حتما یک ایده پرداز شاخص و یا کارآفرین برتر باشید . با ساده ترین ایده ها و به قول معروف دم دستی ترین ایده ها می توان به راحتی به کسب درآمد پرداخت و یا به عنوان کارآفرین کسب و کار مناسبی را راه اندازی کرد. شعار معروفی است که بزرگترین کارآفرینان از دل دم دست ترین ایده ها به موفقیت و کسب درآمد بالا رسیدند. در اینجا قصد دارم تا سرگذشت یک کارآفرین موفق که با مشورت توانست از دم دست ترین ایده به ثروتی هنگفت برسد بپردازم.

تجربه شکست در راه آفرینش یک کسب‌وکار تازه، تجربه‌ای اجتناب‌ناپذیر است. برنامه‌ریزی‌ها، استراتژی‌ها و آینده‌نگری‌ها ممکن است در ثانیه‌ای وارونه شوند و مسیر هموار کسب‌وکار را به کابوسی تیره‌وتار بدل کنند. همواره این امکان وجود دارد که پیش‌بینی‌ها ناقص و نادرست از آب درآیند و کارآفرینان را به سراشیبی سوق دهند. مت ویلسون کارآفرین ۲۹ساله آمریکایی و بنیان‌گذار وب‌سایت «مدیرعامل‌های زیر ۳۰ سال» است. او همچون بسیاری از کارآفرینان هم‌نسل خودش، مسیر موفقیت را به‌سادگی نپیموده و با آنکه در روزگار جوانی کسب‌وکاری خلاق و جهانی برای خود دست‌وپا کرده، چالش‌های فراوانی را پشت سر گذاشته است. وب‌سایت او امروز منبعی غنی برای آگاهی‌بخشی به کارآفرینان جوان و فضایی برای به اشتراک‌گذاری تجربه‌های شکست و موفقیت است. ویلسون بر این باور است که الگوهای کارآفرینی امروز با گذشته تفاوت زیادی دارند. او دراین‌باره می‌نویسد: «در نگاه اول این‌طور به نظر می‌رسد که کارآفرینان جوان امروز، منابع بیشتری برای استناد و چاره‌جویی دارند، تکنولوژی بیشتری در دسترس آنهاست و مسیر کسب‌وکار برایشان هموارتر است. اما ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود.

کارآفرینان جوان امروز پا در دنیایی می‌گذارند که با قدیمی‌ترهای میدان و حرفه‌ای‌ها سروکار دارند. کسانی که پیش‌تر بازارهای رقابتی را در دست گرفته‌اند و تبدیل به برندهایی جاافتاده و جهانی شده‌اند. بزرگ‌ترین مشکل تازه‌واردان میدان کارآفرینی، یافتن اعتبار است. سرمایه‌گذاران معمولا مایل به حرف‌های جوانان جاه‌طلب و خلاق نیستند و ترجیح می‌دهند در چارچوب‌های محافظه‌کارانه خودشان کسب درآمد کنند.»

ویلسون بعد از فارغ‌التحصیلی در دانشگاه به سراغ برگزاری کارگاه‌های کارآفرینی می‌رود و تصمیم می‌گیرد کمیته کارآفرینی را در نیویورک راه‌اندازی کند، اما با ورشکستگی بنگاه پدرش او تمام آنچه به‌عنوان سرمایه کار در نظر گرفته بود را از دست می‌دهد. ویلسون که می‌دانست دیگر خبری از سرمایه اولیه راه‌اندازی کسب‌وکار رویایی‌اش نیست، خانه پدری را فروخت و همراه مادرش در آپارتمانی کوچک سکنا گزید. او برای گذران زندگی مجبور شد در شرکت تاسیسات شهری کار کند و شغلش حفر چاه در خیابان‌های نیویورک بود. «روزی ۱۲ ساعت چاه می‌کندم و وقتی به خانه می‌آمدم، رویای استارت‌آپم را در ذهن می‌پروراندم. در همان روزها یکی از دوستان دانشگاهی‌ام را دیدم. او که به توانمندی‌ام باور داشت، اصرار کرد به جای بنگاه بزرگ کارآفرینی، یک شبکه اجتماعی کوچک کارآفرینی راه‌اندازی کنم.»  مت با کمک جرد اُتول شبکه‌ای اجتماعی با نام «مدیرعامل‌های زیر ۳۰ سال» راه‌اندازی کرد. «از طریق صفحات شخصی‌مان در فیس‌بوک، آن را تبلیغ می‌کردیم و از تجربه‌های ریزودرشت شغلی‌مان در آن می‌نوشتیم. کم‌کم توانستیم مدل‌هایی برای توصیف انواع کسب‌وکار و شیوه‌های کسب درآمد و خدمات مشاوره‌ای طراحی کنیم. بزرگ‌ترین مشکلمان این بود که هنوز اعتبار چندانی نداشتیم و کسی حاضر به سرمایه‌گذاری روی شبکه اجتماعی ما نبود؛ با این حال بعد از شش ماه ۷۵ هزار نفر عضو داشتیم و این باارزش‌ترین دستاوردمان بود.»

او در مجله فوربز خطاب به کارآفرینان جوان می‌گوید: «من برای جوانانی که خودشان را از چارچوب‌های کار روزمره بیرون می‌کشند و به دنبال آرزوهایشان می‌روند، احترام زیادی قائلم. کارآفرینی و مسیر عملی کردن ایده‌ها، الزاما خلق کاری عجیب‌وغریب نیست. گاهی بزرگ‌ترین کارآفرینی‌ها از دل دم‌دستی‌ترین ایده‌ها بیرون می‌آیند. تازه‌واردان به دنیای استارت‌آپ نباید از سختی‌ها و نه شنیدن‌ها سرخورده شوند. رسم بازار کسب‌وکار این است که قدیمی‌ها به جوانان کمتر میدان می‌دهند، اما همین ناکامی‌هاست که به ایده‌ها قوت می‌دهد.

جوانان کارآفرین باید بدانند که اولین و آخرین کسانی نیستند که پا در این عرصه دشوار گذاشته‌اند. رویاها قرار نیست یک‌شبه محقق شوند و گاهی سال‌ها زمان می‌برد تا مسیری یک قدم جلو برود، اما کارآفرینی تنها رسیدن به نتیجه نیست، بلکه روندی است که هر لحظه‌اش به انسان درس می‌دهد.»




ارسال توسط پول دوست

اپلیکیشن مناسب کسب و کارهای کوچک

بازار اپلیکشن ها و استارت آپ ها این روزها داغ است و چنان با اقبال عمومی مواتحه شدند که بازار کسب و کار و درآمد اینترنتی و موبایلی را تحت تاثیر قرار دادند . اپلیکیشن ها بازار کسب و کارهای اعم از کسب درآمد بزرگ و یا خرده پا را متحول کردند و گامی بزرگ در شیوه مدیریت هم ایجاد کردند در مقالات قبلی به مواردی از کسب درآمد از طریق موبایل و استارت اپ ها اشاره کردیم مثل این موارد:

در ادامه قصد دارم تا بیست اپلیکشن موثر و کارآمد برای کسب و کارهای کوچک را معرفی کنم .  اداره کردن کسب و کارهای کوچک ضمن رسیدگی به شکایات مشتریان، پیگیری زمان بندی کار کارمندان و نظارت بر هزینه ها، کار دشواری است. اگر به دنبال افزایش بهره وری و سازمان دهی هستید یا اگر در نقش کارآفرین قصد دارید زندگی خود را کمی آسان تر کنید.

یک اپ خوب، همان چیزی است که به آن نیاز دارید برای اینکه به شما کمک کنیم در دریای بی پایان اپ ها گشتی بزنید، فهرستی از بهترین اپ ها را گردآوری کرده ایم. این ۲۰ اپ کمک می کنند فهرست وظایف روزانه خود را در کسب و کار کوچکتان سازماندهی کنید و همچنان در صدر باشید.

 

Addappt

این اپ به همکاران تجاری، دوستان و خانواده تان اجازه می دهد اطلاعات تماس خود را در کتاب آدرس شما به روز کنند. توسعه دهندگان این اپ معتقدند این محصول به شبکه اجتماعی شما کمک می کند تا همچنان خود را حفظ کند.

برای مثال، اگر تامین کننده شما هم از Addappt استفاده می کند و به تازگی شماره موبایل جدید خریده باشد، می تواند این به روزرسانی را در کتاب آدرس شما انجام دهد. همچنین می توانید تماس ها را در گروه های مختلف سازمان دهی کنید و از طریق Addappt پیام بفرستید که این کار برای کاربران اندروید و IOSرایگان است.

Fuze

اگر به دنبال اپ ویدیو کنفرانس جدید هستید. نگاهی به Fuze بیندازید. این اپ نشست های آنلاین را برای تمام دستگاه ها و سیستم عامل ها از جمله نسخه های جدید آی پد و تبلت هایی نظیر سامسونگ گلکسی میزبانی میکند. این اپ ویدیوی کیفیت بالا و صدای واضحی ارائه میدهد و به راحتی راه اندازی می  شود.

Fuze نشست های نامحدود و رایگانی را با بیش از ۲۵ شرکت کننده ارائه می دهد؛ اگر کارمندان بیشتری دارید، طرحی حرفه ای وجود دارد که کمتر از ۱۵ دلار در هر ماه هزینه برمی دارد و می تواند تا ۱۲۵ شرکت کننده را میزبانی کند. نسخه آزمایشی ۳۰ روزه آن نیز موجود است که قبل از خرید طرحی حرفه ای Fuze، می توانید از آن استفاده کنید.

Pushover

این اپ برای کسانی که بیش از یک گوشی همراه یا دستگاه دارند، موثر و کارآمد است. Pushover، پیام ها و نوتیفیکیشن های دستگاه های شما را در فضای عمومی مرتب می کند. این سیستم به هر کدام از تلفن های هوشمند push message می فرستد و پیام ها را در صندوق پستی یکسانی قرار می دهد.

این اپ به شما امکان می دهد تا هر ماه ۷۵۰۰ پیام بفرستید و تعداد نامحدودی نوتیفیکیشن دریافت کنید که گزینه خوبی برای مالکان اهل معاشرت در کسب و کارهای کوچک است این اپ دارای نسخه آزمایشی هفت روزه است و با یک پرداخت ۴٫۹۹ دلاری می توانید نسخه اصلی را خریداری کنید، Pushover در اندروید آیفون، آی پد، اپل واچ و تمام دسکتاپ ها کار می کند.

Slack

با کمک این اپ می توانید مکالمات گروه خود را در کانال های عمومی یا خصوصی مجزا سازمان دهی کنید یا پیامی را مستقیما به کارمند دیگری بفرستید. این اپ امکان کشیدن، قرار دادن و به اشتراک گذاشتن تصویر،PDF یا سند را آسان تر می کند و تمام پیام ها، نوتیفیکیشن ها و فایل ها به طور خودکار شاخص گذاری شده و در اپ آرشیو می شوند.

کاربران Slack بعد از نصب و استفاده از این اپ، ۴۸٫۶ درصد ایمیل داخلی کمتری ار می بینند و ۲۵٫۱ درصد نشست کمتری برگزار می کنند. همچنین براساس تحقیقات صورت گرفته در یک شرکت، در کل بهره وری تا ۳۲ درصد افزایش می یابد. در خصوص تعداد کاربرانی که می توانند به این اپ اضافه شوند، محدودیتی وجود ندارد.

می توانید Slack را به رایگان امتحان کنید. در صورتی که بخواهید از اپ پولی استفاده کنید، ویژگی ها و کنترل های بیشتری در اختیارتان قرار می گیرد. طرح استاندارد به ازای هر کاربر هشت دلار هزینه بر می دارد و با مزایای بیشتری همراه است؛ از جمله آرشیو کامل پیام های گروه، مجتمع سازی نامحدود اپ، دسترسی مهمان و تماس های گروه.

Skype

گرچه رقبای زیادی تلاش می کنند تا به سلطنت Skype در حوزه ویدیو کنفرانس خاتمه دهند، این اپ غیر از معروف بودن، بسیار کارآمد و اثر بخش بوده و بیش از ۸ میلیون بازدید در گوگل پلی داشته است.

Skype ابزار فوق العاده ای برای کمک به اشخاصی است که با شرکت شما در ارتباط هستند، چه صحبت با همکاران راه دور باشد. چه شرکای کسب و کارتان در خارج از کشور، همچنین می توانید عکس ها و فایل ها را در هر اندازه ای به اشتراک بگذارید، صفحه نمایش کامپیوتر خود را با شخصی که مشغول صحبت با او هستید با کل گروه به اشتراک بگذارید، با یک گروه ۲۵ نفری تماس بگیرید و به دوستانتان پیام های متنی ارسال کنید.

نسخه اولیه Skype و تماس های ویدیویی گروهی رایگان هستند اگر می خواهید نسخه خود را ارتقا دهید،Skype for Business با ماهی دو دلار به ازای هر کاربر شروع می شود. این اپ با مایکروسافت آفیس مجتمع سازی شده و این امکان را فراهم می کند تا نشست های ویدیویی آنلاین، پیام ها و تماس ها صورت گرفته با ۲۵۰ نفر را ذخیره کنید. تماس های بین المللی ممکن است براساس محل اقامت شما هزینه داشته باشند، بنابراین قیمت ها را بررسی کنید. این اپ در تمام دستگاه ها و سیستم عامل ها کار می کند.

Clear

این اپ مدیریت وظیفه، مبتنی بر حرکات بدن، مخصوص دستگاه های ios و مک است. Clear کمک می کند تا برای مرتب کردن و سازماندهی وظایف روزانه خود، فهرست های مجزا بسازید، آنها را مدیریت کرده و برای خود زمان یادآوری تنظیم کنید.

Clear به دلیل کاربرد آسانش به خود می بالد و به حق هم چنین است. گزینه ها را می توان به راحتی با پایین کشیدن یک وظیفه، پینچ کردن (pinch) و در نهایت کشیدن آن روی صفحه نمایش پس از اتمام کار، مرتب کرد. همچنین می توانید چندین فهرست و برنامه زمان بندی با Clear بسازید و آن ها را در میان دسکتاپ مک، آیفون، آی پد، اپل واچ و آی پاد تاچ سینک کنید. Clear برای آیفون ۴٫۹۹ دلار و برای دسکتاپ ۹٫۹۹ دلار هزینه دارد.

RescueTime

این اپ به طور خودکار زمانی را که صرف کار با اپلیکیشن ها و وب سایت ها می کنید، ردیابی کرده و نشان میدهد روز خود را چگونه سپری کرده اید. سپس گزارش های مفصلی را براساس فعالیتی که انجام داده اید، سپس گزارش های مفصلی را براساس فعالیتی که انجام داده اید، برایتان ارسال می کند و نشان می دهد چگونه می توانید پربارتر و موثر تر از این باشید.

این اپ برای مک، پی سی، اندروید و لینوکس کار می کند، RescueTime Lite رایگان است؛ نسخه پریمیوم همراه با ویژگی های اضافی مانند هشدارها، امکان بلاک کردن وب سایت ها، گزارش های مفصل تر و فیلترها عرضه میشود و در هر سال ۷۲ دلار هزینه دارد و چهار ماه اول رایگان است.

My Minutes

یک اپ مدیریت زمان شخصی برای آیفون و اندروید است. اگر نمی توانید در طی روز بر وظایف مهم خود تمرکز کنید یا اینکه وقت زیادی را صرف وب گردی می کنید، My Minutes می تواند در این زمینه به شما کمک کند. با استفاده از این اپ، هدفی را مشخص می کنید. برای مثال، یک ساعت برای بررسی ایمیل ها یا ۳۰ دقیقه کار کردن، این اپ پایان زمانی را که برای این کارها تنظیم کرده اید، اطلاع می دهد. قیمت آن ۲٫۹۹ دلار برای آی پد و آی پاد تاچ است.

OmniFocus

یک اپ فوق العاده دیگر برای مدیریت وظایف و زمان بندی که مخصوص آیفون، آیپد، مک و اپل واچ است.OmniFocus نوع وظیفه و زمان انجام شده را مرور کرده و گوشی و دسکتاپ را سینک می کند. این اپ گران است؛ پس قبل از خریدن حتما آن را امتحان کنید. نسخه استاندارد آیفون ۳۹٫۹۹ دلار و نسخه حرفه ای ۹٫۹۹ دلار است.

Triplt

این اپ برنامه ریزی های سفر شما را در یک برنامه سفر مجزا ادغام می کند و کار را برای کارآفرینانی که باید برای شرکت در کنفرانس ها دور دنیا سفر کنند، آسان تر می سازد تا به این ترتیب بر برناممه های سفر خود مسلط باشند. این اپلیکیشن تمام اطلاعات سفر را مدیریت می کند، بدون توجه به وب سایتی که برای خرید بلیت استفاده می کنید.

کافی است تمام ایمیل های سفر خود را به Triplt ایمیل کنید، این اپ یک برنامه سفر اصلی می سازد تا هر زمان که می خواهید، از هر دستگاهی به آن دسترسی داشته باشید.

از طریق Triplt می توانید زمان های سفر، مسیرهای رسیدن به فرودگاه و حتی گزارش آب و هوا را بررسی کنید. این اپ هر گونه تاخیری را اطلاع میدهد.

اپ بسیار ابتدای Triplt رایگان است، اما نسخه حرفه ای Triplt با سالی ۴۹ دلار و Triplt for Teams با ماهی ۲۹ دلار برای ۱۰ کاربر نیز موجود است. هر دو اپ نسخه آزمایشی رایگان ۳۰ روزه دارند. این اپ در آیفون، آی پد، اندروید، بلک بری و ویندوزفون ۷ و نیز مک و پی سی کار می کند.

مطالب مشالب استارت آپ و اپلیکیشن موبایلی:




ارسال توسط پول دوست

بررسی ایده مناسب کسب و کار و کسب درآمد

اگر ایده ای برای کسب درآمد از اینترنت و یا شروع کسب و کار یا مشاغل خانگی و تجاری دارید باید ابتدا بررسی کنید که ایده شما مناسب برای راه اندازی یک کسب و کار هست یا نه؟ در واقع اولین مرحله برای شروع کسب و کار اینترنتی یا راه اندازی وبلاگ و سایت تجاری، انتخاب یک موضوع یا ایده کسب و کار مناسب برای آن است. پس از طی مرحله اول و بررسی ایده کسب و کار، تعیین بازار و مخاطبان هدف بسیار مهم است، در حقیقت شما در اینجا باید بررسی کنید کهآیا ایده ای که انتخاب کرده اید قابل اجرا هست یا خیر؟ لذا مهمترین ویژگی یک ایده اقتصادی برای کسب درآمد، باید جنبه کسب ثروت یا پولساز بودن آن باشد وگرنه ایده اقتصادی اگر پولساز و رونق دهنده کسب درآمد باشد ارزشی ندارد . فرض اصلی کسب و کار پول سازی و کسب ثروت است و اگر این مشخصه در ایده کسب درآمد باشد آن ایده مناسب و قابل توجه برای اجرا است.


از آنچه درباره کسب درآمد و نوع ایده مناسب راه اندازی کسب و کار گفتیم می خواهیم این نتبجه را بگیریم که؟ باید بررسی کنید ببینید آیا ایده تان میتواند برای شما و کسب و کارتان درآمد پایدار و بلند مدت ایجاد کند یا خیر؟
برای تحقق این هدف و رسیده به جواب این سوال، برای شما ۶ پرسش مطرح کردیم که تنها با پاسخ به این پرسشها میتونید ببینید آیا ایده کسب و کاری که انتخاب کردید مناسب هست یا خیر؟ آیا پتانسیلی برای پیشرفت داره؟ آیا میتونید به آن به عنوان یک ایده بلند مدت نگاه کنید؟ آیا میتونید از این ایده پولی به دست آورید یا خیر؟

1. آیا ایده تان قابل گسترش است یا بعد از ارائه راه حل تمام میشود؟
۲٫ آیا ایده تان پتانسیل بلند مدت بودن دارد؟
۳٫ آیا برای ایده تان به اندازه کافی مشتری، بازدید کننده یا ترافیک وجود خواهد داشت؟
۴٫ آیا مردم در بازار هدف ایده تان پول پرداخت میکنند؟
۵٫ آیا رقیبی در بازار هدف خود دارید؟
۶٫ آیا ایده تان پتانسیلی برای فروش کالاهای فیزیکی دارد؟

 

چطور پاسخ این پرسشها را پیدا کنید؟
در ادامه به طور مفصل هر کدام از پرسش ها رو بررسی خواهیم کرد:

 

۱٫ آیا ایده کسب و کار تان قابل گسترش است؟

منظور این است که آیا سرویس ها و خدمات شما در آینده قابل گسترش به حوزه های دیگر هست یا خیر؟
به عنوان مثال اگر در ارتباط با تناسب اندام سرویس یا محصولی را ارائه میکنید میتوانید بعدا وارد حوزه های دیگری چون تغذیه شوید.
یا اینکه میتوانید با تغییر فصول، در مناسبت های خاص و مشابه، به مشتریان خود پشتیبانی یا محصولات جدیدتری رو ارائه کنید.
به عنوان مثال کسانی که قصد دارند تا رسیدن روز عروسی شان به وزن دلخواه برسند، یا کسانی که سعی میکنند برای یک مهمانی خاص خودشان را لاغر کنند، یا برای سال نو قصد دارند به اندام مناسب برسند.
مطمئنا کسی که دنبال رسیدن به تناسب اندام است میخواهد در انجام کارهای روزانه و تفریحاتش هم انرژی بیشتری داشته باشد، پس میتوانید با ارئه محصولاتی در رابطه با افزایش انرژی بیشتر و بهره وری بیشتر در طول روز هم فعالیت کنید.
میبینید که چطور میتوان از یک ایده اصلی و کلی به زیر مجموعه های مرتبط دیگری رسید؟

ایده کسب و کار قابل گسترش
برای اینکه بتوانید دیگر حوزه های مربوط به ایده تان را پیدا کنید تنها کافی است از روش طوفان ذهنی استفاده کنید.
به این شکل که میاید بالای یک صفحه خالی ایده اصلی تان را مینویسید، به عنوان مثال ایده و علاقه شما در رابطه با سفر و گردشگری است.
باید ایده اصلی خود را به صورت دقیق تعریف کرده باشید. یعنی بدانید که ایده شما قرار است چه مشکلاتی را حل کند، یا چه راه حل ها و امکاناتی را در اختیار مشتریان بالقوه تان قرار دهد.
خب حالا از روش طوفان ذهنی استفاده کنید و خودتان را جای مشتری بالقوه تان گذاشته و شروع کنید به نوشتن هر آنچه در ارتباط با ایده تان است.
همه آنچه به ذهن تان میرسد را یادداشت کنید.
مثلا:

• یافتن مکان های تاریخی، مذهبی، رستوران ها ، هتل ها
• بودجه بندی سفر
• بهترین وسایل برای سفر
• نقشه و آدرس مکان ها
• بهترین روش برای رفتن به مکان مورد نظر
• عکس هایی از مقصد سفر
• شهر ها و مکان های مشابه به مقصد سفر
• ایده هایی برای سفر های دوستانه
• ایده هایی برای سفر های دو نفره
• ایده هایی برای مقصد سفر در تعطیلات
• سوغات شهر مقصد
• بازارها و خریدهای خوب
• قیمت اجناس در مقصد
• شهر های مجاور
• شهر های بین راه
• نحوه تهیه بلیط
• وسایلی که باید در سفر با خود برد
• سفر با بچه ها
• وسایل حمل و نقل
• ساعات کاری مکان های مختلف در شهر مقصد
• فصل خوب برای سفر به آن شهر
• و غیره….


میبینید به چقدر ایده میتونید برسید؟ حتی اگر کمی دقت کنید هر کدام از این ها را میتونین به مباحث دیگری هم بسط دهید یا حتی بعضی از این ایده ها ممکنه در دسته بندی های مشابه به هم قرار گیرند.
به عنوان مثال هر آنچه مربوط به جابه جایی و حمل نقل است در یک دسته و هر آنچه مربوط به هزینه هست در دسته بودجه بندی سفر قرار گیرد.
حتی میتوانید هر کدام از موضوعات به دست آمده رو باز هم به زیر مجموعه های دیگر تقسیم بندی کرد.
با انجام روش فوق میتونید بفهمید ایده ای که انتخاب کرده اید تا چه اندازه قابل گسترش خواهد بود؟

 

نکته بسیار مهم: شما حتی میتونید از یکی از همین زیر مجموعه هایی که به آن رسیدید، برای شروع کسب و کار خود استفاده کنید.


به عنوان مثال میتونید کسب و کار تان را حول سوغات شهرهای مختلف راه اندازی کرده و در آینده، کم کم اون رو به دیگر حوزه ها گسترش دهید.

 

۲٫ آیا ایده تان پتانسیل بلند مدت بودن دارد؟

دومین سوالی که باید به آن پاسخ دهید اینه که آیا میتونید در دراز مدت این کسب و کار رو ادامه بدین؟ آیا میتونید در آینده دور یا نزدیک کسب و کارتان را به یک تجارت بزرگ تبدیل کنید؟
آیا میتونید به ۵ سال آینده کسب و کار خود نگاه کرده و ببینید اون موقع میخواهید با این ایده ای که راه انداخته اید به کجا برسید و کجا باشید؟
اگرهیچ محدودیتی نداشته باشید میخواهید در ۵ سال آینده چطور در این حوزه فعالیت کنید؟
آیا ایده تان این امکان رو داره که در ۵ سال آینده تبدیل به یک کسب و کار بزرگ بشه یا خیر؟
همین مثال مسافرت رو در نظر بگیرید و فرض کنید ۵ سال گذشته و شما به اندازه کافی در کسب و کار خود پیشرفت کرده اید. آیا میتونید تصور کنید که ۵ سال آینده کجا ایستادین؟ میتونین به این فکر کنید که این ایده رو تبدیل به یک شرکت مسافرتی یا آژانس مسافرتی بزرگ کنید؟
یا اگر در زمینه تناسب اندام فعالیت میکنید ممکنه بخواهید یک باشگاه ورزشی راه بی اندازید، شاید هم بخواهید یک فروشگاه اینترنتی یا فیزیکی در زمینه تناسب اندام داشته باشید.

 

از بزرگ فکر کردن نترسید و به آینده کسب و کار خود در حوزه مورد نظرتان از همین شروع کار فکر کنید.

 

۳٫ آیا در دنیای وب به اندازه کافی بازدید برای کسب و کارتان به دست خواهید آورد؟

برای پاسخ به این سوال روش های مختلفی وجود داره که به شما کمک میکنه تا بفهمید آیا اصلا برای ایده ای که انتخاب کرده اید به اندازه کافی بازدید کننده وجود داره یا خیر.
در اینجا چند روش رو به شما معرفی میکنیم تا بتونید توسط اونها پاسخ این سوال رو پیدا کنید:

 

استفاده از google keyword planner

با استفاده از این ابزار میتونید آمار جستجوی ماهانه برای یک عبارت یا کلمه کلیدی خاص رو در گوگل به دست آورید.
همانطور که در تصویر زیر میبینید میتونید عبارت مورد نظر خود را در قسمت جستجو وارد کرده و سپس از میانگین تعداد جستجوی ماهانه آن عبارت آگاه شوید.

ابزار keyword planner
به عنوان مثال عبارت “تناسب اندام” دارای جستجوی ماهانه ۵۴۰۰ در ماه است ( به تصویر اول دقت کنید. ) در حالیکه عبارت “راز های کوچک کردن شکم”دارای جستجوی ماهانه ۳۲۰ در ماه هست. ( به تصویر دوم دقت کنید. )

جستجوی عبارت تناسب اندام

 

جستجوی عبارت دوم

این اعداد میتونن به شما برای سنجش ایده ای که انتخاب کرده اید کمک کنند. دقت داشته باشید، هر چه آمار جستجوی ایده ای که انتخاب کرده اید بیشتر باشد، میتوانید تقریبا مطمئن باشید که بازدید کننده و تقاضا برای ایده تان نیز وجود دارد.
البته فراموش نکنید که هر چه ایده یا کلمه ای که وارد کرده اید کلی تر باشد مانند تناسب اندام در مثال فوق، تعداد جستجوی آن هم بالاتر است، اما به همین نسبت، برای افزایش آمار بازدید کنندگان سایت خود برای این کلمه نیز باید زحمت بیشتری بکشید، اما میتونید به جای استفاده از یک عبارت کلی از عبارات مرتبط و چند کلمه ای مثل: راز های کوچک کردن شکم که در مثال فوق دیدید استفاده کنید.

درست است که آمار جستجوی آن کمتر است ولی در عوض کار شما برای رنکینگ سایت تان در گوگل با این عبارت بسیار راحت تر خواهد بود. در رابطه با نحوه استفاده از این ابزار گوگل و پیدا کردن کلمات و عبارات کلیدی مناسب در سایت مطالب آموزشی موجود هست که میتونید استفاده کنید.

هر چه آمار جستجوی کلمه ای کمتر باشد، افزایش بازدید کننده و افزایش رتبه سایت برای آن هم راحت تر خواهد بود.


به صورت یک راهکار کلی بهتر است به سراغ کلمات و عباراتی که کمتر از ۱۴۰ آمار جستجو در ماه دارند نروید.

 

استفاده از انجمن های گفتگو یا فروم ها

از دیگر روش هایی که میتوانید بفهمید آیا برای موضوع سایت تان به اندازه کافی بازدید و مخاطب وجود خواهد داشت یا خیر، استفاده از انجمن های گفتگو یا فروم ها میباشد.
میتوانید عبارت مورد نظر خود را به روش زیر در کادر جستجوی گوگل وارد کنید:

 

“عبارت یا کلمه کلیدی” + forum

 

 

در صورتی که در ارتباط با کلمه یا عبارتی که وارد کردید انجمن های تخصصی مرتبطی وجود داشته باشد میتواند نشان دهنده خوبی برای وجود بازدید و مخاطب برای سایت تان باشد.
همچنین در بسیاری از این انجمن ها قسمتی به صورت کامل به موضوعات مختلف اختصاص داده شده است. با گشت و گذاری در تالار های مختلف انجمن های گفتگو میتوانید از میزان فعالیت، پرسش و پاسخ های مطرح شده و تعداد کاربران فعال یا آنلاین حاضر در انجمن ها به پر طرفدار بودن موضوع انتخابی تان پی ببرید.
به عنوان مثال به تصویر زید دقت کنید.

 

استفاده از وبلاگ ها یا سایت های مشابه

میتوانید با وارد کردن کلمه یا عبارت کلیدی مورد نظرتان به تنهایی در گوگل به صدها سایت و وبلاگ مرتبط به آن دسترسی داشته باشید که خود نشان دهنده خوبی برای وجود کافی بازدید کننده برای ایده کسب و کار شما خواهد بود.
وجود سایت ها یا وبلاگ های مشابه در حوزه فعالیت مورد نظرتان نشان دهنده این است که شما در این بازار بی رقیب نخواهید بود، در واقع وجود رقابت خود نشان دهنده فعال بودن و وجود مشتری و مخاطب برای ایده کسب و کار مورد نظرتان است.

 

وجود مجلات و کتابهای مرتبط

از دیگر روش ها برای ارزیابی ایده تان و اینکه ببینید آیا بازار و بازدید کننده ای برای آن وجود خواهد داشت یا خیر این است که مجلات و کتاب های مرتبط را بررسی کنید.
تنها کافی است به روزنامه فروشی یا کتاب فروشی مراجعه کرده و ببینید آیا در ارتباط با موضوعی که برای سایت تان انتخاب کرده اید مجلات و کتاب هایی وجود دارند یا خیر.
وجود مجلات تخصصی و کتابها در مورد موضوع مورد نظرتان میتواند نشان دهنده این باشد که بازار خوب و همچنین بازدید کننده خوبی برای ایده تان خواهید داشت.

 

۴٫ آیا مردم برای ایده تان پولی پرداخت خواهند کرد یا خیر؟

سوال چهارم برای بررسی و ارزیابی ایده تان این است که بفهمید آیا مردم حاضرند برای خدمات و محصولات مرتبط با ایده کسب و کارتان پولی بپردازند یا خیر؟

پرداخت پول
برای این منظور باید به دنبال رقبا باشید، محصولات و خدمات آن ها را بررسی کنید و یا اینکه در اینترنت محصولات و خدمات مرتبط با کسب و کار خود را جستجو کنید، در صورتی که سایت های دیگری در حال فروش و ارائه محصولاتی باشند، میتوانید از وجود مشتری و تقاضا برای کسب و کار و خدمات خود نیز مطمئن شوید.
این محصولات میتواند فیزیکی و یا محصولات مجازی و قابل دانلود باشد، وجود نرم افزار ها، اپلیکیشن های موبایل، پکیج های آموزشی، کتاب و مجلات، خدمات و سرویس های مرتبطی که در این مورد ارائه میشود، همه میتواند نشان دهنده وجود مشتری برای ایده ای که انتخاب کرده اید باشد.
بهترین راه برای پاسخ به سوال مطرح شده در فوق بررسی رقباست به همین دلیل میرسیم به سوال بعدی:

 

۵٫ آیا غیر از شما رقبایی در بازار وجود دارد یا خیر؟

یکی از بهترین کارها برای اینکه بدانید ایده کسب و کار تان مناسب است یا خیر بررسی وجود رقبا در بازار هدف مورد نظرتان است.
اکثر افراد به دنبال ایده ای هستند که اولین و ناب باشد اما نکته مهم این است که همیشه اولین بودن نمیتونه عامل موفقیت و درآمد شما باشه، وجود رقبایی که در حال حاضر موفق بوده و ایده مورد نظر شما را از قبل انجام داده اند میتواند دلیل خوبی برای موفقیت موضوعی که انتخاب کرده اید باشد.

وجود رقبا در بازار هدف
اما چطور رقبای خود را پیدا کنید؟
همانطور که گفته شد بهترین راه استفاده از گوگل و جستجوی عبارت یا کلمه کلیدی مرتبط با ایده تان است.

 

معمولا مهمترین رقبای شما در صفحات اول تا سوم گوگل حضور دارند.


برای اینکه بتونید سایت های بیشتری را پیدا کنید بهتر است از عبارت مشابه و مرتبط دیگری نیز استفاده کنید. برای دسترسی به این عبارات بهتر است از ابزار keyword planner که به آن اشاره شد بهره برده و نتایج گوگل رو برای بیشتر عبارات مشابه بررسی کنید.
سایت های موجود در نتایج جستجو رو بررسی کرده و ببینید کدام از این سایت ها ایده یا موضوعی مشابه شما دارند و چه خدمات و محصولاتی در سایت خود ارائه میدهند؟

محتوای این سایت ها و قسمت نظرات رو بررسی کنید و از نحوه ارتباط با مشتریان آن ها نیز غافل نشوید. همچنین صفحات شبکه اجتماعی شان را دنبال کرده و از نحوه فعالیت، خدمات پس از فروش، مشتری مداری، کیفیت محصولات و سرویس هایشان نیز آگاه شوید.

 

۶٫ آیا محصولات فیزیکیِ مرتبط با ایده شما در بازار به فروش میرسد؟

سوال آخر هم مربوط میشود به بررسی وجود محصولات فیزیکی مرتبط با ایده ای که انتخاب کرده اید.
اگر محصولات فیزیکی ای در بازار به فروش میرسد که با موضوع سایت شما همخوانی دارد، میتواند نشان دهنده وجود بازار برای ایده کسب و کار تان باشد.
شما میتوانید در آینده دامنه فروش سرویس ها و خدمات خود را به محصولات فیزیکی نیز گسترش دهید و یا اینکه در صورت امکان این محصولات فیزیکی را در قالب پکیج های دیجیتالی قابل دانلود در اینترنت به فروش برسانید.
به عنوان یک مثال ساده میتوان به فروش کتاب های الکترونیکی قابل دانلود در اینترنت در کنار کتاب های سنتی و کاغذی و یا نسخه صوتی و قابل دانلودِ کتاب های موجود در بازار اشاره کرد.

 

به طور خلاصه

هر ایده ای که داشته باشید با پاسخ به ۶ سوال مطرح شده در فوق میتوانید آن را بررسی کنید و پی ببرید آیا ایده تان قابل اجرا و پولساز خواهد بود یا خیر؟
مهمترین ویژگی ای که ایده شما باید داشته باشد، وجود بازار و مخاطب برای آن و همچنین پولساز بودن آن است.
در صورتی که ایده تان دارای بازار مناسب و پرطرفداری باشد و رقبایی هم در حال فروش و ارائه محصولات و خدمات خود باشند میتوانید تا میزان زیادی به موفقیت ایده خود باور داشته باشید.
البته فراموش نکنید دو ویژگی گفته شده برای موفقیت ایده تان لازم است اما کافی نخواهد بود. برای موفقیت در کسب و کار اینترنتی خود نیاز دارید تا مهارت ها و تکنیک هایی را یاد بگیرید تا بتوانید به یک درآمد پایدار و مطمئن از اینترنت تکیه کنید.

مطالب مشابه ایده کسب درآمد:

شیوه اجرای ایده کسب و کار اینترنتی

 




تاریخ: جمعه 14 مهر 1396برچسب:بررسی, ایده, مناسب ,کسب و کار , کسب درآمد ,,
ارسال توسط پول دوست

شیوه اجرای ایده کسب و کار اینترنتی

کسب درآمد بالا و ساده و ثروتمند شدن از طرق مختلف آرزوی هر کسی به قول معروف کسی از پول زیاد و کسب درآمد بالا بدش نمی آید . سوال این است که شیوه کسب درآمد و افزایش پول چیست؟ راههای مختلفی برای کسب و کار و پول به جیب زدن وجود دارد ولی ما در اینجا قصد داریم که اگر شما ایده و فکری برای کسب درآمد و افزایش مال خود دارید باید چه کارهایی انجام دهید . داشتن ایده مهم است ولی شیوه اجرای ایده در کسب و کار اینترنتی نیاز به مطالعه و مشورت دارد بدون مطالعه و اتخاذ برنامه درست ، حتی بهترین ایده ها هم در زمان اجرا با شکست مواحه می شود. در اینجا قصدمان ارائه راهکارهای عملی و ساده اجرای کسب درآمد و رونق کسب و کار اینترنتی هست .داشتن ایده کسب و کار اینترنتی قبل از شروع و راه اندازی سایت بسیار مهم است، به همین منظور در این مطلب قصد داریم تا با استفاده از روش های بسیار خوبی به شما برای یافتن یک ایده مناسب کسب و کار اینترنتی کمک کنیم.


یکی از چیزهایی که شاید خیلی شنیده باشید این هست که برای شروع کسب و کار یا راه اندازی سایت باید حتما یک ایده درست و حسابی داشته باشید. باید یک ایده ناب باشه، باید اولین باشه تا بتونی موفق بشی.
داشتن ایده مهم است ولی داشتن یک ایده ناب و تک اصلا الزامی نیست. بسیاری از کسب و کار های موفق رو اگر نگاه کنید می بینید که کپی برداری از ایده های دیگر بودن، ولی با اضافه کردن یک سری امکانات و سرویس های بهتر، تونستن موفق تر عمل کنند.
گوگل، فیس بوک، سایت های تخفیف گروهی ایرانی و بسیاری از دیگر کسب و کار های اینترنتی موفق نه تنها اولین نبودند بلکه آمدند و یه چیزی رو که قبلا در بازار موجود بوده و تقاضا هم داشته به نحو بهتر و موثر تری پیاده سازی کرده و به این ترتیب به موفقیت رسیده اند.

 

داشتن ایده کسب و کار اینترنتی مهم است ولی قرار نیست دوباره چرخ رو اختراع کنید.

 

برای شروع کسب و کارتون باید بدونید اصلا برای چی میخواهید یک کسب و کار راه اندازی کنید؟ هدفتون چیه؟ چه چیزی رو میخواهید به بازار و به مردم عرضه کنید.
اگر هیچ ایده ای ندارید، نگران نباشید، در این قسمت به شما کمک میکنیم تا بتونید از طریق روش هایی که به شما گفته میشه یک ایده مناسب رو برای کسب و کار خود پیدا کرده و انتخاب کنید.
همچنین میتونید فایل راهنمای ۸ ایده عالی برای شروع و راه اندازی کسب و کار اینترنتی رو دانلود کنید. در این فایل راهنما، علاوه بر آشنایی با ایده های کسب و کار اینترنتی با روش های مختلف کسب درآمد از هر کدام نیز آشنا خواهید شد.

 

چطور یک ایده کسب و کار اینترنتی مناسب پیدا کنیم؟

پیدا کردن یک ایده مناسب برای اغلب مردم کاری بسیار سخت و غیر ممکن هست. اما نگران نباشید قرار نیست نابغه باشید تا یک ایده فوق العاده پولساز پیدا کنید. کلا بهتره این پروسه رو زیاد سختش نکنید.
با استفاده از یک روش بسیار ساده و راحت میتونید به ایده های بسیار خوبی برسید.
استفاده از روش طوفان ذهنی به شما کمک میکنه تا از دل یک موضوع چندین و چند ایده عالی بیرون بکشید. تنها کافیه یک موضوع اصلی رو انتخاب کنید، به عنوان مثال میتونه موضوع اصلی شما سفر باشه.
بعد از انتخاب موضوع اصلی، زمان مشخصی رو در نظر گرفته و شروع به نوشتن هر چیزی که مربوط به موضوع اصلی یا همان سفر میشه، کنید.
مهمترین نکته اینه که باید هر چیزی که به ذهنتون میرسه رو یادداشت کنید، حتی اگر بسیار ساده یا احمقانه به نظر بیاد.
بعد از پایان مدت زمان تعیین شده، شما تعداد زیادی ایده خواهید داشت که هر کدوم از اینها میتونه خودش به تنهایی باز هم یک موضوع اصلی بوده و با استفاده از روش گفته شده در فوق، به زیر موضوعات و ایده های دیگری دسترسی پیدا کنید.
با در نظر گرفتن تکنیک طوفان ذهنی و روش های معرفی شده در زیر میتونید ایده های بسیار خوبی رو برای کسب و کار اینترنتی و یا محصولاتی که میخواهید تولید کنید، بیابید.

 

مشکلی را حل کنید.

یکی از ساده ترین و راحت ترین کارها برای پیدا کردن یک ایده کسب و کار اینترنتی مناسب این هست:


• مهمترین مشکلات خودتون رو پیدا کنید و برای آن راه حل هایی رو پیدا کنید.
• مشکلات دیگران را پیدا کرده و برای آن راه حل بیابید.

 

بله به همین سادگی، اگر دقت کنید خواهید دید که بیشتر محصولات و خدماتی که تا کنون از آن استفاده کرده اید برای رفع مشکلی درست شدند.
عینک میزنید برای اینکه چشم رو از اشعه های ماورا بنفش خورشید در امان نگه دارید.
دزدگیر ها ساخته شدند تا افراد رو از وجود دزد مطلع کنند.
شیشه های دو جداره، جای شیشه های معمولی رو گرفتن تا هم از هدر رفتن انرژی جلوگیری کرده و هم عایق خوبی برای صدا باشند و بسیاری خدمات و محصولات دیگر که همه برای رفع مشکلی ساخته و ارائه شدند.
در همین اینترنت، سایتی چون “چی بپزم” به شما کمک میکنه تا دیگه مشکل سردرگمی برای تهیه غذای ناهار و شام نداشته باشید.
سایت دیجی کالا به خرید بهتر و سریعتر افراد کمک میکنه.
سایت های شبکه اجتماعی مثل فیس بوک یا کلوب یا اپلیکیشن هایی چون تلگرام و واتس اپ، به ارتباطات بیشتر افراد کمک کردند.
سایت های پرسش و پاسخی به وجود اومدن که شما میتونید در اونجا هر سوالی دارید بپرسید و افراد متخصص به شما برای یافتن پاسخ کمک کنند.
سرویس های ذخیره سازی ابری یا cloud storage ها به شما این امکان رو میدن تا به اطلاعات و عکس های خود از هر جای دنیا و با هر وسیله ای دسترسی داشته باشید.

 

با وجود مثال های مطرح شده در فوق، تنها چیزی که برای یافتن ایده کسب و کار اینترنتی باید داشته باشید اینه که بتونید مشکلات موجود در حوزه های مختلف رو شناسایی کرده و برای آن راه حل هایی رو پیدا کنید.

 

میتونید این کار رو با استفاده از روش طوفان ذهنی که در ابتدای مطلب به آن اشاره شد نیز انجام دهید.
ساده ترین راه اینه که اول از مشکلات خودتون شروع کنید. به عنوان مثال شاید مشکل شما اینه که پوست تان جوش میزند، میتونید روش ها و راه هایی رو برای رهایی از اون پیدا کرده و با تجربیاتی که به دست میارید یک راه حل مناسب رو در قالب آموزش ها و به صورت یک کسب و کار اینترنتی به دیگر افرادی که مشکل مشابه شما رو دارند ارائه بدین.
همینطور میتونید با بررسی مشکلات دوستان، آشنایان و یا مشاهده افراد مختلف در محل زندگیتون به مشکلات آنها پی برده و برای آن راه حلی پیدا کرده و به رفع اون مشکلات بپردازید.
فراموش نکنید هر مشکلی و راه حل موجود برای اون میتونه یک ایده فوق العاده پولساز باشه.
شاید بگویید برای اکثر مشکلات موجود در دنیای امروز راه حل و محصولی ارائه شده، اما شما میتونید باز هم این راه حل های موجود رو بررسی کرده و با اضافه کردن امکانات بیشتر به آن، کسب و کار بهتری رو راه اندازی کرده و محصولات و سرویس های موثر تری ارائه دهید.

 

از تجربیات خود برای یک ایده پولساز بهره ببرید.

تجربیات شما میتونه یک ایده پولساز باشه. ممکنه شما در مورد چیز های بسیاری تجربه داشته باشید. به عنوان مثال در خرید کالای خاصی، یا اینکه اطلاعات کامپیوتری یا تجربه برنامه نویسی داشته باشید، یا شاید هم در تعمیرات برخی وسایل و لوازم زندگی روزمره با تجربه باشید، اصلا شاید هم شما رستوران های بسیاری رفته و تجربه بسیار خوبی در امر رستوران گردی دارید.
افراد بسیاری هستند که به این تجربیات نیاز دارند. شما میتونید از تجربیات خود برای پیدا کردن یک ایده پولساز بهره ببرید.
مثلا تا حالا شده کسی ازتون بپرسه، به نظرت آخر هفته که تولد دوستمه، کدوم رستوران ببرمش؟ کجا رو پیشنهاد میکنی؟ شاید سایت های بسیاری باشند که بتونید از آنها کمک بگیرید یا مثلا نظرات افراد مختلف رو در مورد رستوران ها و غذای اون، در سایت ها، وبلاگ ها یا فروم ها خونده باشید، ولی جایی نیست که به صورت دسته بندی شده به شما بگه چه رستوران ها یا مکان هایی برای چه مراسم و یا دور همی های مناسب هستند. آیا این نمیتونه یک ایده عالی باشه؟
همانطور که در قسمت قبل هم گفته شد، کافیه از تجربه خود برای یافتن راه حلِ مشکلات استفاده کنید. قرار نیست این مشکلات خیلی پیچیده باشند. گاهی بهترین ایده ها از دل ساده ترین مشکلات و راه حل ها به وجود میاد.

 

به مثال دیگری دقت کنید:
شاید شما در سفر به کیش یا هر شهر خاص دیگری، تجربیات و اطلاعات خوبی داشته باشید. همین میتونه به ایجاد ایده برای یک کسب و کار پولساز کمک کنه. چطور؟
افراد بسیاری هستند که علاقه دارند به کیش سفر کنند و همیشه دنبال اطلاعات جامعی در این مورد هستند که مثلا کجا برن چطور سفر کنند که هزینه هاشون کمتر باشه، کجاها غذا بخورن و یا چه مکانی رو برای اقامت انتخاب کنند.
شاید بگید خب سایت های زیادی هستند که در این مورد به افراد کمک میکنند. درسته اما شما میتونید امکانات یا اطلاعات بهتر و بیشتری رو در سایت خود در اختیار افراد قرار بدین. هدف اینه که خلاء های اطلاعاتی رو پر کرده و بهتر باشید. در ادامه بهتون میگیم چطور.

 

درست حسابی کپی برداری کنید!

میشه گفت یکی از ساده ترین راه کارها و رایج ترین روش ها برای پیدا کردن ایده کسب و کار اینترنتی، کپی برداری هست.
بارها شده سایتی رو دیدید و با خود فکر کردید خوبه منم یه سایت اینجوری بزنم. حقیقت اینه که کپی برداری به خودی خود کار بدی نیست اما در صورتی که درست و حسابی انجام بشه. یعنی چه؟
اگر بیاید و یک سایت بسازید درست عین همون سایتی که توجه شما رو جلب کرده، بدون هیچگونه تغییری، در واقع یک کپی برداری بد انجام دادید. شما هیچ ایده نابی نداشتید و هیچ کار خاصی هم انجام ندادید. مطمئن باشید اگر این کار رو بکنید کسب و کارتون فقط یک کپی برداری محض بوده، بدون هیچ خلاقیتی و محکوم به شکست خواهد بود.
اما درست حسابی کپی کردن یعنی چه؟

 

یعنی از اون سایتی که قبلا اجرا شده ایده بگیرید، کمی خلاقیت به خرج داده و تغییراتی در اون ارائه بدین، نقاط ضعف و قوت آن را پیدا کرده و با اضافه کردن یک سری امکانات بیشتر و بهتر سایت جدید یا محصول خودتون رو عرضه کنید.

 

به عبارت بهتر ببینید نقاط ضعف کسب و کار فعلی چیه؟ اون ها رو پیدا کرده و بهترش کنید. اینطوری میشه گفت درست حسابی کپی کردید.
اگر دقت کنید خواهید دید که بیشتر سایتهای اینترنتی از جمله معروف ترین آن ها همه کپی بودن و به هیچ عنوان از اول یک ایده ناب نبودن.
قبل از فیس بوک سایتهای شبکه اجتماعی بسیاری چون اورکات و ۳۶۰ بودن. اما ببینید که فیس بوک چطور اومد امکانات بسیار بیشتری رو در اختیار کاربران قرار داد و تبدیل به یکی از غول های شبکه اجتماعی شد. طوری که حتی سایت های ۳۶۰ و اورکات هم از عرصه وب کنار رفتند.
بسیاری از سایت های موجود در وب ایران هم به نوعی کپی از سایت های خارجی هستند اما با اندکی تغییر.
اگر میخواهید یک سایت دیجی کالای دیگر راه بی اندازید به فکر کپی کردن محض نباشید. نقاط ضعف رو پیدا کرده و اون رو بهترش کنید.
مدتی در ایران باب بود همه به دنبال راه اندازی یک سایت تبلیغاتی چون ایستگاه بودند. الان شاید بیش از ۱۰۰ ها یا حتی هزاران سایت مشابه ایستگاه راه اندازی شده اما چند تا از این سایت ها تونستن به موفقیت ایستگاه برسند؟
اکثرا بعد از مدتی کار رو رها کردند چون تنها کپی محض، بدون هیچ گونه نوآوری خاصی بودند. در حالیکه سایتی مثل ایستگاه میتونست خیلی بهتر و با امکانات بسیار بیشتری راه اندازی شده و به درآمد برسه.
بهتره کپی کردن محض رو کنار بگذارید. قرار نیست دوباره چرخ رو اختراع کنید اما میتونید با افزودن امکانات و ویژگی های بسیار بیشتری به سایت ها و ایده های موجود، کسب و کار موفقی رو راه اندازی کنید.
همانطور که در قسمت اول نیز گفته شد، اگر به دنبال یافتن نقاط ضعف و مشکلات در هر ایده و محصول جدیدی باشید مطمئنا میتونید کسب و کار بسیار ارزشمند و سود آور تری ایجاد کنید.

 

بومی سازی کنید.

بومی سازی هم نوعی کپی برداری هست اما کپی برداری از ایده ها و سایت های خارجی و تبدیل اونها به یک ایده قابل انجام در وب ایران. به این کار میگن بومی سازی.
به عنوان مثال سایتهای تخفیف گروهی چون تخفیفان و نت برگ بومی سازی شده سایت گروپن groupon هستند.
در حال حاضر بسیاری از افراد در ایران با داشتن تخصص و دانش در کد نویسی اقدام به بومی سازی و فارسی کردن قالب ها و افزونه های معروف وردپرس کرده و با فروش آن درآمد خوبی دارند.
میتوان با ترکیب کپی برداری و بومی سازی به ایده های بسیاری دست یافت.

 

از علایق و مهارتهای خود استفاده کنید.

به چه چیز هایی علاقه دارید یا در چه مهارتهایی تسلط و تخصص کافی دارید؟ میشه گفت این روش هم به نوعی مانند استفاده از تجربه هست.
شما میتونید از علایق و مهارتهای خود به نحوی بسیار عالی برای پیدا کردن یک ایده کسب و کار اینترنتی استفاده کنید. فرض کنیم شما در آشپزی یا حتی پخت یک غذای خاص مهارت بسیار خوبی دارید. میتونید کسب و کار اینترنتی خودتون رو در ارتباط با این مهارت راه اندازی کنید.
تنها کافیه لیستی از مهارت ها و یا تخصص ها و علایق خود تهیه کرده و با استفاده از تکنیک طوفان ذهنی، به موضوعات و ایده های خوبی برای راه اندازی سایت یا کسب و کار خود برسید.

 

صرفه جویی کنید.

از دیگر روش هایی که به یافتن یک ایده مناسب برای سایت یا کسب و کار آنلاین کمک خواهد کرد، پیدا کردن یا ارائه روش هایی برای صرفه جویی در زمان و پول است.
اگر شما بتونید راه یا روشی رو پیدا کنید تا به وسیله اون افراد بتونن در زمان و پول خود صرفه جویی کنند مطمئن باشید که ایده بسیار خوبی پیدا کرده اید.
به عنوان مثال لامپ های کم مصرف یک ایده برای صرفه جویی در پول و مصرف انرژی هستند.
یا مثلا نرم افزار هایی که صدا رو تبدیل به متن یا نوشته میکنند در زمان صرفه جویی بسیاری میکنند. یعنی شما به جای آنکه ساعتها تایپ کرده و نگران غلط های املایی باشید، میتونید تنها با خوندن متن و بدون نیاز به تایپ، متن خوانده شده را به صورت نوشته و تایپ شده تحویل بگیرید.
از دیگر مثال ها میتوان به سایتهای خرید گروهی مانند تخفیفان و نت برگ اشاره کرد. همه ما به دنبال استفاده از خدمات، امکانات و کالاهایی با تخفیف مناسب هستیم تا اندکی در هزینه ها و مخارج خود صرفه جویی کنیم. این سایتها هم دقیقا به ما خدمات، کالاها و مکان هایی رو معرفی میکنند که میتونیم از تخفیف های خوبی برای استفاده از اون ها بهره مند بشیم.

 

در پایان…

اگر تا اینجا مطالب رو خونده باشید ممکنه ایده های بسیاری به ذهن شما رسیده باشد. اما چطور میتونید یک ایده کسب و کار اینترنتی مناسب رو از بین چندین ایده انتخاب کنید؟ از کجا بدونید ایده انتخاب شده مناسب هست و تقاضا خواهد داشت؟ از کجا بدونید که آیا مردم حاضرند برای ایده یا محصول شما پولی پرداخت کنند یا خیر؟
در مطلبی با عنوان ارزیابی ایده میتونید به پاسخ تمام سوال های مطرح شده برسید. پس مطالعه این مقاله رو از دست ندهید.
شما چه روش هایی رو برای پیدا کردن یک ایده مناسب پیشنهاد میکنید؟




ارسال توسط پول دوست

تعریف کارآفرین و کسب و کار

قبل از آنکه به تعریف کارآفرین بپردازم باید به این نکته توجه کنیم که کشور ما از نظر کسب درآمد یکی از بهترین کشورها و مستعد ترین آنها برای کسب و کار هست . هر طرف از کشور را که بنگریم پتانسیل های کسب درآمد فراوان است تنها کافیست با ایده نوین همراه شود تا درآمدزایی آن شروع شود. کشوری که منابع متعدد و فراوان و زمینه های رشد تجارت را دارد کافیست تا یک کارآفرین این منابع را با ایده همراه کند و شروع به کسب درآمد و اشتغال کند. زمینه های اشتغال در زمینه صنعت ، تجارت، کشاورزی و... وجود دارد یکی از این منابع مستعد کسب درآمد در اینترنت و کسب و کارهای الکترونیک است و یک کارآفرین دارای اندیشه و فکر می تواند از این بستر مناسب تجارت الکترونیک به نحو احسن استفاده کرده و کسب و کار آنلاین و یا بازاریابی اینترنتی موفق راه اندازی کند.

کار آفرین کیست؟

  پولدار شو بدون دیدگاه افراد موفق, اقتصاد, بازار کار, برنامه ریزی, پایان نامه, پول, پولدار شو, تجربه, تولید, درآمد, راهنما, كسب و كار, کارآفرینی, کارآموزی, کسب و کار

 دکتر احمدپور داریانی اولین کسی است که در ایران پایان نامه دکترای خود را در زمینه کارآفرینی ارائه کرد و همچون سایر فعالیت های درخشانش کارآفرینی را چه به صورت علمی در دانشگاهها و چه به صورت عمومی برای آحاد مردم به جامعه معرفی کرد.در گوشه ای از سوابق مدیریتی وی آمده است :عضوهیئت مدیره سازمان صنایع و معادن بنیاد و عضو هیئت مدیره شرکت های ایران خودرو ,نفت بهران ,لبنیات پاک ,صاایران ,پارس ,مینو, نفت پاسارگاد, چوب شمال, زمزم ایران, قند جوین ,سازمان اتکا ,توسعه صنایع لاستیک.

دکتر احمدپور مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد مهندسی صنایع خود را از دانشگاه امیرکبیر و دکترای خود را در رشته مدیریت منابع انسانی از دانشگاه تربیت مدرس اخذ کرده است.راه اندازی مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی امیرکبیر ,خانه کارآفرینان ایران و دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران از دیگر فعالیتهای درخشان وی در جهت توسعه فرهنگ کارآفرینی در کشور است.انتشار ۱۴ کتاب در زمینه کارآفرینی نتیجه سال ها تلاش دکتر احمدپور داریانی در حوزه کارآفرینی است که به نیت ۱۴ معصوم(ع)نوشته ویا ترجمه شده است. همچنین ایشان هم اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و مشاور عالی اقتصادی شهردار تهران هستند.

  • کارآفرین کیست؟

کارآفرین کسی است که دارای ایده و فکر جدید است که با ایجاد فرآیند کسب و کار توام با بسیج منابع و مخاطره مالی و اجتماعی ,محصول یا خدمات جدیدی در بازار عرضه میکند.ویژگی یک کارآفرین امیدواری است و در همه دنیا برخی شرکت های تاسیس شده در فرآیند رقابت شکست می خورند اما آنها از این ورشکستگی درس میگیرند و مجدداً با فکر جدیدتر و تجربه بیشتری وارد کار می شوند.دکتر احمدپور با توجه به سفرهای بسیاری که به خارج از کشور داشته اند معتقد است امروز اگر خواهان ایران آباد هستیم باید به دنبال الگوهای عملیاتی و اجرایی توسعه باشیم.او میگوید:کشوری موفق و توسعه یافته است که قدرت ایجاد شرکتهای برتر در سطح جهان را داشته باشد.

  • چگونه میتوان این شرکت های موفق را تاسیس کرد؟

باید قهرمانان توسعه و خالق ارزش ها یعنی کارآفرینان را تقویت کرد.

  • ایشان برای تقویت کارآفرینی خانه کارآفرینان ایران را تاسیس کرده است.خدمات این خانه آموزش- پرورش- ترویج و مشاوره است و انواع دوره های آموزشی برای مدیران و کارکنان در زمینه های کارآفرینی- مدیریت- خلاقیت و نوآوری برای شرکت ها و موسسات دولتی و خصوصی, تدوین طرح کسب و کار و کارآفرینی برای دانش آموزان را برگزار میکند.همچنین در خانه کارآفرینان پژوهش در زمینه های کارآفرینی- کسب و کار- مدیریت صنایع- برنامه ریزی استراتژیک و … هم انجام میشود.این خانه پناهگاه کارآفرینان و یک مرجع برای آنان است و از نظر علمی و فنی به آنان یاری میرساند.”معتقدم که باید دولت از کارآفرینان حمایت کند و مشکلات خدمات راه اندازی کسب و کار را مرتفع سازد:

۱٫     از کارآفرینان حمایت مالی شود.

۲٫     از کارآفرینان حمایت حقوقی شود.

۳٫     اطلاعات تاسیس شرکتها و کانون تجاری به کارآفرینان عرضه شود.

۴٫     کارآفرینان نیازمند حمایت های تکنولوژیک هستند و باید این اطلاعات و امکانات در اختیارشان قرار گیرد.

۵٫     مجلس و دولت از کارآفرینان حمایت های قانونی کند.

۶٫     بازاریابی برای کارآفرینان حیاتی است در این زمینه آنها را یاری دهند.

۷٫     حمایت هایی در زمینه تامین انرژی- آب- برق- گاز و … میتواند هزینه ها را کاهش داده و تولید را برای آنان رقابتی کند.

۸٫     دولت امنیت سرمایه را مدنظر قرار دهد و فضا را طوری ترسیم کند که سرمایه داران با اطمینان به سوی تولید بروند و تعرفه ها را نیز در جهتی برقرار کند که به نفع تولید کننده داخلی باشد.”

توصیه دکتر احمدپور به جوانان

کشور ما یکی از بهترین کشورها برای کسب درآمد است.جوانان مستعد نباید فقط به دنبال استخدام باشند.اکنون در فضای کشور ,خانواده ها و حتی رسانه های جمعی تلاش میکنند جوانان تحصیل کنند.گرچه این روند خوب است اما تنها یک بال موفقیت است بال دیگر آن تجربه است و اینکه با کسب و کار آشنا شوند و تجربیات گذشتگان را به کار گیرند.پول مشروع درآوردن باید یک ارزش باشد حتی در دوران تحصیل به صورت نیمه وقت.جوانان باید با اصول کسب و کار آشنا شوند و در مرحله بعدی به دنبال کارآموزی و پول درآوردن بروند.تجربه کار در حین تحصیل تجربه خوبی برای آنها است.

دکتراحمدپور از جوانان میخواهد  زبان انگلیسی – اینترنت و بازاریابی و کارگروهی را یاد بگیرند و از کاری کوچک تجربه زیبای کارآفرینی و شروع یک زندگی جدید را شروع کنند.

به نقل از مجله موفقیت

مطالب مشابه کارآفرینان:

 

 

پرورش کودک کارآفرین برای کسب و کار




تاریخ: یک شنبه 2 مهر 1396برچسب:تعریف, کارآفرین ,کسب و کار,
ارسال توسط پول دوست

غلبه بر تنبلی در کسب و کار

یکی از مشکلات مهم در کسب درآمد و تجارت و عدم موفقیت افراد ، تنبلی مزمن و دائمی افراد است موضوعی که موجب فرصت سوزی شده و تلاش و کارآفرینی برای کیب درآمد را نابود می کند. افرادی را می شناسم که دارای ایده های بزرگ و جالب در کسب درآمد از اینترنت هستند و زمانی که به آنها می گویند چرا وارد دنیای تجارت الکترونیک و کسب درآمد نمی شوید می گویند حسش نیست ، رمقی برای کار و درآمدزایی ندارم . حال و حوصله کار ندارم . علت این تنبلی مفرط ما در کسب و کار و تجارت چیست ؟شاید ما اینگونه پرورش یافتیم که همیشه لقمه آماده در دهان ما بگذارند و یا همه چیز برایمان فراهم شود و... اصل اول موفقیت در کار و کسب درآمد رها کردن تنبلی و تن پروری و دل دادن به کار و فعالیت است در اینجا قصد دارم تا راهکارهایی برای غلبه بر تنبلی و ایجاد انگیزه در کسب و کار و رونق تجارت ارائه دهم .

این راهکارها متعلق به کتابی از برایان تریسی است در باب غلبه بر تنبلی، ویژگی که ممکن است در لایه های پیدا و پنهان هر کدام از ما وجود داشته باشد.

– یک متر یک متر سخت است اما یک سانت یک سانت مثل آب خوردن است.
– یکی از بهترین راه های غلبه بر تنبلی، این است که به جای تمرکز بر تصویر کلی و عظیم کار، روی یک جزء کوچک آن تمرکز کنید.
– با سیستم بشکه به بشکه برایان تریسی جلو برو می توانی صحرای بزرگی چون صحرای آفریقا را عبور کنی، فقط تمرکز کن روی بشکه جلویی که می بینی. این جمله، یک شرحی دارد. برایان اشاره می کند که صحرای بزرگ آفریقا را، صرفا با روش بشکه به بشکه ای که فرانسوی ها هر چند کیلومتر چند کیلومتر گذاشته بودند تا کسی راه را گم نکند، پیموده است. هر بار هم، فقط باید یک بشکه را می دیده است، همین. به همین راحتی، از بزرگترین صحرایی که سال گذشته اش، صدها نفر در آن ناپدید شده بودند را طی کند.

خوشبین سه ویژگی دارد که با تمرین می تواند آنها را تبدیل به عادت کند:

– اول این که در هر شرایط و موقعیتی به دنبال نکات مثبت است.
آنها صرف نظر از این که چه مشکلی پیش می آید، به دنبال چیزهای مثبت و سودمند هستند و تعجب هم ندارد که همیشه آن را پیدا می کنند
– دوم این که در هر شکست و مشکلی همیشه دنبال گرفتن درس باارزشی هستند.
آنها معتقدند که مشکلات ما را متوقف نمی کنند، بلکه به ما آموزش می دهند. آنها معتقدند که در هر مشکلی، درس با ارزشی هست که اگر یاد بگیریم پیشرفت ما را سریع تر می کند.
– سوم این که افراد خوشبین برای هر مشکلی، دنبال راه حل هستند.
وقتی مشکلی پیش می آید، به جای ناله و شکایت و مقصر دانستن دیگران به دنبال راه حل می گردند و از خودشان سئوالاتی از این قبیل می پرسند: راه حل چیست؟ الان چه کاری می توانیم بکنیم؟ قدم بعدی چیست؟

– بخشی از تنبلی، به خاطر این است که کار مورد نظر بزرگ است و شما می ترسید.
– از روش های بریدن کالباس استفاده کنید. یعنی تکه تکه ببرید تا بتوانید بخورد؛ کار بزرگ را تکه تکه کنید تا بدون ترس، انجامش بدهید.
– تکنیک سوراخ کردن پنیر سوئیسی هم هست. یعنی هر سری، یک قسمت از پنیر را سوراخ کنید؛ مثلا پنج یا ده دقیقه کار کنید بعد تمام.
– من دوستان زیادی دارم که فقط با اراده کردن یا نوشتن یک پاراگراف در روز نویسندگان موفقی شده اند.




تاریخ: شنبه 1 مهر 1396برچسب:غلبه , تنبلی ,کسب و کار,
ارسال توسط پول دوست

موفقیت کسب و کار گوگل و دلیل شکست یاهو

قبل از پرداختن به اصل موضوع که در واقع سیستم ساده و در عین حال بسیار پیچیده و منحصر به فرد کسب درآمد گوگل هست باید به چند دهه قبل برگردیم . در دورانی که تازه با اینترنت اشنا شدم غول بزرگی به نام یاهو برایم عجیب و شکست ناپذیر بود یاهو بزرگترین ارائه دهنده ایمیل و جستجو بود و صفحات جذاب داشت و کمتر کسی مثل من فکر می کرد که کسب و کار یاهو یک دفعه اینجور دچار تغییر شود. اما به ناگاه گوگل با ظاهر ساده خودش شروع به رشد کرد و دنیای اینترنت را دچار تغییرات اساسی کرد. گوگل با مدل تجاری ساده و در عین حال جذاب و کاربردی خود همگان را مجذوب و شگفت زده کرد . کسب و کار نوین گوگل چنان مورد توجه قرار گرفت که در کمترین زمان ممکن یاهو به کنار رانده شد و همه نگاهها به طرف گوگل و مدل تجاری اون معطوف شد. لذا برای بررسی موضوع مدل تجاری گوگل در کسب و کار اینترنتی، با این سوال شروع می کنم: یاهو که سال ها قطب اول جستجو و خدمات اینترنتی نظیر ایمیل بود چرا در رقابت با پدیده ای به نام گوگل شکست خورد؟

برای پاسخ به این سوال باید به کمی عقب تر برگردیم زمانی که مدل کسب و کار گوگل شکل گرفت. قلب مدل کسب و کار گوگل ارزش پیشنهادی آن است که در حقیقت همان خدمات تبلیغات متنی هدفمند می باشد. تبلیغ کنندگان از طریق خدمتی که به adwords شناخته می شود می توانند تبلیغات . لینک های خود را بر روی صفحات جستجوی گوگل نمایش دهند. زمانی که کاربران در حال جستجو هستند تبلیغات مرتبط با عبارت هدف نمایش داده می شود بدیهی است که این سرویس برای تبلیغ کنندگان بسیار جذاب است و عملاً برای مصرف کننده هم آزاردهنده نخواهد بود. و مهمترین ویژگی این سرویس این است که به کسب و کارها این امکان را می دهد تا یک کمپین تبلیغاتی هدفمند را برای خود برنامه ریزی کنند. اما نکته مهم اینجاست که این مدل تنها درصورتی موفق خواهد شد که افراد بسیاری از موتور جستجوی گوگل استفاده کنند!

تا اینجای داستان را داشته باشید تا به سوالی که اول پرسیدم برگردم:

یاهو که سال ها قطب اول جستجو و خدمات اینترنتی نظیر ایمیل بود چرا در رقابت با پدیده ایی به نام گوگل شکست خورد؟

عدم تمرکز برروی ارزش پیشنهادی و نداشتن مدل کسب و کار هدفمند بزرگترین دلیل خروج غول وب سایت های اینترنتی از دنیای وب بود. برای درک بهتر این موضوع به صفحات اول این ۲ سایت نگاه کنید هرچند تنها دلیل سادگی طراحی گوگل این نیست ولی برگ برنده آن همین نگاه ساده و مستقیم به اصل تبلیغات است اینکه وقتی قرار است بیشترین سود یک کسب و کار از تبلیغات متنی و صفحه جستجو حاصل شود اضافه کردن بخش های دیگر نظیر خبر ؛ آب و هوا و… به صفحه اول قطعا می تواند ما را از هدف اصلی دور کند به همین دلیل است که به نظر من سیاست های یاهو یعنی فاصله گرفتن از اصل سرویس و ارزش پیشنهادی باعث شد تا خدمات جانبی به ظاهر موثر بزرگترین چالش و بحران برای یاهو باشد اما در سوی دیگر گوگل با طراحی به شدت ساده و جهت دهی صددرصدی کاربران به جستجو و البته ارائه نتایج دقیقتر کاری کرد که آخرین تکه از پازل بوم کسب و کار گوگل نیز در جای خود قرار گیرد یعنی: افراد بسیاری که از موتور جستجوی گوگل استفاده کنند!

 

حالا وقت آن رسیده تا دوباره در مدل کسب و کار گوگل به سراغ ارزش پیشنهادی برویم اینجا بود که گوگل به منظور دسترسی هرچه بیشتر به مشتریان مصرف کننده خدمت سومی را طراحی کرد که به وسیله آن می توانست تبلیغات خود را بر روی وب سایت هایی غیر از گوگل نیز به نمایش درآورد این خدمت که ادسنس نام گذاری شده برای طرف های سوم این امکان را می دهد که با نمایش تبلیغات گوگل در وب سایت های خود در سود این تبلیغات سهم داشته باشند.

راز گوگل که همه می دانند اما اجرا نمی کنند!

گوگل به عنوان یک ساختار چند وجهی مدل درآمدی بسیار متفاوتی را ایجاد کرده است. این کمپانی از یک طرف بر روی مشتری یعنی تبلیغ کنندگان برای کسب درآمد متمرکز شده است در حالی که همیشه پیشنهادات رایگانی را برای به ۲ گروه دیگر یعنی وب گردها و سازندگان محتوا ارائه می کند. پلتفرم جستجوی گوگل منبع درآمد اصلی آن است که به سه خدمت مختلف جستجوی رایگان ؛ تبلیغات پولی  adwords و سرویس درآمدزایی تولید کنندگان تقسیم می شود. این خدمات به ظاهر ساده و بدیهی بر اساس الگوریتم های جستجوی بسیار پیچیده و خاص این کمپانی بنا شده اند که به وسیله زیر ساخت وسیع فناوری اطلاعات گوگل پشتیبانی می شوند. پس این درس بزرگ را فراموش نکنید که در طراحی و پیاده سازی مدل کسب و کار خود دچار انحراف یاهویی! نشوید.

{انحراف از بازار هدف و ارزش پیشنهادی قاتل خاموش کسب و کارهای اینترتی است.}

نمی دانم تا چه حد توانستم تا شما را برای اصلاح سیاست هایتان هوشیار کنم, ولی اگر به دلایل مختلف از مسیر خود منحرف شده اید از یاهو درس بگیرید و به صراط مستقیم باز گردید!!

مطالب مشابه کسب درآمد در خانه :

نظر گوگل درباره نقش مدیران در افزایش کسب درآمد

اسرار کسب درآمد از گوگل ادسنس

نکات کلیدی گوگل برای سئو و افزایش رتیه سایت و کسب درآمد

کسب درامد بالا با افزایش بازدید سایت در گوگل

موزش کسب درآمد از گوگل پلاس

آموزش کسب درآمد از گوگل ادسنس Google Adsense

کسب درآمد از گوگل ادسنس Google AdSense

تاثیر گوگل در کسب و کار و افزایش درآمد اینترنتی

توصیه های کسب درآمد در خانه

کسب درآمد و پول از وبلاگ

حقیت کسب درآمد از اینترنت

10روش کسب درآمد و کار در خانه

آموزش کسب درآمد در منزل ویزه خانم ها

آموزش کسب‌ و کار خانگی ارزان

ایده کسب درآمد اینترنتی و خانگی: راه اندازی آموزشگاه موسیقی

اصول رقابت و احترام در کسب درآمد اینترنتی و خانگی

کسب درآمد خانگی

راههای کسب درآمد در منزل




تاریخ: پنج شنبه 23 شهريور 1396برچسب:موفقیت ,کسب و کار ,گوگل , شکست, یاهو,
ارسال توسط پول دوست

8 سایت رایگان سود رسان کسب و کار

در اینجا قصد دارم تا هشت سایت رایگان که مورد توجه وبمستران است و به آنها در رشد و رفع نواقص کمک رسان بوده و موجب رونق کسب و کارشان می شود بپردازم. بدون تردید ابزارهای این سایتها برای بازاریابان و رونق کسب درآمدشان تاثیر داشته و موجب می شود تا با تحلیل درست سایت و ورود کاربران و همچنین رفع موانع سایتی پربازدید با کسب درآمد بالا داشته باشید. مجموعه ابزارهای این سایتها کاملا کاربردی و این ابزارهای رایگان را باید هر وبمستری به خوبی بشناسد و برای توسعه بازاریابی خود در وب سایت از آن استفاده نماید. اگر تا امروز فقط از وبمستر گوگل یا آنالیتیکس استفاده کرده اید وقت آن رسیده که با فوت های کوزه گری که رقبای شما از آنها استفاده می کنند آشنا شوید.

۱- woorank بهترین پیشنهاد برای سئو!

woorank.com برای سئو عالیست؛ این سایت بهترین ابزار برای تحلیل عملکرد شما در بهینه سازی وب سایت است؛ فقط کافیست تا دامنه خود را ثبت کنید تا بعد از چند ثانیه یک آنالیز دقیق و فوق العاده دریافت کنید؛ البته محدودیت هایی در تعداد آنالیز و جزییات نمایش در woorank ایجاد شده است اما همچنان بی رقیب است.

۲- tools.pingdom.com

ابزارهای Pingdom می توانند زمان بارگذاری یک وب سایت، سرورهای DNS و تنظیمات یک دامنه و اتصال شبکه به یک سرور را مورد آزمایش قرار دهند. هشدارهای لازم می توانند از طریق SMS و ایمیل فعال شده و ارسال شوند.

۳- keywordtool.io

مشابه گوگل trends است با این تفاوت که خروجی با جزییات و تحلیل های متفاوت تری ارائه می کند؛ مثلا در هنگام جستجو علاوه بر نمایش کلمات پرطرفدار در جستجوی گوگل می توانید همان کلمه را در موتورهای جستجوی دیگر نظیر یاهو نیز تحلیل کنید و یا حتی موارد محبوب را در یوتیوب و یا App Store ها نیز مشاهده کنید.

۴- intodns.com برای روز مبادا!

شاید خیلی گذرتان به این سایت نیوفتد ولی وای به روزی که با تغییر سرور سایت دان باشد! در آن لحظه هرکاری می کنید تا اشکال سایت را پیدا کنید تا سایت در دسترس قرار گیرد. اینتو دی ان اس یک ابزار رایگان برای تحیلی نیم سرورهای دامنه و سرور است و در صورت بروز خطا به صورت کامل خطا را نمایش می دهد.

trends

۵- گوگل trends

از زمان رونمایی خیلی سروصدا به پا کرده است؛ یک ابزار دقیق و جذاب و خیلی خلاصه و مفید برای نمایش آمار محبوبیت عبارات جستجو شده در گوگل؛ مثلا کار شما فروش تلفن همراه است آیا برایتان جالب نیست که بدانید محبوبیت چه برندهای در جستجوها رو به رشد است و چه برندهایی در حال افت هستند؟ یا اینکه بتوانید انواع عبارات را با هم مقایسه کنید؟ این ابزار برای پیدا کردن کلمات کلیدی در یک وب سایت نیز فوق العاده است.

۶-چک کردن سایت در همه مرورگرها

browserstack.com/screenshots یک ابزار کاربردی است برای آنالیز وب سایت و بررسی نحوه نمایش سایت در همه مرورگرها نظیر فایرفاکس ؛ کروم و.. هرچند همه امکانات این سایت رایگان نیست ولی شما می توانید بعد از طراحی سایت خود با بررسی این مورد از اینکه وب سایتتان در اکثر مرورگرها به درستی نمایش داده می شود اطمینان حاصل کنید.

moz

۷- moz ابزاری حرفه ایی ها

moz.com/researchtools/ose که از سری ابزارهای رایگان سایت moz است یک تحلیل گر متفاوت است برای آنچه که خود از Research backlinks تا find link-building opportunities ( پیدا کردن فرصت های لینک سازی) به آن اشاره می کند. بدون شک حرفه ایی های سئو به خوبی می دانند که moz در این زمینه بی رقیب است.

۸-Gtmertix.com سرعت سنج!

این سایت معروفترین ابزار وب‌مستران و مدیران وب سایت ها برای بررسی سرعت سایتشان است. شما با مراجعه به gtmetrix.com و وارد کردن آدرس دامنه خود به راحتی می‌توانید فاکتورهای مهم در سرعت وب سایت خود را در کمتریم زمان ممکن مشاهده نمایید. علاوه بر این به دلیل ریز جزییات و توصیه های ارائه شده می توانید اشکالات سایت را نیز رصد و اصلاح نمایید.

مطالب مشابه رتبه سایت در کسب درآمد در اینترنت:

آموزش بازاریابی اینترنتی: ویژگی سایت کسب درآمد

اهمیت سئوی سایت در کسب درآمد بالا

کسب درامد بالا با افزایش بازدید سایت در گوگل




تاریخ: چهار شنبه 22 شهريور 1396برچسب:8 سایت ,رایگان ,سود رسان ,کسب و کار,
ارسال توسط پول دوست

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 211 صفحه بعد